امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بفرمایید شعر
#1
Heart 
به نام خداوند دل‌های پاک
که نامش بود در دلت تابناک
به نام کسی که تو را آفرید
سرآغاز عشق است و نور و امید

aaebcmq


پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود ممکن شود
مولانا


پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
بغض خاموشم و آوا شدنم نزدیک است
گره ی کورم اگر، واشدنم نزدیک است
شهر من گم شده زیر تلی از خاکستر
در پی ام هستی و پیدا شدنم نزدیک است
عشق چادر زده چندی ست حوالی دلم
مژدگانی بده بر پا شدنم نزدیک است
" فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم "
عاشقت هستم و رسوا شدنم نزدیک است
وصلت دست من و چاک گریبان شما
شک ندارم که زلیخا شدنم نزدیک است.

لاادری
 


پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من
گفتا که چه می خواهی،
گفتم که همین خواهم

مولوی


پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم
که عشق از پیله های مرده هم پروانه می سازد

فاضل نظری


پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
من در پی رد تو کجا و تو کجایی؟
دنبال تو دستم نرسیده است به جایی
ای بوده که مثل تو نبوده است، نگو هست
ای رفته که در قلب منی گرچه نیایی
این عشق زمینی است که آغاز صعود است
پایبند هوس نیستم ای عشق هوایی
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی
ای قطب کشاننده پر جاذبه دیگر
وقت است دل آهنی ام را بربایی
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمده ام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
"مهدی فرجى"


پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
سوختن با تو به پروانه شدن می ارز
دعشق این بار به دیوانه شدن می ارزد
گرچه خاکسترم و همسفر باد ولی
جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد
تیشه بر ریشه قصری که در آن شیرین نیست
بیستون بی تو به ویرانه شدن می ارزد
یوسفم سینه ی من پیرهن پاره ی من
ننگ این قصه به افسانه شدن می ارزد
خاک خامم عطش آتش و می در دل من
بزن آتش که به پیمانه شدن می ارزد
شانه ام زیر غم عالم و آدم اما
یک نفس زیر سرت شانه شدن می ارزد gla



علی سعادت شایسته


پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
جوانی شمعِ ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بارِ پیری آرزومندم که برگردم
به دنبالِ جوانی کوره راهِ زندگانی را
به یادِ یارِ دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهانِ کاروانی را
چه بیداریِ تلخی بود از خوابِ خوش مستی
که در کامم به زهر آلود شهدِ شادمانی را
سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را


mara ‌شهریار


پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست
چــه کنــم؟ حـرف دلــــم را بزنــم یا نزنــم؟

قیصر امین پور


پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بی تو خوش نباشد رو قصه ی دگر کن


مولوی


پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  درخواست شعر درباره ایران minaa 4 426 ۱۵-۰۸-۹۷، ۰۲:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa
Star مشاعره با شعر های خواننده ها ... ! ونوشه 1,009 57,431 ۱۲-۰۶-۹۷، ۱۲:۳۲ ب.ظ
آخرین ارسال: tanin93
  شعر گرافی سعدی ! !!Tina!! 17 910 ۲۳-۰۸-۹۶، ۰۸:۲۱ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
11 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۱۹-۰۸-۰, ۰۹:۵۵ ق.ظ)، صنم بانو (۱۹-۰۸-۰, ۱۰:۱۵ ق.ظ)، دخترشب (۱۷-۰۸-۰, ۰۳:۰۵ ق.ظ)، دختربهار (۱۹-۰۷-۰, ۱۱:۱۰ ق.ظ)، minaa (۱۶-۰۸-۰, ۰۱:۲۶ ق.ظ)، Mr. pickle (۱۶-۰۸-۰, ۱۲:۵۲ ق.ظ)، arom (۱۱-۰۸-۲, ۱۰:۱۷ ب.ظ)، Aradel.M (۰۳-۰۹-۱, ۰۴:۲۰ ب.ظ)، mahdi942 (۰۳-۰۹-۰, ۰۳:۴۹ ب.ظ)، arashke (۲۰-۰۸-۰, ۰۶:۵۹ ب.ظ)، qaz111 (۱۷-۰۸-۲, ۱۱:۳۱ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان