امتیاز موضوع:
  • 5 رای - 4.2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سلام برخيمه گاه حسين
#81
    پنج زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبى، مادر عبد الله کلبى، مادر عمر بن جناده، زینب کبرى(س).
زنى که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوى نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر(ل) که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
    
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
یکى مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیله آن کشت، سپس شمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت، که امام حسین(ع) او را به خیمه ‏هابرگرداند.

دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست .رباب، دختر امرء القیس کلبى، همسر امام حسین(ع) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله.

زنى از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏ هاى اهل بیت، شمشیرى برداشت و رو به خیمه ‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید.
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#82
شاعران بسیاری برای امام حسین و یارانش ،برای عاشورا و حوادثش شعر گفته اند 
چند نمونه را در این روزها باهم مرور می کنیم

شادروان قیصر امین‌پور در «نی نامه»  نگاه دیگری به نی دارد و سر نی را به گونه‌ای عاشورایی بازگو كرده است.
18بیت اول مثنوی «بشنو از نی چو شكایت می‌كند» به نی نامه معروف است و این بار مرحوم قیصر امین پور گزارش دیگری از نی به دست داده است؛ می دانیم كه سر مبارك حضرت امام حسین (ع) را پس از آن كه از تن چاك چاكش جدا كردند بر سر نی خیزرانی منزل به منزل با كاروان اسیران به شام بردند. روایت منظوم زنده یاد قیصر امین پور از این واقعه:

خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن
نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بی نوایی است
هوای ناله هایش، نینوایی است
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گُل، بیماری سنگ
قلم،تصویر جانکاهی است از نی
علم،تمثیل کوتاهی است از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد
دل نی ناله ها دارد از آن روز
از آن روز است نی را ناله پرسوز
چه رفت آن روز در اندیشه نی
که اینسان شد پریشان بیشه نی؟
سری سر مست شور و بی قراری
چو مجنون در هوای نی سواری
پر از عشق نیستان سینه او
غم غربت،غم دیرینه او
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشنایی است
به هم اعضای او وصل از جدایی است
سرش برنی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردید، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری برنیزه ای منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر،باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی ، نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پرده ای دیگر بخواند
نیستان را به آتش می کشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بی سرو سامانی عشق
به روی نیزه سرگردانی عشق
ز دست عشق در عالم هیاهوس ت
تمام فتنه ها زیر سر اوست
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#83
چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا

 تمام دشت را زینب به خون آغشته می بیند
مگر باران خون می بارد از عرش خدا فردا

برادر دل گواهی می دهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است قرآنها چرا فردا؟..

همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا

ببین شش ماه ات بی تاب در گهواره می گرید
علی از تشنگی جان می دهد امروز یا فردا

ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که می افتند زیر دست و پا فردا

 برادر وقت جان افشانی عباس نزدیک است
قیامت می شود وقتی بگوید یا اخا فردا

 برادر خوب می خواهم ببینم روی ماهت را
که می ترسم دگر نشناسمت بر نیزه ها فردا

به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می مانم
تمام هستی من، می روی بی من کجا فردا؟

میلاد عرفان پور
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#84
برای خانم ام البنین

دگر این کاروان یاسی ندارد
   که با خود شور و احساسی ندارد
   بیا ام البنین برگشته زینب
   ولی افسوس عباسی ندارد
***
مزن آتش به جان ای نور عینم
مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم
چه شد در کربلا هستیِ زهرا؟
حسینم وا حسینم وا حسینم
***
سرشته از غم زهرا گِلش بود
نگاه تار زینب قاتلش بود
نیفتاد از لبش نام حسینش
اگر چه داغ سقا بر دلش بود …
***
… ولی زینب چه با احساس می خواند
از آن بُهبوهه ی حساس می خواند
کنار قبر زهرا نیمه ی شب
چقدر از غیرت عباس می خواند
یوسف رحیمی
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#85
[عکس: ?b=dlir-s3&f=1053500x498_1428047321531833.jpg]

[عکس: ?b=dlir-s3&f=1053500x500_1446676446403296.jpg]
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#86
اشعار شهادت حضرت علی اکبر (ع)

نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود
روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد
زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد
یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را
آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیرپایش همه کون و مکان می چرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله
مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است
رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا می گیری
زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای
به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*
گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید
با فغان پسرم وا پسرم می آید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!
مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای
چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟!
من تو را در همه کرب و بلا می بینم
هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم
ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی
مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم
باید انگار تو را روی عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم...

سید حمید رضا برقعی
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#87
[عکس: 18432_00.jpg]
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#88
شعر علی انسانی برای حضرت قاسم (ع)
اى عمو فتح نمایان کردمدشمنان را همه حیران کردم
اى عمو در بر تو گویم فاش
آمدم تا که بگیرم پاداش
تن بى‌تاب مرا تاب بده
مزد پیروزى من آب بده
تو که جاى پدر من بودى
تو که چون تاج سر من بودى
بشتاب و تن من پیدا کن
حکم سربازى من امضا کن
باغبان سوى میدان رو کن
گل پرپر شده‌ات را بو کن
بین چگونه به تو قربان شده‏‌ام
پایمال سم اسبان شده‌ام
اى گل پرپر بدست کیستى
بوى تو مى‏آید و خود نیستى
گشته از زخم فزون بانگ تو کم
یا عسل چسبانده لبهایت بهم
من نگویم با عمو کن گفتگو
لب گشا یکبار و یک عمو بگو
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#89
گاهی می مانم کدام جذابتر است؟!!!
نذری امام حسین
مداحی برای امام حسین
شعرهایی که برای عاشورا گفته می شود
اسامی که می شنویم از حسین و عباس و زینب و علی اکبروحر و ..
سینه زنی و زنجیر زنی 
علم بلند کردن 
پرچم چرخاندن
صف نماز ظهر تاسوعا و عاشورا
سیاه پوش کردن کوچه و محل
اب رنگ قرمز فواره های میدانها
سربندهای پیشانی مردم یخصوص کودکان
عزاداری هیاتها و مساجد
دیدن مراسم کشورهای مختلف از تلویزیون
دیدن گنبد طلای حرم دو فرزند علی در کربلا
قدم زدن در بین الحرمین
شنیدن زیارت عاشورا با صدای زیبای مداحان اهل بیت
شنیدن سخنرانیهای ارزشمند از علمای ارزشمند
سیاه پوشیدن مردم برای پسر فاطمه
..
..
..
..
نمی دانم
فقط هر وقت دلم می لرزد و اشک به ارامی از چشمم سرازیر می شود می فهمم ان لحظه برایم زیباتر است چون ساده و خالص برای امام حسین و عزیزانش گریسته ام.

یا حسین
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#90
نقش امام سجاد (ع) پس از واقعه عاشورا


این مرحله از عصر عاشورا آغاز گردید و پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد (ع) برافراشته شد. امام (ع) مبارزات خود را در ابعاد گسترده‌ای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهم‌ترین آنها را می‌توان در چند بخش زیر خلاصه کرد:
اول: خطبه‌های آتشین
امام سجاد (ع) برای روشنگری مردم و تبیین معارف حقه و پرده‌برداری از چهره منفور بنی‌امیه خطبه‌هایی ایراد فرمودند که اهم آنها از این قرار است:
* خطبه کوفه
امام چهارم (ع) به جمعیتی که برای تماشای اسیران آمده بودند اشاره کرد که ساکت شوند. همه سکوت کردند، آنگاه پس از ستایش خدای متعال خود را معرفی فرمود و با سخنان کوتاه و جانگداز در آن محیط اختناق و ارعاب، طوفانی به پاکرد.
خطبه امام (ع) چنان در عمق روح و جان مردم نفوذ کرد که ناگهان از هر سو صدای شیون و ندای ندامت بلند شد و مردم همگی از آن حضرت اعلام حمایت نمودند و از دشمنان آنان برائت جستند.
*خطبه شام
مردم شام در اثر تبلیغات ۴۰ ساله معاویه شناخت صحیحی از اسلام و خاندان نبوت (ع) نداشتند. امام سجاد (ع) با کلام خود در مجلس یزید و در مقر حکومت اموی غوغایی ایجاد کرد و در میان اقشار مختلف مردم چنان تحولی به وجود آورد که یزید از ترس شورش مردم، به موذن دستور داد تا اذان بگوید اما با ادامه سخنان امام (ع) فشار افکار عمومی بر یزید اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف مواضع قاطع قبلی، خود را تبرئه کند و مسوولیت فاجعه کربلا را به گردن ابن زیاد بیاندازد.
هنگامی که کاروان امام (ع) به نزدیکی مدینه رسید مردم مطلع شده و به استقبال آنها آمدند. امام سجاد (ع) در میان آنها خطبه شورانگیزی ایراد فرمود و در ضمن آن صحنه جانگداز عاشورا و جنایات بنی امیه را بازگو کردند و با بیانات روشنگرانه خود پرده از حکومت جائر یزید برداشتند و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی‌امیه آگاه کردند و این زمینه‌ای شد که بسیاری از قیام‌ها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.
دوم: تبیین معارف حقه و مبارزه در قالب دعا
امام زین العابدین (ع) در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان می‌فرمود که مهم‌ترین آنها مساله امامت و رهبری حقیقی جامعه اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکام جور بود.
سوم: برخورد و مبارزه با علمای درباری
اینان کسانی بودند که فکر و ذهن، مردم را به سوی بنی‌امیه جهت می‌دادند و آنان را با وضعی که بنی‌امیه خواستار آن بودند تا در جامعه حاکم باشد، عادت می‌دادند و افکار ناشایست و فرهنگ نادرست اموی را در قالب اسلام به خورد مردم می‌دادند. به عنوان مثال برخورد شدید امام (ع) با ‘محمد بن مسلم زهری’ محدث برجسته درباری است.
چهارم: زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا
واقعه عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سوال برد اما برای اینکه این فاجعه عظیم، فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطره آنان، مبارزه منفی را به صورت گریه ادامه داد.
شکی نیست که این اشک‌های سوزان ریشه عاطفی داشت اما چگونگی برخورد آن حضرت با این موضوع اثر و نتیجه سیاسی داشت و یادآوری مکرر قضیه کربلا نمی‌گذاشت ظلم و جنایات حکومت بنی‌امیه از خاطره‌ها فراموش شود.
بنابراین سیدالشهداء (ع) حماسه بزرگی در روز عاشورا و در زمین کربلا خلق نمود و امام سجاد (ع) این حادثه تاریخی را از قید زمان و مکان رها نمود و شعار ‘کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا’ را جاودانه ساخت.
پنجم: تربیت شاگردان و اصحاب خاص
امام سجاد در کنار مبارزات منفی برای زنده نگه داشتن خاطره عاشورا به تربیت شاگردانی خاص پرداختند که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.
***

[عکس: imam-sajad1.jpg]
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سلام بر حسین(ع) d.ali 19 578 ۲۹-۰۶-۹۷، ۰۱:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
Bug چرا شیعیان پس از سلام نماز سه بار الله اکبر می گویند؟ صنم بانو 0 143 ۰۵-۰۹-۹۶، ۰۸:۳۲ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  امام حسين عليـــه السـلام فرمود. !!Tina!! 2 172 ۰۹-۰۷-۹۶، ۰۴:۰۰ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
31 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۱-۰۷-۹۵, ۱۱:۰۹ ق.ظ)، sadaf (۲۰-۰۷-۹۶, ۰۹:۰۶ ب.ظ)، زینب سلطان (۰۴-۰۷-۹۶, ۰۳:۴۶ ب.ظ)، ملکه برفی (۲۹-۰۷-۹۶, ۱۲:۳۲ ق.ظ)، مامان زهرا (۰۱-۰۸-۹۵, ۰۷:۱۴ ب.ظ)، نويد (۲۸-۰۸-۹۵, ۰۸:۲۸ ب.ظ)، • Niha • (۲۹-۰۸-۹۵, ۰۸:۲۰ ب.ظ)، deli67 (۲۱-۰۷-۹۵, ۱۰:۴۶ ق.ظ)، آیداموسوی (۱۸-۰۷-۹۵, ۰۸:۱۰ ب.ظ)، avapars (۱۸-۰۸-۹۶, ۱۲:۳۰ ق.ظ)، صنم بانو (۲۸-۰۸-۹۶, ۱۰:۴۷ ب.ظ)، Mina..h (۱۴-۰۷-۹۵, ۰۶:۳۹ ب.ظ)، ثـمین (۱۲-۰۹-۹۵, ۱۰:۴۶ ق.ظ)، maryamix (۲۲-۰۷-۹۵, ۰۹:۲۹ ب.ظ)، دخترشب (۱۶-۰۸-۹۶, ۱۲:۴۲ ق.ظ)، AsαNα (۲۷-۰۸-۹۵, ۰۴:۴۷ ب.ظ)، ft.samadi (۲۷-۰۷-۹۵, ۰۳:۵۸ ب.ظ)، _AYNAZ_ (۱۶-۰۸-۹۵, ۰۶:۴۵ ب.ظ)، فاطمه۲۷ (۲۰-۰۸-۹۵, ۱۱:۱۷ ب.ظ)، d.ali (۲۹-۰۶-۹۷, ۱۱:۱۷ ق.ظ)، * م .عباس زاده* (۲۱-۰۸-۹۵, ۱۲:۳۴ ق.ظ)، roz1375 (۰۸-۰۸-۹۵, ۱۱:۰۳ ب.ظ)، دختربهار (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۶:۰۸ ب.ظ)، !!Tina!! (۲۷-۰۸-۹۶, ۰۳:۰۶ ب.ظ)، taranomi (۲۸-۰۸-۹۶, ۰۹:۳۵ ب.ظ)، بهار نارنج (۰۳-۰۸-۹۶, ۰۷:۱۶ ب.ظ)، ♥فاطیما♥ (۲۴-۰۷-۹۶, ۰۲:۴۶ ب.ظ)، لیلی مجنون (۰۲-۰۷-۹۶, ۰۶:۳۰ ب.ظ)، QaseDak (۱۸-۰۷-۹۶, ۰۹:۰۳ ب.ظ)، دختر ستاره (۰۸-۰۸-۹۶, ۱۲:۵۱ ب.ظ)، دهقانی (۲۷-۰۸-۹۶, ۰۲:۴۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان