۲۶-۰۴-۹۴، ۰۱:۰۹ ب.ظ
خیال
بذار خیال کنم هنوز ترانه هامو میشنوی
هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی
بذار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم
اگر تمومه قصه مون هنوز ترانه سازتم
بذار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی
روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی
بذار خیال کنم تو دلتنگییات
غروب که میشه یاد من می افتی
تویی که قصة طلوع عشقو
گفتی و دوستت دارمو نگفتی
بذار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش
اونی که وقتی تنهایی پُر میشی از خاطره هاش
اونکههنوزدوسشداری اون که هنوز همنفسه
بذار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه
دوباره فال حافظ و دوباره توی فالمی
بذار خیال کنم،بذار اگر چه بی خیالمی
بذار خیال کنم تو دلتنگییات
غروب که میشه یاد من می افتی
تویی که قصة طلوع عشقو
گفتی و دوستت دارمو نگفتی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...