امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جرئت يا حقيقت…؟!
#21
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: حقیقت


از چه کسی متنفری ؟
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#22
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: حقیقت


از چه کسی متنفری ؟
اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،!آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#23
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: حقیقت


از چه کسی متنفری ؟
اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟


حقیقت،.
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#24
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: حقیقت


از چه کسی متنفری ؟
اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟


حقیقت،.
یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،!آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#25
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: حقیقت


از چه کسی متنفری ؟
اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟


حقیقت،.
یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..


اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#26
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ)hananee نوشته: از چه کسی متنفری ؟
اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟


حقیقت،.
یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..


اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟

حقیقت..
الها من به اندازه زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه تنهایی من زیبایی!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#27
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ)hananee نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ)برف سیاه نوشته: اسمشو نمی دونم فقط ی پسر بود که برای اولین بار اخرین بار دیدمش ی حرفی به خالم گفت دیگه تا عمر دارم متنفرم ازش
جرات یا حقیقت؟؟؟


حقیقت،.
یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..


اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟

حقیقت..

چه کسی برات خیلی عزیز ؟dfgh
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#28
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۸ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ)برف سیاه نوشته:
(۲۴-۰۵-۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ)hananee نوشته: حقیقت،.
یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..


اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟

حقیقت..

چه کسی برات خیلی عزیز ؟dfgh
کلا همه عالم و آدم برام عزیزن به غیر از خودم..[عکس: xcvb.gif]
جرات یا حقیقت؟؟
الها من به اندازه زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه تنهایی من زیبایی!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#29
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۸ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ)برف سیاه نوشته: یکی از اذیتای که کردی و بگو...تپل ترینشو بگو..


اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟

حقیقت..

چه کسی برات خیلی عزیز ؟dfgh
کلا همه عالم و آدم برام عزیزن به غیر از خودم..[عکس: xcvb.gif]
جرات یا حقیقت؟؟


حقیقت ..
پس چرا نرفتی تو ؟azxc
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#30
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۴۷ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۸ ق.ظ)hananee نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ)#*Ralya*# نوشته:
(۲۵-۰۵-۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ)hananee نوشته: اذیت که نه ... دعوا ..کلا اهل اذیت نیستم .. اما دعوا ..
یکی محکم خوابونده تو گوش یک پسره .. تو ماه محرم .. شب عاشورا بود.. دعوامون شد من زدم تو گوشش. .
کلا تا حالا کارای اونجوری نکردم که مثلا نمیدونم پونز رو صندلی کسی بزارم و اینا نه ..

جرئت یا حقیقت؟

حقیقت..

چه کسی برات خیلی عزیز ؟dfgh
کلا همه عالم و آدم برام عزیزن به غیر از خودم..[عکس: xcvb.gif]
جرات یا حقیقت؟؟


حقیقت ..
پس چرا نرفتی تو ؟azxc
اولین پسری که تو زندگیت بوده؟؟!
.
.
.
دارم میرم..گفتم جواب بدم بعد برم..بابای..[عکس: shy.gif]
الها من به اندازه زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه تنهایی من زیبایی!
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
37 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۶-۰۵-۹۵, ۱۲:۵۵ ب.ظ)، sadaf (۲۸-۰۳-۹۶, ۰۳:۲۹ ب.ظ)، N!rvana (۲۸-۰۵-۹۵, ۱۲:۵۰ ق.ظ)، zahra16 (۲۶-۰۵-۹۵, ۰۵:۵۴ ب.ظ)، hadis hpf (۰۱-۱۱-۹۵, ۰۳:۱۱ ق.ظ)، نويد (۰۲-۰۱-۹۶, ۰۶:۵۵ ب.ظ)، خانوم معلم (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۷:۴۶ ب.ظ)، • Niha • (۱۴-۰۶-۹۵, ۱۱:۰۷ ق.ظ)، نیاز (۲۱-۱۰-۹۵, ۰۹:۱۵ ب.ظ)، €ستايش€ (۰۷-۱۱-۹۵, ۱۰:۰۷ ب.ظ)، *گیسو* (۰۲-۰۶-۹۵, ۰۸:۰۶ ب.ظ)، آیداموسوی (۲۵-۰۵-۹۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ)، nza3380 (۲۸-۰۵-۹۵, ۰۱:۳۹ ق.ظ)، revota1999 (۰۳-۰۸-۹۵, ۰۲:۰۹ ق.ظ)، #*Ralya*# (۲۸-۰۵-۹۵, ۱۲:۳۰ ق.ظ)، barooni (۲۵-۰۵-۹۵, ۱۰:۰۳ ب.ظ)، برف سیاه (۲۵-۰۵-۹۵, ۱۰:۲۷ ب.ظ)، مشیانه راد (۲۰-۰۷-۹۵, ۰۸:۲۱ ب.ظ)، deli_amini (۲۶-۰۵-۹۵, ۰۸:۱۳ ب.ظ)، ثـمین (۲۹-۱۰-۹۵, ۰۷:۲۰ ب.ظ)، maryamix (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۱:۵۷ ب.ظ)، AsαNα (۰۸-۱۱-۹۵, ۰۵:۳۹ ب.ظ)، hananee (۲۸-۰۵-۹۵, ۱۲:۲۸ ق.ظ)، طلسم شده (۲۷-۰۵-۹۵, ۱۲:۴۶ ق.ظ)، _AYNAZ_ (۲۸-۰۵-۹۵, ۱۲:۲۶ ق.ظ)، فاطمه۲۷ (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۱:۴۷ ب.ظ)، maziarbest (۳۱-۰۵-۹۵, ۱۱:۱۳ ب.ظ)، یاس ارغوان (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۷:۱۴ ب.ظ)، M_o_n_a (۱۳-۰۶-۹۵, ۱۱:۵۰ ق.ظ)، d.ali (۰۲-۰۱-۹۶, ۰۶:۲۵ ب.ظ)، Tom Riddel (۰۳-۰۸-۹۵, ۰۲:۱۶ ق.ظ)، دختربهار (۰۷-۰۹-۹۵, ۱۱:۵۳ ب.ظ)، maryam.sh (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۲:۰۹ ب.ظ)، minoo_f (۰۲-۰۱-۹۶, ۰۶:۱۹ ب.ظ)، :)nafas (۰۱-۱۱-۹۵, ۱۱:۵۵ ق.ظ)، ستاره ی احساس (۲۶-۱۱-۹۵, ۰۸:۲۸ ب.ظ)، Fatemeh r (۲۳-۰۱-۹۶, ۰۴:۲۵ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان