ایران رمان

نسخه‌ی کامل: [color=#ff0000]رقص[/color] در رویا|راحله نیاز
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
کوچ من


یک روز کوچ خواهم کرد
به زندان تنهایی
قبل از آن که زورق عشقم
به گل بنشیند
در ساحل دلت
سوگند

بیا به دوستی،
به محبت،به عشق
سوگند یاد کنیم
که تا ابد
در قلب هم جاودانه ایم
ابر چشمانم


ابر چشمانم
در غروب ندیدنت
مدام بهانه می گیرد
باریدن را
معنا


پایان قصه ی من
رفتن تو را
معنا می کند
نقش نامت


صفحات قلبم را
ورق بزن؛
می توانی در سطر سطر آن
نامت را که با
عشق حکاکی شده بیابی
ابر


ای حضور همیشه باران
ابر از وجود توست
که معنا می یابد
آسمان دلت


باورم کن ای مظهر عشق و امید
بگذار
پرواز کنداین کبوتر شکسته بال
در آسمان دلت
تو،...باز


تو از قبیله ی عشقی
تو از سلاله ی نوری
تو،باز مثل همیشه
پر از طراوت و شوری
علمدار


به تشنگی چشم هایم پاسخ بده
و به خستگی لب هایم
تو،علمدار عشقی
ای زیباترین
نور

همیشه با توام،در تمام لحظه ها
ای چشمه سار نور
تویی که از قلب
خورشید و ماه می آیی
و به قلب آدمک ها سفر می کنی
قلب تاریک مرا نیز
با قدومت منور کن
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10