امتیاز موضوع:
  • 5 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
{ پاراگراف کتاب}
اسکارلت ، من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشته ام .
آنچه که شکست شکسته و من ترجیح می دهم که در خاطره خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تااینکه آن تکه ها را به هم بچسبانم و تا وقتی زنده ام آن ظرف شکسته را مقابل چشمم ببینم.....

بر باد رفته-مارگارت میچل
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
و هیچ پناهی مرا بهتر از سایه عقل نیست و و هیچکسی مرا دستگیرتر از سالار خرد نه .
کلیله و دمنه اثر ابوالمعانی نصراله منشی
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
آليس گفت: "باورم نمی شود!"
ملکه با تاسف گفت: "باورت نمی شود؟ دوباره سعی کن. نفس عميقی بکش و چشم هايت را ببند."
آليس خنديد: "فايده ای ندارد، به زحمتش نمی ارزد. آدم نمی تواند چيزهای غير ممکن را باور کند."
...
ملکه گفت: "به جرات می گويم دليلش اين است که زياد تمرين نداری. وقتی من سن و سال تو بودم، روزی نيم ساعت اين کار را می کردم. گاهی حتا پيش از صبحانه، حدود شش چيز غيرممکن را تصور می کردم."
وقتی آدم جرات خيال پردازی را داشته باشد، معجزه های زيادی رخ می دهد. مشکل اين است که مردم هيچ وقت چيزهای غيرممکن را تصور نمی کنند


آليس در سرزمين عجايب/لوييس کارول
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
شازده کوچولو از گل سرخ پرسید: آدمها کجان؟
و گل گفت: باد به اینور و آنورشان می برد!
این بی ریشگی حسابی اسباب دردسرشان شده!
شازده کوچولو – آنتوان دو سنت اگزوپری
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
مهرداد از سیـ ـگار فروش کنار خیابان چند نخ سیـ ـگار می خرد و یکی از انها را همان جا روشن می کند .باد سردی از سمت شمال توی خیابا می پیچد و من از سرما دستهایم را توی جیب پالتو فرو میکنم.مهرداد کمی دور تر, کنار اتشی که سیـ ـگار فروش روشن کرده,خودش را گرم میکند. چند بچه که تازه از دبستان تعطیل شده اند با سنگ دنبال گربه ای میدوند. من به اسفالت خیابان طوری خیره شده ام که انگار علت خودکشی پارسا را روی ان نوشته اند! گربه به سرعت از جلوی من میگذرد و از ترس بچه هایی که دنبالش کرده اند خودش را توی سطل زباله کنار خیابان مخفی میکند. من , محو اسفالت خیابان, اما از عمق جان زیر لب میگویم:
خداوندی هست؟
سیـ ـگار فروش کنار خیابان از دور فریاد میزند:
اقا چیزی گم کردی؟
.................................................. .......................................
کتاب: روی ماه خداوند را ببوس
نويسنده: مصطفی مستور
این رمان هجده بار تجدید چاپ شده است و موفق به کسب جایزه برگزیده ی جشنواره ی قلم زرین به عنوان بهترین رمان سال های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ شده است
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
خوب ها بهتر مي خوابند ، در حالي كه به نظر مي آيد بدها از ساعات بيداري لذت بيشتري مي برند .
مهم نيست جزء كدام گروه باشي ، هميشه توي آن يكي بيشتر خوش مي گذرد ...

عوارض جانبی ـ وودی آلن ـ لادن نژاد حسینی
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
بیوه هائی که بهترین ازدواج ها را داشته اند فرانید سوگ و جدا شدن را ساده تر از کسانی پشت سر میگذارند که تعارض های عمیق در زندگی زناشوئی داشته اند ( سوگ در کسانی که زندگیشان با فرد نامناسبی گذشته بسیار بغرنج تر است زیرا باید هم برای خود سوگواری کنند و هم برای سالهای بر باد رفته شان)



مامان و معنای زندگی...........اروین یالوم
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
همـه چیزهــای از دسـت رفتــــــه یک روز برمی گـــردنـد ،
اما درسـت وقتــی که یــاد می گیــریم بـــدون آنهـا زندگــــی کنیـم !

همه ی نام ها ـ ژوزه ساراماگو
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
پائولی اهدافی برای اظهار نظر های گزندهاش در تمام سطوح شایستگی ، توانایی و مقام یافته بود . پس از یک مباحثه طولانی با نظریه پرداز روسی ،لانداو ، که کارش گرچه درخشان بود ، ولی بیانش چندان خوب نبود ، در پاسخ به اعتراض لانداو که گفت هرچه او گفته بی معن ینبوده ، گفت : « اه ، نه ، خیلی بیشتر از آن است . آنچه شما گفته اید آنقدر مغشوش و آشفته بوده که کسی نمیتواند بگوید آنچه شما گفته اید بی معنی بوده است یا نه . »
تحقیر مقامات احتمالا در دوران نوجوانی پائولی در زمانی آغاز شد که او شاگرد مدرسه ای در مونیخ بود . در واکنش به اظهار نظری که انیشتین در یک سمینار رسمی کرده بود ، او از عقب سالن مملو از جمعیت گفت : « میدانید ، آنچه را که آقای انیشتین گفت ، چندان بی معنی نیست .»

فیزیک دانان بزرگ ، جلد دوم «از گالیله تا هاوکینگ » ولفگانگ پائولی ، ص 314
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
از تو چه پنهان، وقتی کسی دیوانه می*شود حتما چیزی را فهمیده که دیگران نمی دانند؛ زخمی کاری، یا دردی کُشنده.

كتاب چهارشنبه ديوانه/ الهام كاغذچي
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت


 
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
21 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۱۳-۰۴-۹۶, ۰۷:۱۲ ب.ظ)، v.a.y (۲۵-۱۲-۹۶, ۰۴:۵۶ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۴-۱۰-۹۶, ۰۹:۴۷ ب.ظ)، نويد (۱۴-۰۴-۹۶, ۰۲:۳۶ ق.ظ)، faramarzi (۰۷-۰۴-۹۴, ۰۵:۴۷ ق.ظ)، avapars (۲۳-۰۲-۹۶, ۱۱:۰۵ ب.ظ)، armiti (۰۴-۱۰-۹۴, ۰۱:۲۰ ب.ظ)، صنم بانو (۱۰-۱۲-۹۶, ۰۷:۰۸ ق.ظ)، فائزه 2 (۲۸-۰۹-۹۴, ۰۶:۴۰ ب.ظ)، ثـمین (۲۳-۰۲-۹۶, ۱۰:۵۲ ب.ظ)، دخترشب (۱۲-۱۱-۹۶, ۰۱:۱۹ ق.ظ)، AsαNα (۰۵-۱۱-۹۶, ۰۳:۰۵ ب.ظ)، _AYNAZ_ (۱۴-۱۰-۹۵, ۱۲:۵۵ ق.ظ)، d.ali (۲۱-۰۲-۹۷, ۰۶:۴۲ ب.ظ)، دختربهار (۲۳-۰۹-۹۶, ۱۰:۵۷ ب.ظ)، •Vida• (۰۴-۰۲-۹۶, ۰۸:۵۴ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۰۴-۰۲-۹۶, ۰۷:۵۴ ب.ظ)، salina (۱۳-۰۲-۹۶, ۰۹:۲۱ ب.ظ)، taranomi (۱۲-۱۱-۹۶, ۰۱:۲۷ ق.ظ)، Raana123 (۱۴-۱۲-۹۷, ۰۱:۳۵ ق.ظ)، arom (۰۱-۰۵-۰, ۰۷:۵۶ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان