ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
طنز: مراحل به گند كشيدن يك تكنولوژي
آیدین سیار سریع در روزنامه قانون نوشت:
من نمیدانم چرا نحوه برخورد ما ایرانیها با یک تکنولوژی یا امکانات جدیدی که در اختیارمان قرار میگیرد اینطوری است. اول استقبال میکنیم. بعد که شروع میکنیم به استفاده، مگر ول میکنیم؟ حاشا و کلا! تا مورد مذکور را به ابتذال نکشانیم و مسخره قضیه را در نیاوریم از پا نمینشینیم. درواقع مراحل برخورد ما با ابزار جدید به این ترتیب است: 1) استقبال و اظهار عشق به وسیله 2) استفاده کردن از وسیله و 3) به گند کشاندن قضیه و وسیله با هم 4) اعلام نفرت و بیزاری از وسیله ... حالا مثال برای این گفتهها فراوان است.
مثلا همین وایبر خدابیامرز. کف و خون بالا میآوردیم آن قدر استفاده میکردیم. یکی از دوستان من به دلیل استفاده بیش از حد از وایبر به حالت از خودبیگانگی رسیده بود. صدایش که میکردیم اصغر! عصبانی میشد و میگفت چند بار بگم من اصغر نیستم، استیکر سوسیسم!؟ بسیار زندگیها به خاطر همین وایبر از هم پاشیده شد، امراض روحی و روانی و مزاحمت و سوءاستفاده و به استیصال رسیدن از اضافه شدن بدون اجازه به گروههای عجیب (انجمن عاشقان فاطماگل، درمان سرطان با خارشتر، جمع اسکلای وایبر!) گوشهای از مشکلاتی بود که ما برای وایبر درست کرده بودیم! اما آیا این مشکلات بود که ما را از وایبر به تلگرام کوچ داد؟ خیر. فیلتر (کُند!؟) شد که رفتیم تلگرام. با لب و لوچهای آویزان و چشمانی مشتاق تلگرام را یک گوشه تنها گیر آوردیم و با تلاش شبانه روزی و همت مردم عزیز فعلا در تلاشیم تا ایشان را هم به درجه پیشرفته «خز» ارتقا دهیم. فعلا که مسئولان خط و نشان کشیدهاند که چون استیکرهای غیراخلاقی ساخته میشود در تلاشند تا تلگرام را هم فیلتر کنند و معلوم نیست سرنوشت آن چه میشود. ولی همه اینها را گفتم تا به مد شدن نصب بنر اشاره کنم. (یکی نیست بگه آزار داری اصل حرفت رو آخر میزنی؟) واقعا این همه بنر در شهرها چه لزومی دارد؟ ما مسخره بنر زدن را هم درآوردهایم. طرف میره سفر بنر میزنیم، از سفر بر میگرده بنر میزنیم. میمیره بنر میزنیم. مورد داشتیم فامیلش تو بخش بایگانی یکی از ادارات استخدام شده بنر زده انتصاب به جا و شایسته شما را به سمت مدیریت امور بایگانی اداره فلان که نشان از لیاقت و شایستگی شما دارد تبریک عرض میکنیم. به تازگی هم شاهد نصب بنر برای یکی از نمایندگان مجلس در یکی از شهرستانها بودیم که در این بنر ذکر شده بود که سفر جنابعالی به کره جنوبی نشان از لیاقت و شایستگی حضرتعالی دارد و در ادامه برای ایشان توفیق روزافزون برای مسئولیت خطیری که بر عهده دارند مسئلت شده بود! در آینده احتمالا برای خلبانها بعد از هر پرواز بنر میزنند و فرود موفقیت آمیزشان را که نشان از لیاقت و شایستگی آنها دارد را تبریک میگویند. برای آقای زیباکلام مینویسند انتقاد بجا و شایسته شما را به فلان دستگاه دولتی تبریک عرض میکنیم. احمدی نژادیها برای هم بنر میزنند و خروج بجا و شایسته هم را از زندان تبریک میگویند و کل کشور طوری در بنر غرق میشود که دیگر آسمان دیده نمیشود! هموطن! بیا برای یک بار هم که شده گند قضیه را در نیاور. یک بار امتحان کن. شاید خوشت آمد. با تشکر از همکاری خوبت که نشان از لیاقت و شایستگی تو دارد.
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
طنز؛ شبکه 3 شبکه مردان!
سعید هوشیار در روزنامه قانون نوشت:
* وزارت کشور اعلام کرد که فعالیت «یکتا» غیرقانونی است! یکتا که محتمل مخفف «یکی که تومخی است» بوده، به هدف فعالیت سیاسی تاسیس شده و اعلام کرده که برنامهای برای مجلس ندارد! سوال اینجاست که پس هدف این گروه چیست؟ مثلا برنامهای برای جام جهانی فوتبال دارند؟ یا اینکه برنامه ای برای پرویز مظلومی دارند؟ گروههای دیگری نیز در کنار تاسیس این گروه کارشان را شروع کردهاند که یکی از آنها گروه بنزما (که با هدف فعالیت در زمینه رایحه خوش خدمت وارد کارزار فعالیت سیاسی شده و تصمیم دارد که از طریق مهاجم های نوک به قلب سیاست حمله کند) است. امید داریم که با گسترش فعالیت های حزبی و گروهی و مدنی هر روز شاهد فعالیتهای بیشتر گروههای مدنی باشیم.
*«گوسفند» سومين محصول کشاورزي صادراتي ايران شد! این موفقیت بزرگ را به تمام گوسفندان عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنیم. اینکه توانستیم در زمینه تولید و اشاعه گوسفندان موفق باشیم خودش موفقیتی بزرگ است، همچنین از تمامی چوپانان عزیز و گرامی که صمیمانه در راه افزایش گوسفندان فعالیت کرده اند نیز تشکر می کنیم. امیدواریم که در سال های آینده آنقدر گوسفند داشته باشیم که صادرات اول کشورمان همین محصول خوشنام شود.
*یکی از سوالاتی که فکر مخاطبان صدا و سیما را به خود مشغول کرده خبر تفکیک جنسیتی در صدا و سیماست! البته روابط عمومی صدا و سیما وقوع چنین اتفاقی را رد کرده است. از آنجایی که هر خبری تکذیب میشود، احتمال رخ دادنش بیشتر است، شکل و شمایل برنامه های صدا و سیما را بعد از این تفکیک بررسی میکنیم.
سریالی از شبکه 3 پخش میشود که مردی وارد خانه میشود.
مرد(شبکه3)-خانوم! خانوم! کجایی؟... نیستی؟ شبکه یکی؟
زن(از شبکه 1)- به به! خسته نباشید، بفرمایید بشینید رو شبکه نسیم براتون یک چای بریزم.
مرد(از شبکه3)-نه دیگه شام بخوریم، میز ناهار خوری کجاست؟
زن(از شبکه1)-چون فرجاد هم باید باهامون سر سفره بشینه، سفر ر تو شبکه 2 که شبکه کودکِ انداختم، برو شبکه 2 غذاتو بخور، تموم شد بگو منم میرم میخورم.
مرد(شبکه3)-راستی رفتی سر قبر بابات؟ خدابیامرز آدم خوبی بود.
زن(شبکه1)-آره دیگه رفتم شبکه 4 یه سر زدم.
مرد(شبکه3)-آها! راس میگی! شبکه 4 شده شبکه متوفیان و درگذشتگان، آره؟
زن(شبکه1)-آره دیگه، دستشون درد نکنه، خداروشکر از وقتی اینجوری شد، هر کی سر جای خودشه.
مرد(شبکه3)-کجا بخوابیم؟
زن(شبکه1)-جاتو تو همون سه انداختم، همونجا بخواب دیگه! راستی پنجشنبه شب عروسی دعوتیم پرستیوی!
مرد(شبکه3)-تعطیلات بریم سه روز و چهار شبGEM؟ یک استراحتی بکنیم، خسته شدم به خدا!
به این صورت می توانیم شاهد تحولی عظیم در برنامه صدا و سیما باشیم. احتمالا در شبکه مخصوص مردان تبلیغات جدید وارد کارزار تبلیغاتی می شود و همین طور برنامه شکل و شمایل جدیدی به خود می گیرد!
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
طنز؛ طرح ویژه برای بیکاران
سعید هوشیار در روزنامه قانون نوشت:
دولت اعلام کرده که 5/2 میلیون نفر بیکار داریم. برای خروج از بحران بیکاری چند راهکار داریم.
راه اول
بیکاران عزیز میتوانند از فرصت به دست آمده در انتخابات مجلس استفاده کرده و جذب بازار کار شوند. تنها لازم است دست خود را دراز کرده و کاندیدای مجلس شوند. با یک سرمایه اولیه اندک میتوانید وارد مجلس شوید و از مزایای آن بهره مند شوید. بالاخره یک عرصه ای باز است و باید استفاده کرد!
راه دوم
با یک حرکت ژان گولرانه میتوانید به برنامه ماه عسل راه پیدا کرده و از شهرت به دست آمده استفاده بهینه کنید. راههایی که ما برای ورود به برنامه ماه عسل پیشنهاد میکنیم:
1-رفتن زیر کامیون و بعدش انجام رقص محلی.
2-ازدواج با فردی 60 سال بزرگ تر یا کوچک تر از خود.
3-خوردن وایتکس و سپس انجام رقص محلی و خواندن سرود.
4-پرت کردن از طبقه 12 برج به پایین و گفتن این جمله که «تو حاضری واسه عشقمون چیکار کنی؟»
5-مسافرت با پراید به کل اروپا و آسیا!
6-پیدا کردن پدر و مادر گمشدهتان. اگر هم گمشده ندارید، سعی کنید که گم شان کنید و دوباره پیدا کنید.
7-انجام مناظره با تعدادی از نگرانان هستهای به مدت 3 روز متوالی! این موضوع باعث میشود که حتی شما به صدر تلکسهای خبری معتبر هم بروید.
8-تمرین کردن برای ماندن زیر آب به مدت 5 دقیقه!
9-ازدواج با فردی که دلی بزرگ دارد. اساسا داشتن دلی بزرگ در هر زمینهای موجب ورود شما به برنامه ماه عسل میشود.
10-خوردن تبلت و گوشی و لپتاپتان و سپس پشتک، وارو، دو وارو جمع.
11-توانایی گفتن «اسب حیوان نجیبی است» از انتهای معده!
12-بریدن دماغتان برای عمل زیبایی و سپس پشیمانی!
13-گشتن به دنبال برادر دوقلویتان! ندارید؟ مهم نیست! بگردید، اگر مدت زمان جستجوی شما زیاد باشد و در انتها به نتیجهای هم نرسد، خودش موجب ورود به این برنامه میشود.
14-گریه!
راه سوم
کمی حرفهای قشنگ و معنیدار بزنید و سعی کنید که حرفهایتان را در اینترنت پخش کنید، سپس منتظر صدا و سیما باشید تا با شما تماس بگیرد. تاکنون بیش از 100 نفر از مهمانان برنامههای زنده صدا و سیما از همین طریق جذب بازار کار شدهاند.
راه چهارم
یک حرکت عجیب انجام دهید و سپس ویدیوی آن را در یوتیوب و وایبر و تلگرام پخش کنید! سپس منتظر بازی در سریالهای صدا و سیما شوید. مثلا «شیب، بام و...» و یا «تک دیل من رو بریدی!» و...
راه پنجم
فیلمسازی کنید! ایرج ملکی؛ شاعر سینم ا، راهش را از همین مسیر شروع کرد. او را پدر سینم ای پست مدرن ایران میدانند! شما نیز میتوانید همین راه را پیش بگیرید!
راه ششم
کارشناسان راه ششم را پردردسرترین و خطرناکترین میدانند! این راه جستجو برای کار و شغل است! از آنجایی که به نتیجهای نمیرسید و بر عبث خواهید پایید (فعل آینده از مصدر عبث پاییدن)، بی خیال این راه شده و همان راههای بالا را امتحان کنید.
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
طنز؛ هر دم ازین باغ بری می رسد!
یکی از انتقاداتی که به بازیکنان ایرانی می کنند، موضوع انتقال آنان به لیگ های عربی است. در همین راستا یک خبر غیر رسمی موجب خوشحالی مردم ایران شد.
سعید هوشیار در روزنامه قانون نوشت:
یکی از انتقاداتی که به بازیکنان ایرانی می کنند، موضوع انتقال آنان به لیگ های عربی است. در همین راستا یک خبر غیر رسمی موجب خوشحالی مردم ایران شد. یکی ازآژانسهای بین المللی نقل و انتقال بازیکن پیشنهاد استثنایی به شیث رضایی داده تا برای مدت محدودی در لیگ شیلی یا اروگوئه بازی کند. این قرارداد استثنایی که به مدت6 روز و هفت شب به صورت آل اینکلوسیو است، هنوز به طور رسمی تایید نشده، ظاهرا از شیث رضایی به عنوان سفیر فرهنگی ایران در منطقه کونکاکاف استفاده خواهد شد. هنوز هیچ منبع رسمی این خبر را تایید نکرده و احتمالا نخواهد کرد.
یکی از بازیکنان لهستان از شدت شادی عادل غلامی بعد از کسب هر پوئن به فدراسیون جهانی والیبال شکایت کرد. این بازیکن لهستانی با اشاره به اینکه «مگه فوتباله! هر پوئن که میگیره دور افتخار میزنه!». پس از پخش بازیهای والیبال در چند وقت اخیر عباس زاده ،مهاجم فصلگذشته پرسپولیس اعلام آمادگی کرد که برای شادیهای بعد از گرفتن پوئن به تیم ملی والیبال پیوسته و به صورت کنترات همه شادیها را با هم بردارد.
پارک نامناسب دو هواپیما در فرودگاه مهرآباد موجب تاخیر دو ساعت و اندی در پرواز تهران-گرگان شد (ایرنا). استقبال بیسابقه مردم از پروازهای تاخیری در ایرلاینهای داخلی این تلقی را برای مسئولان پروازهای داخلی به وجود آورده که مردم از طولانی شدن مدت پرواز شاد می شوند. بههمین دلیل شوخیشان گرفته و به هر بهانه ای سعی
میکنند یک تاخیری به وجود بیاورند و موجب خوشحالی ملت شوند. به همین منظور از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و از پارک دوبل فوکر ۳۰۰ عباس آقا اینها گرفته تا دستکاری سر باتری توپولوف محسن ملخی استفاده میکنند تا تاخیر را به بدنه ملت تزریق کنند. بعد از این اتفاق هم ظاهرا برخی از هواپیماییها جلوی محل پارک فروندهای خود اعلامیه زده اند که پارک= پنچری! و یا لعنت بر پدر و مادر فوکری که اینجا پارک کند! برخی کارهای دیگری که مسئولان برای شادی مردم قرار است در پروازها تست کنند به قرار زیر است:
سقوط بازی: هواپیما را دستکاری میکنند تا فاز سقوط بردارد و هیجان به وجود آمده موجب شادی ارواح متوفیان شود.
گم بازی: هواپیما کلا گم می شود و همه مسئولان از خنده روده بر می شوند.
خطر بازی: تک چرخ زدن در زمان تیک آف!
همچنین کارشناس برنامهریزی تاخیری پروازهای داخلی گفت، در صورتی که همه عوامل دست به دست هم دهند و پرواز سر وقت صورت پذیرد، در مسیرهای جنوب یک ربع تا 20 دقیقه در سلفچگان و در مسیرهای شمال یک ربع در پلور جهت استراحت و دستشویی توقف میکنند تا رسالت ایجاد تاخیرشان دچار خلل نشود.
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
طنز؛ حسین هدایتی چرا میخند؟
محمد صفا جویی در روزنامه قانون نوشت:
این داستان حقیقی یا دروغ است؟
شما حدس بزنید.
- حسین هدایتی پاداش خوبی به بازیکنان تیم والیبال نمیدهد.
حالا لحظه حقیقت فرا رسیده.
«دروغ»
این داستان «عابربانکی» حقیقت ندارد. محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال درباره حضور حسین هدایتی در رختکن تیم ملی والیبال گفت: ایشان قول دادند به تیم در صورت صعود پاداش بدهند. آقای هدایتی رقمی را مشخص نکردند اما گفتند پاداش خوبی به بچهها خواهند داد.
(تسنیم)
پ.ن: کلا چند سوال برایم پیش آمده که با طرح آنها میخواهم شما را هم با این موضوع درگیر کرده و درواقع مغز شما را نیز به هم بریزم:
سوال اول؛ حسین هدایتی کیست؟
چیزی که تا اینجا من متوجه شدم، او یک فرد پولدار است که از کودکی علاقه خاصی به خریدن تیم داشته. احتمالا در دوران کودکی توی بازی روپولی، هی تیم میخریده و حالا میخواهد آرزوهایش را محقق کند. یک روز 70 درصد ملوان را میخرد، یک روز قبل ترش کل استیل آذین را میخرد، یک روز سعی میکند پرسپولیس را بخرد ولی فعلا چیزی بهش نمیرسد و قس علیهذا (مدتی بود میخواستم از این عبارت استفاده کنم، مجالش نبود، هدایتی متشکریم.)
سوال دوم؛ حسین هدایتی در رختکن تیم والیبال چه می کند؟
اساسا چه کسانی حق راه یافتن به رختکن یک تیم ملی را دارند؟ بازیکنان و مربیان که هیچ، غیر از آنها متصدیان تدارکات، مسئولان و تعمیرکاران (شاید لولهای چیزی در رختکن ترکیده یا نشتي داشته باشد) حق دارند به رختکن تیمهای ملی ورزشی راه یابند. هر جور حساب میکنم ایشان با آن جثه نمیتواند بازیکن یا مربی باشد. به کت و شلوارش هم نمیخورد جزو تدارکات باشد. مسئول هم که نیست. (همین بالا اشاره کردیم که کلی بدهی دارد و کسی که بدهی داشته باشد که در کشور عزیزمان ایران مسئول نمیشود.)
سوال آخر؛ حسین هدایتی چرا میخند؟
او با اینکه ح.ه نشده، اما هم به بانکها بدهی دارد، هم نتوانست تیم پرسپولیس را بخرد، هم تیمهایی که قبل از این خریده بود (مگه چیپسه!؟) به نتیجه مطلوبی نرسیدند و غیره (این از آن غیره هاست ها، عاقلان دانند)، پس سوال آخر ما این است که در برهه حساس کنونی، ایشان چرا میخند؟
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...