امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار| فرید احمدی
#1
شايد خيلياتون اسم استاد احمدي رو شنيده باشين ...
فريد احمدي جزوي از ترانه سراهاي خوب كشورمونه و واقعا ترانه هايي كه گفتن رو نميشه از روشون به اسدگي گذشت
اين ترانه يكي از ترانه هايي هست كه استاد احمدي گفته و توسط شادمهر عقيلي هم خونده شده
يه روز يه باغبوني ، يه مرد آسموني
نهالي کاشت ميون باغچه مهربوني

مي گفت سفر که رفتم يه روز و روزگاري
اين بوته ياس من مي مونه يادگاري

هر روز غروب عطر ياس تو کوچه ها مي پيچيد
ميون کوچه باغا ، بوي خدا مي پيچيد

هر روز غروب عطر ياس تو کوچه ها مي پيچيد
ميون کوچه باغا ، بوي خدا مي پيچيد





اونايي که نداشتن از خوبيا نشونه
ديدن که خوبي ياس ، باعث زشتيشونه

عابراي بي احساس پا گذاشتن روي ياس
ساقه هاشو شکستن آدماي ناسپاس

ياس جوون برگ اون ، تکيه زدش به ديوار
خواست بزنه جوونه ، اما سر اومد بهار

يه باغبون ديگه شبونه ياس رو برداشت
پنهون ز نامحرما تو باغ ديگه اي کاشت

هزار ساله کوچه ها پر ميشه از عطر ياس
اما مکان اون گل مونده هنوز ناشناس

هزار ساله کوچه ها پر ميشه از عطر ياس
اما مکان اون گل مونده هنوز ناشناس
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
اين هم يه كار ديگه ي فريد احمدي و شادمهر عقيلي

مي خوام برم پا ندارم
مي خوام نرم جا ندارم
گريه كنم دل ندارم
داد بزنم نا ندارم
بودنم با تو حرومه
ديگه همه چي تمومه
آخ که اين لحظه چه شومه
چه شومه

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور


ميخوام برم پا ندارم
مي خوام نرم جا ندارم
گريه كنم دل ندارم
داد بزنم نا ندارم
بودنم با تو حرومه
ديگه همه چي تمومه
آخ که اين لحظه چه شومه
چه شومه

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
اگه یه وقت بغض می کنم ، گاهی تبسم می کنم
می خوام بگم عاشقتم ، دست و پام و گم می کنم
می خوام بگم جون منی ، آتیش به جونم می گیره
می خوام بگم دوست دارم ، اما ززبونم می گیره
م_ من اگه (تو تو) رو دو دوباره ن ن ن ن ن نبینمت
می می میرم
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
وقتی حرفام و می خوردم
داشتم ازعشقت می مردم
وقتی لبهام و می دوختم
توی آتیشت میسوختم
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
وقتی بودم سرد و ساکت
داشت دلم می شد هلاکت
فکر میکردم تو تویی جفتم
سوختم و به تو نگفتم
خواستم از چشمات نیفتم
خواستم از چشمات
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
م_ من اگه تو تو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
م_ من اگه نو نو رو دو دوباره نه نه نه نه نه نبینمت
می می میرم
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
خسته و درمونده بودم از همه جا رونده بودم
به هر خونه می رسیدم مهمون نا خونده بودم
هیشکی حسابم نمی کرد هیشکی جوابم نمی داد
از تشنگی می مردم و هیچکسی آبم نمی داد
یه مدت مدیدی بود تو غصه ای شدید بودم
اما غروب جمعه ای که خیلی نا امید بودم
فرشته ی مهربونی منو دوباره زنده کرد
اونکه با دست کوچیکش بزرگارو شرمنده کرد
بانوی کوچولوی من راس راسی خیلی خانومه
چشمای من تا زنده ام فقط به دست بانومه
بانوی من دختریه که خیلی سختی کشیده
میگن توی سه سالگی مزه ی مرگو چشیده
ساکن ویروونه بوده با غصه هم خونه بوده
باهاش نامهربون بودن با اینکه دردونه بوده
کاشکی می شد که اون روزا ماها بودیم تو شهر شام
دست به سینه وامیستادیم صف به صف و با احترام
یه روسری می خریدیم که آبیش آسمونی بود
یه پیرهنی که تازگیش مناسب مهمونی بود
اما شما شاهزاده اید گدای قصه تون منم
پیش شما کم میارم حرفای کوچیک می زنم
من می دونم فرشته ها پر می زنن دور سرت
فرشته ی آسمونی منو بگیر زیر پرت
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
عاشق شدم کاش ندونه ، دست دلم رو نخونه
اگه بدونه میدونم ، دیگه با من نمی مونه
اونکه پیشش دل من گیره ، اگه بدونه می ذاره می ره
اگه بدونه دیوونم کرده ، میره و دیگه بر نمیگرده
عاشق شدم کاش ندونه ، دست دلم رو نخونه
اگه بدونه می دونم ، دیگه با من نمی مونه
عاشق شدم دلواپسم ، گرفته راه نفسم
دلهره دارم که بهش میرسم یا نمیرسم،
چشمای اون سر به سرم میذاره
دست از سر من بر نمیداره ،
داره بلا سرم میاره
اما خودش خبر نداره ،
دستم اگر که رو بشه
دلم بی آبرو بشه ، راز مگو بگو بشه
عاشق شدم کاش ندونه ، دست دلم رو نخونه
اگه بدونه میدونم دیگه با من نمی مونه ، عاشق شدم دلواپسم
گرفته راه نفسم، دلهره دارم که بهش میرسم یا نمیرسم
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
خاطره ها:
چشمامو رو هم میذارم و تورو به یادم میارم و
خاطره هــــــــــــــــــــــــ ــا
دوباره دست تکون میدن و ، تورو به هم نشون میدن و
کم میارم آخه تورو ، تورو به یادم میارمو
دنیا دیگه مث تو نداره ، نه داره نه می تونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن ، اما عشقه که واسه تو بی قراره
هیشکی مثل تو نمیتونه ، نمیتونه قلبمو بخونه
بگو بگو کدوم خیابونه ، که منو به تو میتونه برسونه؟
نه...
نداره دنیا مثل تو... مثل تو... ، نداره دنیا مثل تو... مثل تو...
دنیا دیگه مث تو نداره ، نه داره نه می تونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن ، اما عشقه که واسه تو بی قراره
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
اینم بمونه:
هوا بوی نم گرفته ، دوباره دلم گرفته
صدای گریه ی بارون ، تو خیابون دم گرفته
با نگاهت قلبمو ازم گرفتی اینم بمونه
با غرورت منو دست کم گرفتی اینم بمونه
گفتی که قلبتو پس میدم دیوونه اینم بمونه
گفتم این قلب تو اِ پیشت بمونه اینم بمونه
خواستم عاشقت کنم گفتی محاله اینم بمونه
گفتی که تو هم دلت چه خوش خیاله اینم بمونه
من میگفتم شب عشق با این سیاهی نداره ترسی برام وقتی تو ماهی
تو میگفتی آره من ماهم ولی تو اومدی آسمونت رو اشتباهی
اینم بمونه اینم بمونه
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
یادم میاد:
امروز درست یک ساله و ده ماهه و دو روزه که ندیدمت
یه حرفی مونده تو دلم دلم میخواد بگم بهت
که دوست دارم بهت بگم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم دوست دارم
وقتی نگات یادم میاد ، قشنگیات یادم میاد
یادم میاد گفتی بهم دلم میگه شاید دیگه نبینمت نبینمت نبینمت نبینمت
گفتی بهم شاید دیگه نبینمت
تا که منم بگم بهت امروز درست یک ساله و ده ماهه و دو روزه که ندیدمت
تو قول دادی دیگه نیای تو خوابم، جا نذاری عکستو تو کتابم
من اما تو بیداری هم هر روز میبینم خوابتو
هر روز تو این یک ساله و ده ماهه و دو روزه که...
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
تنگ غروب هوای تو ، تنگ غروب صدای تو
تنگ غروب را ه افتادم دنبال رد پای تو
همه جا رو گشتم از تو رد پایی نیست که نیست
هیچ کجایی یه نشونی یه صدایی نیست که نیست
چشام به راه جاده هاس
سواره ها پیاده میرفتن و میومدن اما نبودن گل من
از همه جا رفته بودی ، بی اعتنا رفته بودی
من موندم و خیابونا ، پرسه زدن تو میدونا
به هر کسی می رسیدم ، نشونیتو می پرسیدم
تو کوچه ها و خونه ها بودم مث دیوونه ها
عکستو از دور می دیدم ، دنبال تو میدویدم
می رسیدم جات خالی بود ، سایه ی تو خیالی بود
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
من امشب میمیرم :
یه عاشق بی قایق تو دریا ، چشماشو می بنده تو رؤیا
من عاشق بی قایق تو دریا می میرم
چشمامو می بندم بی رؤیا می میرم
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم
یه زیبا نگاهش به موجا، یه عاشق بی ساحل تو دریا
پریای دریا من امشب می میرم
از عشق یه زیبا من امشب می میرم
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم
یه عاشق
من عاشق بی قایق تو دریا، چشمامو می بندم بی رؤیا
یه زیبا نگاشو چه آروم به موجا می دوزه
یه عاشق بی ساحل چه تنها تو دریا می سوزه
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,642 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,183 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,706 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
farnoosh-79 (۱۱-۰۴-۹۴, ۰۱:۲۷ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان