ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
چشمک زدی و
دور شدی
و من دنبال تو راه افتادم ..
کاش به خانه ات می رفتی
که میان قصه بود و رویا
و یا به موزه
و یا به تئاتر
اما راه به کتابخانه ها بردی
لعنت بر تو !
من ٬ حالا
سالهاست کتاب ها را ورق می زنم و
تو را نمی یابم ..
{ رسول یونان }
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
یک تاکسی می خواهم
برای بردن
مسافر ..
یک تاکسی می خواهم
برای گپی از نزدیک
با مسافر ..
یک تاکسی می خواهم
- بگذار راستش را بگویم -
برای جستن تو
در میان مسافران ..
{ رسول یونان }
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
دیگر به چیزی نمی اندیشم
در این سیاره ی پرت
نمی شود رستگار شد
امید
آمدنت بود که نیامدی ..
بگذار
عاشقانه هایم را باد ببرد ..
چرا که
تو هرگز وجود نداشته ای
تو تنها رویای من بوده ای
و دیگر هیچ ..
تو تنها رویای من
که می خواستم ..
زنی٬ پرده ها را کنار بزند
تا ماه را ببینم ..
{ رسول یونان }
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
ارسالها: 26,357
موضوعها: 13,060
تاریخ عضویت: فروردین ۱۳۹۲
اعتبار:
18,994
سپاسها: 7436
11273 سپاس گرفتهشده در 3736 ارسال
زیبارویان فرانسه
زیبارویان انگلیس
همه یک طرف
تو یک طرف ..
آنها مرا
تنها به شعر میرسانند
اما تو
مرا به خانهام باز میگردانی
به همهی هستیام
در فکر توام ..
باران
به زبان ترکی میبارد ..
{ رسول یونان }
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...