امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار| مهدی کیانی مهر
#1
[highlight=#ffffff][عکس: kcdmpfdv4ttmp8oqbosk.jpg][/highlight]
کاش اندازه یک بغــض بغل می داشتمت


وقتی که در پرتگاه تنهـــــــــــــایی / اشکهایم خودکشی میکردند


وقتی که ثانیه ها / سکــــــــــــوت را به تحصن روی لبهایم وا میداشتند


و من زل میزدم همه ی دنیا را ازپشت پنجره ای سوگوار


ای کاش

مرا به بار ِ آخر مهمان میکردی

تا حساب میکردم روزهای نبودنت را
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
نه ...همین که هستی کافـــــــــی نیست!

نمی دانی این فقط بودنهایت چقــــــدر آزارم می دهد!


گویی که معلق در میان ِ نبودن های کابوس وارت ایستاده ام.


من تو را لبریز از خودت می خواهم…


با تمام نفس بریده گی هایت / وقتی که سنگینی نام ِ مرا صدا می زنی


وقتی که هجوم ِ نگاه غریبانه ات / قلعه ی قلب ِ سنگی ام را بی هیچ مقاومتی تسخیر می کند.



نه! همین که هستی کافی نیست!


من تو را شبیه خودت می خواهم…


شبیه لحظه هایی که دلبرانه / آغازگر ِ دلواژه های شبانه ام می شوی


همین که فقط هستی ... کافی نیست
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
این روزها...
حال ِ پنجره ای را دارم...

که بی پرنده تر از آسمان ِ خیال ِ تــــ ــــــو

رو به هیــــــــــــچ کوچه ای باز نمی شود


حال ِ پنجره ای/ که هر روز...

زیر ِ سایه پیچــــک ِ همسایه

تکیه داده است........ تــَرکهای دیـــــــــــــــوار را
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
بی تو...





چقـــــــــدر آشنا میشود...سقـــــ ـــــوط





چقــــــــدر فاصله / عمق میگیرد تنهایــــی را









کسی چه میداند...




امشب درعمیق ترین لحظه ی سکوت / غرق خواهم شد...




شبیه بادبان شکسته ای در مسیر باد...
که بی پروا / آغــــــوش ِ دریا را لمس میکند
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
دیگر قــرص ِ روی ماه تـــــــــــــو / مُسکن ِ دردهایم نمیشود

آخر ...
سالهـــــــــــــاست که از قاب ِ نگاهم / تصویر تو را برداشته ام
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
هیچ از حال ِ دل پنجره ها می دانی

که چه بی خواب در این کوچه تماشا کردند

گذر قاصدکی را به خیال ِ خبرت

به خیالی که تو می آیی و باز

من کنار همه ی پنجره ها
بغض ِ پاییزی این خاطره را می شکنم


هیچ می دانی تو
جای این خاطره ها
شیشه ی عمر ِ همه پنجره ها بی تو شکست

نفس سرد ِ زمستان، به تن کوچه نشست

هیچ میدانی تو
چه براین خانه ی تنهایی من بی تو گذشت!
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
نترس
روزه ی سکوت ِ چشم هایت را با فریاد ِ نگاه من بشکن

خیالت نباشد
خودم تاوان ِ این گناه را گردن ِ شعر هایم می اندازم
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
تنهایی های من پر از شبهای یلـــــــداست
من قسمت ِ غمگین ِ این روزای خوبم
هرسال این موقع زمستون میشه قلبم
یک عمــر، من پاییـــــــــــز احساس ِ تو بودم

یک عمر، هر لحظه کشیدم انتظارت
شاید به من آغـــــــــوشی از گریه ببخشی
یلدا شد و اینبار هم شب بی تو سر شد
دارم تحمل می کنم........ اما به سختی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
تحمل ِ این همه درد را
قرص های خواب آور به دوش گرفته اند

تو خیالت راحت باشد

من تا انتهای این زندگی
پا به پای دردهایم، خاطراتت را به تنهایی بالا می آورم...
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
شب رسیده است

خیالت هم هست

سکــــــــــوت هم با غمش می آید

تنهایی را نیز صدا خواهم کرد

میبینی ...
دیگر جایت خالــــــــــــی نیست

گوشه ی دنج ِ اتاقم را... نبودنهایت پر کرده اند
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,642 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,183 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,703 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
Ar.chly (۱۴-۰۴-۹۴, ۰۹:۳۱ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان