ایران رمان

نسخه‌ی کامل: [color=#ff0000]رقص[/color] در رویا|راحله نیاز
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
باغ عشق

قلب برهنه ام را
با تنپوشی از گل های
باغ عشق بپوشان

ای بهترین باغبان
باغ عشق
ای فصل سرخ عشق
بگذار
آبی را تجربه کنم
با حظور تو
جای خالی

رفتنت را باور ندارند
و هنوز جای خالی تو را
می نگرد؛
شاید یک روز
تو را یافتند
برای همیشه با من بمان
ای پرستوی مهاجر
قول بده
هیچ وقت
به قلب دیگری سفر نکنی
جان دوباره

در ای نسایه سار اندوه
تنها تر از همیشه،
خالی تر از گذشته،
حسرت زده و بی تاب،
سرگردان و پریشان،
منتظر نگاه غزل گونه ات هستم
شاید،
جانی دوباره بگیرد شعد زندگی ام
باران

خاطره ی نگاهت را،پروازم می دهد
به لحظه هایی غریب
آن لحظه هاست
که دلم
بهانه می کند باران را!
فریاد بی صدا

همیشه سکوتم را فریاد کردم
و فریادم را سکوت
تو را نیز،امروز
بی صدافریادم می کنم
خشکسالی




از چشمه سار زلال اشک هایم
قلبت را سیراب کن
برای وقت خشکسالی
میهمانی

این مسافر خسته را
در میهمانخانه ی قلبت
به نوشیدن یک فنجان
چای محبت
میهمان کن!
کوچه باغ آرزو

در کوچه باغ آرزو
شکوفه ی امید را
تاز درخت فردا چیدم
باشد که با تو
درخت عشق را
فردا بکاریم
در کوچه باغ زندگی
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10