ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
به خودم هم حسودی میکنم
وقتی یادم می افتد
تو
مال منی ...
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
در میزند
چراغ خانه ات را روشن میکنی
و من پشت درختی خشکیده ،دزدکی
شعرم را میبینم
که در خانه ات مهمان میشود
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
خواب دیدم جایمان عوض شده
اما تو هنوز
شعر نگفته
من برگشته بودم
...
من خواب دیدم
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
یک روز میبوسمت!
فوقش خدا مرا میبرد جهنم!
فوقش میشوم ابلیس!
آن وقت تو هم به خاطر این که یک « ابلیس » تو را بوسیده، جهنمی میشوی!
جهنم که آمدی، من آن جا پیدایت میکنم , لج می کنم وهر روز میبوسمت!
وای خدا! چه جهنــــــــــــــمی می شود
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
گیرم جسمم را در خاک کنند
با روحم
که در آسمان خانه توست
چه میکنند بانو؟
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
جای دوری نیست
کمی آن طرف تر از جاده بهشت زهرا
تار میزند و گریه میکند
میگویند
فقط یکشب نامت را
باد در سازش زمزمه کرده
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
اگر من بزرگ نمیشدم
کودک درون من
هنوز در کنار حوض بازی میکرد
و مادر بزرگ به او میخندید
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
من و این گیاه ساده
به دنبال تو در این کوچه میگشتیم
و فروغ آن را
" ازدحام کوچه خوشبخت " نامید...
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
دلتنگی یعنی:
" یک کوچه و تویی که هرگز نمی آیی "
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
این مهمان خاص ما است بانو
یک جای کوچک
قد یک غربیل
کنار خانه کوکب خانم
برایش مهیا کن
این پیرزن
راز آفتاب را میداند
سهیل ملکی
( به بی بی قصه های کودکی ام )
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت