امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بازی های محلی
#21
[عکس: fun1713.jpg]
بازیهای محلی ایرانی


 
بازیهای محلی آذربایجان غربی


 
بازی محلی تولاما
در این بازی دايره ٔ بزرگى روى زمين مى‌کشند و آن را به هشت قسمت تقسيم مى‌کنند. در سمت چپ و در خارج دايره مربع مستطيلى رسم مى‌کنند که خانه ٔ اول بازى است. خانه‌هاى داخل دايره را هم، از ۲ تا ۹ شماره‌گذارى مى‌کنند. درست در نقطه ٔ مقابل خانه ٔ يک، در آن طرف دايره و در بيرون آن نيم‌دايره‌اى رسم مى‌کنند که جهنم خوانده مى‌شود. بازيکن اول، سنگ را در خانه ٔ اول مى‌اندازد و خود از روى خانه ٔ اول مى‌پرد و يک پاى خود را در خانه ٔ دو و پاى ديگرش را در خانه سه مى‌گذارد. بعد به خانه ٔ نه مى‌پرد و پاى راست خود را بالا نگه مى‌دارد، خم مى‌شود و سنگ را از خانه ٔ اول برمى‌دارد و از روى خانه ٔ يک به بيرون بازى مى‌پرد. پشت به شکل بازى مى‌ايستد و سنگ را مى‌اندازد. سنگ در هر خانه‌اى افتاد، آن خانه متعلق به بازيکن خواهد بود. اما اگر سنگ او به جهنم افتاد، او سوخته است و ديگرى بازى را شروع مى‌کند. در اين بازى افتادن سنگ و يا رفتن پا روى خط موجب باخت بازيکن است. همين‌طور اشتباه گذاشتن پا در خانه .

بازی محلی جولاتوتما
در این بازی به دلخواه روى زمين بازى چاله‌هائى مى‌کنند که يک توپ کوچک يا گردو در آن جا بگيرد. در داخل هر چاله تعدادى سنگ ريزه مى‌ريزند. بازيکنان به‌نوبت، توپ را به‌طرف چاله‌ها قل مى‌دهند. اگر توپ در چاله‌اى افتاد به ازاء آن يکى از سنگ‌ريزه‌هاى داخل چاله را برمى‌دارند تا سنگ داخل چاله‌ها تمام شود. سپس سنگ‌ها را مى‌شمارند. سنگ هرکس بيشتر بوده برنده ٔ نهائى است .
بازی محلی پيشک قاشدى
در این بازی ابتدا پشک مى‌اندازند و يکى گرگ مى‌شود. فرارى بايد با سرعت دست خود را به گرگ بزند و فرار کند. گرگ هم بايد به دنبال او حرکت کند تا او را بگيرد. اما چون محدوديت مکانى وجود ندارد، فرارى مى‌تواند به‌هر سمت و گوشه‌اى فرار کند و همين امر باعث مى‌شود گرگ را خسته کند. بازى وقتى تمام مى‌شود که فرارى توسط گرگ زده شود که در اينصورت جاها عوض مى‌شود .
 
 
 
منبع:ranvillage.ir

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#22
[عکس: fun1690.jpg]
بازیهای محلی چهارمحال بختیاری


 
اَنبَرسُک(انباسُک) در شوارز - لردگان


این بازی به صورت تیمی یا انفرادی برگزار می شود و اغلب به صورت انفرادی برگزار می شود، در این بازی بازیکنان چوبهایی را می تراشیدند به طوری که نوک آنها تیز شود. سپس در یک مکان مناسب که خاک مرطوبی داشته باشد یا نمناک بوده باشد به طوری که این چوبها، درون این خاک فرو رود(با آب پاشیدن روی زمین نیز می توان این شرایط را فراهم کرد) بازی را انجام می دهند.
در این بازی، افراد به صورت نوبتی، چوب خود را به زمین می زنند به این صورت که چوب را در دست گرفته، دست خود را بالا آورده و چوب را پرت می کنند به صورتی که چوب درون زمین فرو رود، سپس بازیکن یا بازیکنان بعدی، چوب خود را به همین صورت به زمین می زنند و هدف آنها این است که چوب یا چوبهایی که درون زمین هستند را با چوبی که خود به زمین می زنند، از زمین بکَنند
 
و اگر بازیکنی چنین می کرد، یعنی با زدن چوب خود به زمین به طوری که چوب او به درون زمین فرو برود و چوب یا چوبهای دیگر بازیکنان را از درون زمین در بیاورد و روی زمین بیندازد، صاحب آن چوب یا چوبهای به زمین افتاده می شد و بازیکنی که چوبش توسط چوب بازیکن دیگر می افتاد باید چوب خود را به آن بازیکن می داد.
 
منبع:iranvillage.ir
 
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#23
[عکس: fun1679.jpg]
بازی محلی کِلاورِوان


 
کِلاورِوان ( کلاه پران – کلاه وروانک )


در این بازی بازیکنان به دوسته مساوی تقسیم شده وسپس روی زمین دایره ای به شعاع مناسب مشخص می‌نمایند و یک گروه به قید قرعه در درون دایره به حالت چهار دست وپا قرار می‌گیرند وهر کدام کلاهی به سردارند و دسته‌ی دوم بایستی بدون آنکه ضربه‌ی پای تیم مقابل خورده باشند یکی از کلاهها را برداشته وبه سرعت به نقطه ای که در فاصله‌ی دورتر از قبل مشخص شده برساند و در حین فرار صاحبان کُلا (تیم درون دایره ) بایستی سعی کنند او را بگیرند.
همبازی های وی به او کمک کرده وممکن است کُلا دست به دست گردد تا به مقصد برسد واگر رسید یک امتیاز واگر کلاه را پیش از رسیدن به محل بازس گرفتند تیم مقابل بایستی در درون دایره قرار گیرد و بازی از نوشروع می‌گردد وممکن است.
 
منبع:rasekhoon.net

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#24
[عکس: fun1670.jpg]
بازی محلی اتل متل توتوله
 

بازی محلی بل بلی جان یا همان اتل متل توتوله


برای اجرای این بازی ، چند بچه ( معولاً خرد سال ) دور هم می نشینند و دست هایشان را جلو می آورده باز می کنند و با کف دست روی زمین می گذارند ، یکی از آنها استاد بازی است که بیشتر مواقع بزرگسالی است که وظیفه مشغول کردن کودکان را بر عهده دارد .
استاد ، شروع به خواندن متل یا شعر می کند و در ادای هر کلمه ، با دو انگشت دست راست خود یکی از انگشتان دست بازیکن ها را کنار می گذارد و پیش می رود تا به ادای آخرین کلمه متل یعنی " تول " که نیمی از کلمه قورتول به معنای تمام شده است ، می رسد .
 
آخرین انگشت دست بازیکنی که در ادای این کلمه با دو انگشت خود گرفته است کنار می گذارد ( به داخل دست تا می شود )، باز از اول شروع می کند تا زمانی که همه انگشتان دست های بازیکنان از بازی کنار گذاشته شود ، آخرین نفری که انگشت یا انگشتان دست او بجا مانده و از بازی کنار گذاشته نشده بازنده به حساب می آید ، بازنده توسط بقیه بچه ها هو می شود .

منبع: iranvillage.ir

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#25
[عکس: fun1661.jpg]
بازی محلی مشهد


تُشله یکی از بازی های محلی مشهد
 
به تعداد بازيکنان روى يک خط مستقيم و با فاصلهاى مساوى چاله هاى کوچکى به قطر دو سانتيمتر و عمق ۲ – ۵/۲ سانتيمتر روى زمين حفر مى کنند. نفر اول بازي، تشله ٔ خود را لب چاله ٔ اول مى نشاند (در لهجه محلى شوند مى گويند). سپس نقطه اى را در امتداد چاله ها با فاصله ٔ دو خانه به عنوان نقطه ٔ شروع بازى تعيين مى کنند.
 
بازيکنان به ترتيب از نقطه ٔ شروع تشله هاى خود را به طرف چاله ها مى زنند. در اينجا توافق مى کنند: لوکلى موکلى از سيخ تا سوزه قبوله (از سيخ تا سوزن قبول است ). در اينجا چندين وضع پيش مى آيد: يکى اينکه بازيکنى که تشله را زده است تشله اش به لبه ٔ چاله برمى خورد و برمى گردد (لوکلي) که در اين حالت دوباره بايد آن را بزند.
 
ديگر اينکه تشله به خانه برود يا به تشله ٔ بازيکن ديگر برخورد کند ( تير بزند) در اينصورت نيازى به تکرار بازى نيست . شکل ديگر تشله به لبه چاله بخورد و به طرف چپ يا راست منحرف شود (موکلي) که در اينصورت بازيکن مجدداً بايد تشله را بزند .
 
هربار که تشله بازيکنى به تشله ٔ يکى ديگر از بازيکنان بخورد يک امتياز مى گيرد. گاهى بازى بر سر پول انجام مى شود. (به ازاء هر تير مبلغى از قبل تعيين مىکنند). وقتى اين بازى دو نفره انجام مى شود، گرفتن سه خانه برابر با يک تير به حساب مى آيد. در اينصورت وقتى هر چهارخانه گرفته شود بازى تمام م ىشود .
 
منبع:rasekhoon.net
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#26
[عکس: fun1651.jpg]
بازی قام باش قام باش یکی از این بازی ها ی محلی روستای


در زمانی که تلویزیون و کامپیوتر به خانه ها رخنه نکرده بود بجه های ده برای پر کردن اوقات فراقت خود بازی های جالبی انجام می دادند.
یکی از این بازی ها ی محلی روستای اسدآبادکه خیلی هم محبوب بود قام باش قام باش یا همین قایم باشک امروزی ولی باسبک ده ما.

برای این بازی بچه ها به به دو گروه تقسیم می شدند و قرعه کشی می کردنند ببیند کی قایم بشه و کی باید پیدا کنه و بقول خودمان ژالاق می زدنند.
یک نفر هم از هر گروه بعنوان راهنما منصوب می شد.
وقتی مشخص می شد که کدام گروه بای قایم بشوند آن گروه وارد شور می شد و هر کس جایی را که می خواست قایم بشود را به راهنما می گفت.
این بازی معمولا بعد از تاریکی هوا و در شب انجام می شد.

محل اختفا هم دور تا دور ده بود یعنی گاه برای پیدا کردن و یا قایم شدن 3 الی 4 کیلومتری باید می دویدیم.
اما وقت حرکت راهنما همراه گروهی که پیدا کننده بود حرکت می کرد .
راهنما وظیفه داشت که هم به این گروه بفهماند که درست می روند یا نه هم به آن گروه بفهماند که این ها نزدیک هستند یا دور برای این منظور راهنما همراه گروهی که باید پیدا کند راه می افتاد وقتی گروه از مسیر اشتباه می رفت و نمی توانست آنها را پیدا کند فریاد میزد قام باش قام باش منظور این بود که خیالتان راحت که فعلا نمی توانند پیداتون کنند ولی وقتی گروه جوینده نزدیک گروه مخفی میشد راهنما فریاد میزد شیر گیر شیرگیر منظور این بود که مواظب باشید گیر نیفتید.
 
منبع:iranvillage.ir

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#27
[عکس: fun1642.jpg]


● نام محلی: مات شیطان (شیطان مره)
● اهداف کلی: بهبود استقامت بدن، تقویت عضلات پا، هماهنگی اعصاب و اعضای بدن
● اهداف جزئی: دقت در نشانه گیری و تمرکز حواس
● تعداد بازیکن: 3 الی 8 نفر
● سن بازیکنان: 7 الی 13 ساله
● ابزار لازم: یک عدد توپ کوچک مانند تنیس
● محوطه بازی: حداقل 10 × 5 متر




● شرح بازی: بعد از مشخص کردن محدوده ی زمین بازی، در یک طرف آن، گودال کوچکی به صورت چاله که تقریباً به اندازه ی قطر توپ است می کَنَند که نامش خانه یا مات شیطان است.

در اطراف خانه شیطان، به تعداد بازیکنها، چاله هایی با همان کیفیت ایجاد می شوند که هر کدام به یکی اختصاص دارد و خود در کنارشان می ایستند.

یکی به قید قرعه، از فاصله ی 5/1 متری به طور نشسته، توپ را روی زمین گذاشته و به سوی چاله ها می غلتاند که ممکن است یکی از چهار حالت زیر پیش بیاید:

1- به هیچکدام از چاله ها نیفتد: باز حق غلتاندن توپ را دارد.

2- به چاله ی متعلق به خود بیفتد: باز دوباره آن را می غلتاند.

3- به چاله ی یکی دیگر از بازیکنان بیفتد: در آن صورت بایستی صاحب گودال را روی کولش بگیرد و این بار با دقت و تمرکز حواس بیشتری توپ را بغلتاند.

4- و اگر توپ در خانه یا چاله ی شیطان قرار گرفت؛ به عنوان شیطان فوراً به طرف (توپ) دویده، آن را برمی دارد و به طرف سایر بازیکنان پرتاب کند تا یکی از آنها را بزند و از نقطه ی برخورد تا کنار چاله ها از او سواری کول بگیرد و بازیکنی که مورد اصابت توپ قرار گرفته بعد از سواری دادن روی خط شروع بازی می ایستد و به عنوان شیطان توپ را می غلتاند…

بدیهی است وقتی که توپی روی زمین بازی به طرف چاله ها می غلتد، بازیکنان نظاره گر کنار چاله ها، منتظر نتیجه هستند تا چنانچه اگر توپ در چاله ی شیطان افتاد، فرار را بر قرار ترجیح دهند و از ضربه ی توپ شیطان و سواری دادن و شیطان شدن و غیره در امان باشند.

این بازی محدودیت زمانی ندارد.

● نکات: این بازی به دلیل اینکه در زمین های کاشی و اسفالت امکان پذیر نیست، لذا به همین خاطر سالهاست که به بونه ی فراموشی سپرده شده است.

● نتیجه بازی: این بازی ضمن سرگرم نمودن بچه ها، مهارت هایی را در نشانه روی و دقت نگاه و استقامت حمل و تعادل بدنی، کسب می کنند.

منبع:rasekhoon.net

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#28
[عکس: fun1636.jpg]

قلان از جمله بازي هاي سنتي جذاب


قلان از جمله بازي هاي سنتي جاذب و دلپذير است که موجبات شادابي بازيكنان و تماشاچيان را فراهم می سارد . این بازی معمولاً هنگام رفتن به طبيعت خصوصاً در فصل بهار انجام مي شود. در اين بازي دو گروه با نام هاي خاص تشكيل مي شود و با انتخاب يك نفر سرپرست يا مربي در محدوده ی زميني كه آن را خط كشي كرده اند به بازي اقدام مي كنند .
بايد گفت كه دو نوع بازي انجام مي گيرد ؛يك : يا به صورت دونفره و مبارزه ی تن به تن ، و يا به صورت جمعي . حال اگر تن به تن باشد دو نفر از هردو گروه وارد دايره ی ميدان بازي مي شوند و اقدام به مبارزه مي كنند. هركدام نتواند تعادل خود را حفظ کند و بر زمین بیفتد ، بازنده است و شخص برنده اگر توان و خستگي لازم ندارد مي تواند مجدد با حريف ديگري روبه رو شود . اين مبارزه تا آخرين نفر هر گروه ادامه دارد .
دو بازيگر در حالی که هر کدام یک پای خود را به هوا بلند کرده اند و با یک دست از پشت گرفته اند ، با شانه هاي خود به شانه ی حریف ضربه می زنند تا تعادل حریف را به هم بزنند و هر ضربه ای جز این، خلاف محسوب شده و باعث اخراج از بازی می گردد .
 
منبع:iranvillage.ir

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#29
[عکس: fun1623.jpg]

لافند بازی از نمایش‌های سنتی گیلان



«لافندبازی» یکی از نمایش‌ها و بازی‌های جذاب عامیانه است که در میان مردم گیلان محبوبیت ویژه‌ای دارد. پیشینهٔ تاریخی آن به گذشته‌های دور برمی‌گردد. ویژگی‌های جغرافیایی و نوع زندگی اجتماعی در پیدایش این بازی بی‌تاثیر نبوده است. لافند‌بازی با نام‌های طناب بازی، ریسمان‌بازی، رسن‌بازی، و غیره نیز خوانده می‌شود.
پهلوان با ذکر دعا و حمد وثنا به درگاه خداوند و ذکر مناقب مولای متقیان بالای دار می‌رود و با چوبی که به منظور حفظ تعادل خویش در دست می‌گیرد از روی طناب رد می‌شود و با اجرای حرکات مختلف نمایشی مردم و تماشاجگران را سرگرو می‌کند . در همین موقع شیطانک با حرکات خنده آور خود مردم را سرگرم می‌کند و نوازندگان سرنا و نقاره به نواختن آهنگ‌های محلی شاد و هیجان انگیز می‌پردازند.
لافند بازی در روستاهای جلگه ای گیلان طرفداران فراوانی دارد و این مراسم در عید نوروز و اعیاد مختلف و عروسی در روستاهای استان گیلان به اجرا در می‌آید.
گروه لافندبازی از افراد زیر تشکیل می‌شود.
ـ پهلوان لافندباز که عملیات را روی طناب انجام می‌دهد. هر چه تسلط پهلوان بر طناب بیشتر و عملیات او متنوع‌تر باشد، محبوبیت او بیشتر است.
ـ یالانچی yalanci دستیار پهلوان است. به او شیطانک یا شیطان نیز می‌گویند.
ـ سرناچی sornaci یا نوازندهٔ سرنا
ـ نقره چی nagarci یا دهن زن و نقاره زن
جز اینها افراد دیگری نیز به عنوان همکاران گروه، کارهای خدماتی را انجام می‌دهند.
لافندبازی در فصل تابستان (اوایل تیر تا اواخر مرداد) ـ در پاییز (مهر و ابان) در ایام نوروز و سیزده بدر، در جشن‌ها و اعیاد و در برخی عروسی‌ها برگزار می‌شود. در سال‌های اخیر در مراسم و جشن‌های دولتی نیز از این نمایش استفاده می‌شود. لافندبازی اغلب در فضای آزاد و در میدان هر محل انجام می‌گیرد و این نمایش در شرایط جوی بد و هوای بارانی، در ایام کار و فعالیت کشاورزی، در ایام‌سوگواری مذهبی و ماه‌های محرم و صفر و رمضان انجام نمی‌شود. لافند باز اغلب مزد خود را از "طریق" دوران دریافت می‌کند؛ مگر آنکه قبلا با صاحب مجلس برای دریافت مزد، قراردادی بسته باشد. شیوهٔ خبرکردن مردم در گذشته با نواختن نقاره بود و در سال‌های اخیر به وسیله بلندگو و یا چاپ پوسترهای آگهی و تبلیغاتی انجام می‌شود.
[عکس: fun1623-1.jpg]
وسایل کار و ابزارها
ـ لافند (طناب): معمولا از جنس کنف است. شادروان پهلوان پرویز خودش (1322 ـ 1380) در سال‌های اخیر از ترکیب کنف و ابریشم در بافت طناب استفاده می‌کرد. این طناب بیست متر طول دارد و از دوازده رشته و چهارلایه سه رشته‌ای تابیده شده است و وزن آن حدود 30 کیلو است.
ـ چهار تیر چوبی یا لولهٔ آهنی (5/2اینچ) ـ که هر کدام در حدود 5 متر طول دارد و از چوب‌های جنگلی یا لوله آهن است.
ـ لنگرlangar: چوبی است که از دو نیمه 3 متری درست شده و طول آن حدود 5 تا 5/5 متر است و با یک بست فلزی به یکدیگر وصل شده است؛ لنگر که لافند باز تعادل خود را بر روی طناب به وسیله آن حفظ می‌کند، اغلب از چوب درختان جنگلی است. پوشاک: پوشاک لافندبازی نوعی لباس پهلوانی است که بی‌شباهت به لباس زورخانه‌ای نیست. این لباس سبک و چسبان است که بنا به سلیقهٔ بندبازان، تزئینی روی آن انجام شده است. پهلوانان برای جلوگیری از چشم زخم، دعاهایی بر بازوی خود می‌بستند. لباس یالانچی‌ها شبیه لباس حاجی فیروز است : پیراهن قرمز، شلوار زرد یا سیاه با کمربند و کلاه بوقی و شیطانی که زنگوله‌ای روی آن آویزان است. یالانچی صورتش را با ذغال یا مواد رنگی سیاه می‌کند.
ـ ابزار مورد استفاده در عملیات ـ با توجه به نوع بازی پهلوان ـ عبارتند از: دوچرخه، صندلی، سینی، لحاف و تشک، شیشهٔ چراغ، بطری نوشابه، دیگ بزرگ و ...
پهلوان پرویز خودش در نمایش خود ابتکارات و ابداعاتی انجام می‌داد که کار او را متمایز می‌نمود. برخی از عملیات از گذشته به او رسیده و بخش بیشتر عملیات نمایشی را خود او به طور تجربی فرا گرفته بود.
لافندبازی از یک سو نمایش جذاب و گیرایی است، اما از سوی دیگر خطرناک و مرگ‌آور است؛ اگر پهلوان تعادل خود را از دست بدهد، خطر مرگ او را تهدید می‌کند. از جمله عملیاتی که پهلوان‌ها بر روی طناب انجام می‌دهند به ترتیب عبارتند از:
ـ کشتی گیله‌مردی با یالانچی: یالانچی وارد میدان شده، عربده جویی می‌کند؛ پهلوان پس از او وارد میدان می‌شود و می‌خواهد بالای طناب برود؛ یالانچی جلوی او را می‌گیرد و با حرکات خنده‌آور مانع این کار می‌شود. پهلوان با او کشتی می‌گیرد، یالانچی را زمین می‌زند و بالای طناب می‌رود.
ـ شعر خوانی: پهلوان بالای طناب می‌رود و شعری می‌خواند که در میان لافندبازان به نام فهلویات مشهور است و یالانچی تقلید پهلوان را در‌می‌آورد. شعری به این مضمون: الله به الله زدم/ خیمه به دشت کربلا زدم/ آب آمد خیمهٔ ما را ببرد/ دست بر دامان علی ولی الله زدم/ الله تویی/ بر دلم آگاه تویی/ درمانده منم/ دلیل هر راه تویی/ من غلام قنبرم/ قنبر غلام علی/ قربان آن زبانی که بلند بگوید یا علی.
[عکس: fun1623-2.jpg]
ـ شروع بازی با نرمش پا و دو کام و دو شاخه زدن دو ضرب و سه ضرب است. که سابقهٔ آن در ایران به پهلوان "خودش" برمی‌گردد و بهترین نوع بازی به عقیده پهلوانان همان دو کام و دو شاخه زدن است.
ـ پایین آمدن پهلوان از طناب و یالانچی را بر دوش گرفتن و بالای طناب بردن.
ـ مجمعه و صندلی را بالای طناب بردن. صندلی را داخل مجمعه گذاشتن و روی صندلی نشستن و از روی طناب گذشتن.
ـ غذا خورد بالای طناب. سینی غذا در دست ، لنگر به دوش، وسط طناب ایستادن و با یالانچی سوال و جواب کردن. سوال یالانچی:پهلوان تو چرا تنها غذا می‌خوری مرا دعوت نمی‌کنی؟ پهلوان جواب می‌دهد: من کار کردم غذا می‌خورم تو هم کار کن غذا بخور، و...
دیگ و تشت بالای طناب بردن و دیگ را د اخل تشت گذاشتن و دو پا در دیگ از روی طناب گذشتن.
ـ بستن شیشهٔ چراغ گردسوز و یا بطری نوشابه به پا و با نوک پا از روی طناب گذشتن.
ـ بردن سینی چای بر روی طناب و نوشیدن آن.
ـ کشتی در بالای طناب یا یالانچی.
ـ پرواز مرگبار، یعنی بستن دو پا به طناب و پرتاب شدن به پایین.
ـ عبور از روی طناب با چشمان بسته و بردن رختخواب بالای طناب و خوابیدن روی آن.
ـ عبور با دو چرخه از روی طناب.
ـ دو پا در دیگ عبور کردن از روی طناب و دو کام زدن با دیگ.
ـ سه طفل را روی طناب بردن؛ یک طفل به کول و دو طفل وصل به دو تاب و طناب دو متری که به مچ پای پهلوان بسته شده است.پهلوان با پاها ی خود آنها را به حرکت در می‌آورد و از روی طناب عبور می‌کند.
[عکس: fun1623-3.jpg]
منبع:rasekhoon.net

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#30
   
[عکس: fun1618.jpg]
 

بازی محلی شهنوک پهنوک


1 - محل بازی: فضای آزاد، روی زمین سفت و صاف و مسطح.
2 - وسیله بازی: قطعه سنگ یا «جیر» مسطح به شعاع دو و ضخامت یک سانتیمتر به نام «سول».
3 - فصل بازی: بهار، تابستان.
4 - زمان بازی: روزها.
5 - تعداد بازیکنان: 2 نفر.
6 - سن بازیکنان: ده سال به بالا.
7 - جنس بازیکنان: دختر.
8 - هدف بازیکنان: تقویت جهش و رشد استخوان های پا و استقامت، دقت و مهارت.
مقدمات بازی: هر دو بازیکن با همکاری یکدیگر و با استفاده از یک قطعه سنگ یا زغال مستطیلی با ابعاد 2*3 روی زمین رسم می کنند، سپس آن را به شش قسمت مساوی تقسیم کرده در ضلع خانه ششم آن یک قوس به شعاع نیم متر بنام دروازه ترسیم می نمایند وبا «تر و خشک» معلوم می گردانند که کدام یک آغازگر بازی خواهند بود. از آن پس بین طرفین قرار دادی لفظی منعقد می گردد تا در طول بازی با یک ضرب یا دوضرب یا سه ضرب سول را از خانه ای به خانه دیگر هدایت کنند. البته در هر شرایط خروج سول از خانه ششم بطرف دروازه و بیرون با یک ضربه پا انجام می شود.
شیوه اجرای بازی: چنانچه هر دو با حرکت یک ضرب به توافق رسیده باشند آغازگر بازی از نقطه شروع با دقت سول را به داخل خانه شماره یک می اندازد و وارد آن می شود و با نوک پایی که روی زمین واقع گردیده ضمن کمی جهش ضربه ای به سول می زند تا آن را به صورت یک ضرب به خانه دو و بعد به خانه سه و به ترتیب از سایر خانه ها بگذراند و نهایتاً از دروازه عبور دهد. گفتنی است که خانه شماره چهار استراحتگاه است و بازیکن می تواند در این خانه از حالت کندو به در آید؛ و دو پا را روی زمین بگذارد و مجدداً با وضعیت کندو به سول ضربه بزند و بازی را ادامه دهد.
به همین طریق متعاقباً در نقطه شروع می ایستد اما این دفعه سول را به خانه دو می اندازد و با کندو از طریق خانه یک خود را به سول می رساند و به روش فوق مسیر خود را می پیماید مسلماً برای خانه های دیگر از همین اصول پیروی می شود تنها حرکت و انداختن سول به خانه شش مستثنا است. برای این کار بازیکن از نقطه شروع با کندو از خانه های یک و دو عبور می کند و پس از ورود به خانه سه با جفت پای باز شده به زوایه بیرونی آن می پرد و می ایستد و با پرش دوم ضمن چرخش در همان نقطه روبروی خانه شش توقف می کند و پس از پرتاب سول به آن خانه با کندو وارد خانه سه و از آن جا با پرش همزمان دو پا را در دو خانه دو و چهار می گذارد و تجدید پرش در حین کندو از خانه پنج به خانه ششم می رود تا یک ضربه سول را از طریق دروازه به بیرون بفرستد.
پس از کسب موفقیت در این مرحله، سول را روی دو انگشت به هم چسپیده اشاره و وسطی که به حالت افقی در جلو قرار گرفته اند، می گذارد و ضمن کندو پشت سر هم از خانه ها عبور می کند. در صورت موفقیت در دفعه بعد سول را روی پشت مچ دست مشت شده قرار می دهد و ضمن حفظ آن با کندو از خانه می گذرد. پیروزی در این مرحله باعث می گردد که او بتواند بدون کندو با چشمان بسته و با بیان کلمه «آ» هنگام ورود به هر خانه، خانه ها را پی در پی طی نماید. منظور از حرف «آ» آن است که آیا من با چشم های بسته در حالت حرکت با پا خطوط را قطع نمی نمایم و عبور من بصورت صحیح تأیید می شود چنانچه خطوط با پا قطع شود همبازی جواب «آ» را با «ما» می دهد، یعنی پا را روی خط گذاشتید و بازی به من تعلق دارد.
و اما اگر این مرحله با موفقیت پشت سر گذاشته شود، می بایست بیرون از کادر و پشت خطوط بایستیم و سول واقع روی سر را از پشت به داخل کادر بیاندازیم تا در خانه ای مستقر شود و بدین وسیله آن خانه را با یک علامت ضربدر برای دور بعدی بازی به استراحت خود مبدل سازیم. بدین طریق بازیکنی که هر دور کامل را با موفقیت بگذراند، هر بار می تواند یک خانه را به محل استراحت خویش تبدیل نماید و با تصاحب خانه بیشتر پیروزی نهایی خود را به همبازی اعلام دارد.
خطاها:
1 - در حین بازی به جز استثناعات که تشریع گردیند، می بایست کندو رعایت شود.
2 - هنگام بازی نباید سول یا کف پا روی خطوط واقع گردد.

منبع:markazi.roostasport.ir

از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Thumbs Up عجیب‌ترین و ترسناک‌ترین مراسم‌های سنتی خاکسپاری در جهان صنم بانو 3 423 ۱۰-۱۰-۹۶، ۰۷:۱۷ ق.ظ
آخرین ارسال: Land star
  حاجی فیروز آداب و رسوم محلی همدان hadis hpf 1 624 ۱۷-۱۲-۹۵، ۰۲:۳۵ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  فستیوال برج های انسانی در کاتالونیا اسپانیا nazanin.R 1 929 ۱۸-۰۷-۹۴، ۱۰:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: *hasti*

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
5 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۲۷-۱۰-۹۹, ۰۴:۱۹ ق.ظ)، دخترشب (۲۱-۱۰-۹۶, ۰۷:۱۲ ب.ظ)، d.ali (۲۷-۱۰-۹۶, ۰۲:۰۳ ب.ظ)، taranomi (۲۶-۱۰-۹۶, ۰۵:۳۲ ب.ظ)، 0006 (۲۱-۱۰-۹۶, ۰۷:۱۰ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان