قیصر امینپور هرچند همیشه از مصاحبه گریزان بود؛ اما رسانهها هیچگاه از نامش نمیگذشتند. امروز هم خبرها با او شروع شد؛ اما اینبار خبر، خبر رفتن بود...
به گزارش ایسنا، قیصر امینپور «دستور زبان عشق» را سرود و از دنیا رفت.
او آخرین مجموعهی شعرش را مردادماه بهدست علاقهمندان رساند. این آخریها کارهای چاپنشدهی سیدحسن حسینی را به سرانجام رساند و هنوز قرار بود کلیات حسینی فقید زیر نظر او منتشر شود؛ اما...
این شاعر و استاد دانشگاه حدود ساعت 3 بامداد روز سهشنبه هشتم آبانماه در حالیکه چندماهی بود 48ساله شده بود، پس از تحمل سالها درد و بیماری بر اثر ایست قلبی درگذشت.
امینپور چند سال پیش عمل پیوند کلیه انجام داده بود و چندی قبل نیز یک جراحی قلب را پشت سر گذاشت.
عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی شامگاه گذشته در پی احساس درد به بیمارستان دی تهران مراجعه کرد؛ اما دیگر بیماری را تاب نیاورد و همانجا چشم از دنیا فروبست.
آثار قیصر امینپور
«دستور زبان عشق» (1386)، «تنفس صبح» و «در کوچهی آفتاب» (1363)، «آینههای ناگهان» (1372) و «گلها همه آفتابگردانند» (1380) از مجموعههای شعر این شاعر برای بزرگسالان هستند. «گزینهی اشعار» او هم در سال 1378 منتشر شد.
همچنین «توفان در پرانتز» (نثر ادبی) و «منظومهی ظهر روز دهم» (برای نوجوانان) (1365)، «مثل چشمه، مثل رود» (برای نوجوانان) (1368)، «بیبال پریدن» (نثر ادبی برای نوجوانان) و «گفتوگوهای بیگفتوگو» (1370)، «بهقول پرستو» (برای نوجوانان) (1375)، و «سنت و نوآوری در شعر معاصر» (1383) از دیگر آثار امینپور هستند.
نگاهی به زندگی قیصر امینپور
به گزارش ایسنا، قیصر امینپور دوم اردیبهشتماه سال 1338 در گتوند خوزستان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زداگاهش گذراند و دورهی راهنمایی و دبیرستان را در دزفول سپری کرد. سال 1357 در رشتهی دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد؛ اما یک سال بعد، از این رشته انصراف داد و به دانشکدهی علوم اجتماعی همین دانشگاه رفت.
در همان سال در شکلگیری حلقهی هنر و اندیشهی اسلامی با افرادی چون سیدحسن حسینی، سلمان هراتی، محسن مخملباف، حسامالدین سراج، محمدعلی محمدی، یوسفعلی میرشکاک، حسین خسروجردی و... همکاری داشت (گروهی که بنیانگذاران جوان حوزهی هنری نام گرفتند و بعدترها چهرههایی چون سهیل محمودی، ساعد باقری، محمدرضا عبدالملکیان، عبدالجبار کاکایی، فاطمه راکعی و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند). البته هشت سال بعد یعنی در سال 1366، بههمراه بسیاری از همدورهییهایش، از حوزهی هنری خارج شد. از دیگر نهادهایی که قیصر امینپور در شکلگیری آنها نقش داشت، به تشکیل دفتر شعر جوان در سال 1368 میتوان اشاره کرد.
او در سال 1363 مجددا رشتهی تحصیلی خود را تغییر داد و در رشتهی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد؛ تا اینکه در سال 1369 تحصیل در دورهی دکتری این رشته را آغاز کرد و دفاع از رسالهی پایاننامهاش ـ با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و همکاری دکتر اسماعیل حاکمی و دکتر تقی پورنامداریان ـ با عنوان "سنت و نوآوری در شعر معاصر" در سال 1376 انجام شد.
دکتر امینپور که تجربهی تدریس در مقطع راهنمایی را در فاصلهی سالهای 1360 تا 1362 در کارنامهی خود داشت، از سال 1367 نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا (س) پرداخت. اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال 1370 برمیگردد.
امینپور مدتی نیز به فعالیتهای مطبوعاتی اشتغال داشت.
خدایا!
کودکان گل فروش را می بینی؟!
مردان خانه به دوش،
دخترکان تن- فروش،
مادران سیاه پوش،
کاسبان دین فروش،
محراب های فرش پوش،
پدران کلیه فروش،
زبان های عشق فروش،
انسانهای آدم فروش،
همه رامی بینی؟!
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد رفیق…!!!.zaps.
کودکان گل فروش را می بینی؟!
مردان خانه به دوش،
دخترکان تن- فروش،
مادران سیاه پوش،
کاسبان دین فروش،
محراب های فرش پوش،
پدران کلیه فروش،
زبان های عشق فروش،
انسانهای آدم فروش،
همه رامی بینی؟!
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد رفیق…!!!.zaps.