امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ماجرای واقعی یک تصمیم
#1
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرشلودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترعدینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: "آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آور ترین سلاح بشری مرد!"

آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟

سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود.
امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌های فیزیک و شیمی نوبل و ... می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد.
یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است!

ساعتی اندیشیدن برتر از هفتاد سال عبادت است
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
نوبل ، دینامیت رو برای راحتی کار
کارگران معادن و راه آهن اختراع کرده بود نه برای
کشتار آدمها!!!
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
چه جالب ینی با ی اشتباه، الفرد از اون هویت قبلیش تغیر هویت داد به هویت فعلی!!
بهترین دوستانت، انهایی هستند که از لحظات سخت زندگی ...
برایت البومی پر از خاطرات رنگی میسازند...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ماجرای شیر و خر ... !!Tina!! 2 214 ۰۸-۱۰-۹۶، ۰۶:۵۴ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  عشق واقعی Zeinab.rp 1 193 ۱۴-۰۲-۹۵، ۰۸:۱۵ ب.ظ
آخرین ارسال: N!rvana
  داستان واقعی پریا و فرهاد bahar-77 3 520 ۱۲-۰۸-۹۴، ۱۲:۳۳ ب.ظ
آخرین ارسال: bahar-77

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان