امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حکایتی در مورد غفلت
#1
[عکس: story-04.jpg]حکایت های جالب و خواندنی
 
حکایتی خواندنی درباره غفلت
حکایت غفلت، حکایت آن سه فیلسوفی است که در ایستگاه راه آهنی منتظر ورود قطار بودند. آن ها آن قدر گرم بحث و جدل بودند که غافل از ورود قطار شدند. لحظه ای که قطار خواست ایستگاه را ترک کند دو نفر از انها با عجله خود رابه درون قطار رساندند.
نفر سوم اما که خیلی هم عجله داشت نتوانست سوار شود. از بس که ناراحت بود گریه میکرد، باربری که ماجرای انها را از نزدیک مشاهده کرده بود به وی نزدیک شد و به او دلداری داد وگفت خدا را شکر که حداقل دونفر از شما سوار قطار شد.
فیلسوف به جا مانده گفت: مشکل همین جاست. آن دو نفر برای بدرقه من آمده بودند من ماندم و آن ها رفتند. مطمئناً آن ها هم در قطار دارند مانند من گریه می‌کنند. بله قطار زندگی در حرکت است چه سوار بشوی یا نشوی آن میرود و غفلت ازآن قابل جبران نیست.
منبع: talab.org
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  قضاوت حضرت علی در مورد کودک سفید پوست admin 0 279 ۱۱-۰۱-۹۹، ۰۸:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: admin
  حکایتی تلخ از یک جامعه ی آفت زده taranomi 0 163 ۰۲-۰۲-۹۷، ۰۴:۱۰ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  حکایت های غفلت صنم بانو 2 167 ۰۵-۰۱-۹۷، ۰۶:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
2 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۰۵-۰۱-۹۷, ۰۵:۵۶ ب.ظ)، taranomi (۰۲-۰۲-۹۷, ۰۴:۱۳ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان