ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
اگر تو زخم عشقی
من عاشقی شیدایم
گرتو شراب عشقی
از ساغر نگاهت
من مست و بی پروایم .
اگر گلی
من پروانه
می نوشم شیره ات را
عشق و دلداریت را .
اگر باغی زرد و خشکی
می بارم بر سرت اشک
برای سر سبزای ات
اگر تو باشی فردوس
من مفلسی بی چیزم
اگرتو باشی دوزخ
من چون ستمکاری
می آیم و می مانم
می سوزم در آتشت .
اگرتو همچو بادی
بیا
بگذر
ازخاک و تخت وباغم .
اگر موجی
من دریا
رقص خوش زریان را
چون شعله ای در جانم
روشن و فروزان کن .
اگرتو خاکی هستی ، مرده از بی بارانی
من شر شر بارانم می ریزم بر جان تو
اگر سرزمینی تو ، اما بی نام ونشان
من نام ونشانتم .
اگر چون من عاشقی
بیا من شو
با رنگ و بویم بمان
بیا و هم آهنگ شو
اگر بوئی نبردی ، تو از عشق و دلداری
بشنوصدای من را
که آهنگ زندگی ست .
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
تو را دوست دارم
دوستت نمی دارم چنان که گل سرخی باشی از نمک
زبرجد باشی
یا پرتاب آتشی از درون گل میخک
دوستت می دارم آن چنان که
گاهی چیزهای غریبی را
میان سایه و روح با رمز و راز
دوست می دارند
تو را دوست دارم
همانند گلی
که هرگز شکفته نشد ولی
در خود نور پنهان گلی را دارد.
ممنون از عشق تو
شمیم راستینی از عطر
برخاسته از زمین
که می روید در روحم سیاه
دوستت می دارم
بی آنکه بدانم چه وقت و چگونه و از کجا
دوستت می دارم
ساده و بی پیرایه، بی هیچ سد و غروری؛
این گونه دوست می دارمت،
چرا که برای عشق ورزیدن راهی جز این نمی دانم
که در آن
من وجود ندارم
و تو...
چنان نزدیکی که دستهای تو
روی سینه ام، دست من است
چنان نزدیکی که چشمهایت بهم می آیند
وقتی به خواب میروم...
پابلو نرودا
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
در آرزوي لبانت
صدايت
و گيسوانت
آرام و گرسنه
به کمين تو در خيابان ها پرسه مي زنم
نان مرا سير نمي کند اي صبحانه خورشيد
من در پي شکار
شکار ميزان وضوح گام هاي توام
من در پي شکار
در اشتياق لبخند ساده تو
در اشتياق سرانگشتانت
که يکي بوسه از آن
از مَنَش ، جاودانه اي خواهد ساخت
دلم مي خواهد تنت را به تمامي
چون بادامي کامل
با لب و زبانم لمس کنم
مي خواهم پرتو آفتاب را گاز بگيرم
آنگاه که بر اندام تو مي گسترد
و آن بيني سربالاي چهره مغرور تو را
آه
مي خواهم طعم شلاق هايت را بچشم
پس گرسنه
در گرگ و ميش کوچه ات
سنگفرش خيابانت
قدم مي زنم
در پي شکار تو و قلب داغت
چونان يوزپلنگي در سرزميني لم يزرع
در کوئي تراتو
پابلو نرودا
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند...
وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخم
ی میکرد
بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی از سرما یخ زده میمردند...
ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود.
پس دریافتند که بهتر است باز گردن د و گردهم آیند و آموختند که :
با زخم های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند ، چون گرمای وجود دیگری مهمتراست…
و این چنین توانستند زنده بمانند
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد و آنان را تحسین نماید
بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایبها و خوبیهای دیگران کنارآید
بدبختی این حسن را دارد که دوستان حقیقی را به ما می شناساند…
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
می خواهم به یاد من باشی
اگر تو به یاد من باشی
عین خیالم نیست که همه فراموشم کنند....
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
هیچ کس تا به حال
دو مرتبه در عمرش عاشق نشده
عشق دوم ، عشق سوم
این ها بی معنی است
فقط رفت و آمد است
افت و خیز است
معاشرت می کنند و اسمش را می گذارند
عشق...
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
دلی که به راستی عاشق شده باشد هیچگاه عشق را فراموش نمی کند
بلکه عشق را تا پایان عمر ادامه می دهد
همچون گل آفتاب گردان
که خدای محبوب خویش ، خورشید را
هنگام غروب با همان چشم می نگریست
که هنگام طلوع بر او گشوده بود
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
زمان گذشت و زن های بسیاری رادوست داشتم
هنگامی که آن ها را در آغوش می گرفتم
از من می پرسیدند :
آیا آن ها را فراموش نخواهم کرد ؟
می گفتم : آری فراموش خواهم کرد
تنها کسی که هیچ وقت فراموش نکردم
زنی بود که هرگز نپرسید .
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
سرنوشت می آزماید تو را،
و تو آگاه باش که چرا;
آنچه او خواهد ز تو خر سندی است
سر به راهش نٍه ، بی همه چون و چرا !
گوته
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
ارسالها: 6,376
موضوعها: 1,451
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۳
اعتبار:
11,951
سپاسها: 0
76 سپاس گرفتهشده در 6 ارسال
![مدال کاربر تازه کار فعال مدال کاربر تازه کار فعال](uploads/awards/بزرگ 2.gif) ![مدال کاربرماندنی مدال کاربرماندنی](uploads/awards/7.gif) ![مدال تشکر مدال تشکر](uploads/awards/medalgiah.gif)
خدا خواهش ميكنم مرا ببر
خدا مرا به دوردست
روي بالهاي فرشتگان ببر
خواهش ميكنم
جائي كه عشق با مرگ در جدال نيست
تا اين عشقِ پاك ، تسليم نشود
جائي كه هميشه گلهاي سرخ شكفته ميشود
مانند ياقوتهايي كه آنها را پوشانيده باشد
جايي كه ماه جرقه زند و بگريد
براي پيوستن به عاشقان
ميخواهم به آن
سرزمينِ دور بروم ، جائي كه پسرانِ نوجوان
در حال دويدن ، براي عشق رنج ميكشند
جايي كه دختران نوجوان
در عصرهايی كه جشن است
ميان پنجره هاي پُر از گُل نشسته اند
و پنهانی ميگريند ، با اندوهي آسمانی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
|