۱۰-۱۲-۹۶، ۰۱:۱۲ ب.ظ
روزنامه سازندگی - سما بابایی: حالا درست 23 سال از آخرین حضور «محمدرضا شجریان» در تلویزیون می گذرد و 9 سال از آخرین حضورش روی صحنه کنسرت. هشت سال از آخرین آلبومی که منتشر کرد و همین تعداد سال از آخرین باری که «ربنا»یش از صدا و سیما پخش شد. حالا اما درست دو سال است از آغاز بیماری او می گذرد. دو سالی که برای دوستداران او و هر آنکسی که دلش برای هنر این سرزمین می تپد، سخت گذشته است. بسیار. مثلا همین هفته گذشته که دوباره شایعه ای دهان به دهان چرخید و به فضای مجازی راه یافت که بیماری او رو به وخامت گذاشته، لحظات دشواری بر میلیون ها ایرانی گذشت تا این که نوه اش- آوا مشکاتیان- و روابط عمومی شرکت دل آواز خبر را تکذیب کردند و خیلی ها نفسی به آسودگی کشیدند.
همین دو سال پیش بود که استاد آوازخوان، چند دقیقه ای بعد از تحویل سال نو رو به دوربین نشست و با چشمانی پرامید و با ادبیاتی خوش گفت: «من با یک میهمان 15 ساله ای سال هاست که آشنا هستم و دیگر با هم دوست شده ایم و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستاده ام. امیدوارم با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم ان شاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه می افتم می آیم به سراغ شما هم میهنان عزیزم و کارهای هنری ام را دنبال خواهم کرد.»
«بیضایی» آن روز را روزی دانست که دشمن عشق پیروز شد و غم به نوروز آمد. در این میان هم بسیاری از شخصیت های هنری و دانشگاهی و حتی سیاسیون طراز اول در صفحات مجازی خود یا در معدود رسانه هایی که در ایام نوروز به فعالیت شان ادامه می دادند، ارادت خود را به خسروی آواز ایران نشان دادند. از وزیران بلندپایه گرفته تا نمایندگان مجلس و بسیاری دیگر، تا پرونده ممنوع الکاری خسروی آواز ایران بیش از پیش پیچیده شود و این سوال شکل گیرد که: «با این میزان ارادت و علاقه ای که به اوست، پس چرا امکان برگزاری برنامه توسط او وجود ندارد؟ حالا عید که بیاید، درست دو سال است که خیلی ها در انتظار همین هستند.
درست است که او برگشته؛ اما صحبت های اخیر پسرش- همایون شجریان- در مصاحبه اش با شبکه یورونیوز، این امید را دست نیافتنی تر از قبل کرده است؛ اما آدمی است دیگر، به امید زنده است. به این که یک روز دوباره مهم ترین هنرمند معاصر سرزمینش را روی صحنه ببیند. راستش را بخواهید در هنر این مرز و بوم، کمتر هنرمندی را می توان چون او یافت که تا این اندازه ستایش شود و تا این اندازه با مخالفت رو به رو باشد.
بسیاری از هنرمندان دیگر هم بودند که ناگزیر به کوچ شدند، سال ها سکوت کردند و بسیاری شان در سکوت هم خاموش شدند؛ اما هیچ کدامشان چون «محمدرضا شجریان» تا این اندازه بر هنر و مردمانشان تاثیرگذار نبوده اند. هنرمند 77 ساله که آثار گرانبهای بسیاری را خلق کرده، گاه خودخواسته و به خاطر شرایط موجود از فعالیت کناره گرفت و بیشتر مواقع صدایش را در حصر کردند، درست مثل 8 سال گذشته که به رغم تمایل خودش و چراغ سبز دولت «تدبیر و امید» اجازه برگزاری کنسرت را به او ندادند. صحبت از ممنوع الکاری، آن هم وقتی مهمان ناخوانده به قول خودش پانزده ساله دوباره در وجودش خانه کرده است، شاید دیگر ضرورتی نداشته باشد؛ اما سرنوشت هرچه برای او رقم بزند- که آرزومندیم بهترین ها باشد
و رهایی از این مهمان ناخوانده- روزگار خواهد ماند و تاریخ به عنوان قاضی عادل سخت گیری که یادش خواهدماند، بزرگ ترین چهره موسیقایی این کشور، سال ها ممنوع الکار شد و به قول یار دیرینش- حسین علیزاده- همان روزهایی که انرژی مردمانش را از او گرفتند، دچار افسردگی شد و خودش را تسلیم بیماری کرد. نت سکوت اما زیبنده هیچ هنرمندی نیست، علی الخصوص هنرمندی که به گواه رسانه های جهان، یکی از مهم ترین هنرمندان موسیقی جهان و یکی از 50 صدای برتر جهان است. زمان می گذرد و این روزها هم که آغشته از غم و مصیبت و خشونت است، خواهد گذشت- و چه خوب- اما داغ محرومیت چندین ساله میلیون ها آدم از شنیدن صدای داوودی یک استاد بی نظیر.
به قول «اردشیر کامکار»، «محمدرضا شجریان» خواننده بزرگی است که در این سال ها، هنر بی عیب و نقصی را از خود ارائه داده است؛ از ریتم و لحن گرفته تا ارائه تحریرهای متنوع و پیچیده و تلفیق شعر و موسیقی؛ اما نقش او در هنر ایران فراتر از یک آوازخوان است؛ او به همراه تعداد زیادی از هنرمندان سبب شدند تا موسیقی ایران با وجود تمامی مشکلاتی که از سر گذارند، همچنان بتواند به حیات و موجودیت خود پاسخ دهد. جهان بینی منحصر به فرد، استفاده به موقع از خلاقیت ها و نگاه تحلیلی به نیازهای اجتماعی هستند که می توانند نام یک نفر را تا این حد بر سر زبان ها بیندازند و برای مدتی طولانی بر صدر بنشانند. او هیچ گاه آموختن را کنار نگذاشت.
محمدرضا شجریان نه تنها از همه کارهایی که می توانست به هنر آواز آسیب بزند دوری کرد بلکه در عرصه فعالیتش که همان هنر موسیقی است کارنامه ای از خود برجای گذاشت که به جز نیکی نمی توان درباره نتیجه آن ها گفت. محمدرضا شجریان یکی از معدود چهره های هنری است که توانسته در همان زمان زنده بودنش هم به تاریخ راه یابد و نه تنها قله آواز ایران شود که شمایش از موسیقی فراتر رفته و به عنوان چهره ای آزادی خواه شناخته شود. او فخر این فرهنگ شده است و بسیاری از مردم حتی آنانی که مخاطب حرفه ای صدایش نیستند، قامت سیاسی- اجتماعی اش را دوست دارند. هر چند که او خودش را سیاسی نداند و بارها بگوید: «من سیاسی نیستم، معترض سیاست بد هستم.»
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !