امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار| هلالی جغتایی
#11
آرزومند توام، بنماي روي خويش را
ور نه، از جانم برون کن ارزوي خويش را

جان در آن زلفست، کمتر شانه کن، تا نگسلي
هم رگ جان مرا، هم تار موي خويش را

خوبرو را خوي بد لايق نباشد، جان من
همچو روي خويش نيکو ساز خوي خويش را

چون به کويت خاک گشتم پايمالکم ساختي
پايه بر گردون رساندي خاک کوي خويش را

آن نه شبنم بود ريزان، وقت صبح، از روي گل
گل ز شرمت ريخت بر خاک آبروي خويش را

مردهام، عيسيدمي خواهم، که يابم زندگي
همره باد صبا بفرست بوي خويش را

بارها گفتم: هلالي، ترک خوبان کن ولي
هيچ تأثيري نديدم گفتگوي خويش را
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
يار، چون در جام ميبيند، رخ گل فام را
عکس رويش چشمه ؟ خورشيد سازد جام را

جام مي بر دست من نه، نام نيک از من مجوي
نيک نامي خود چه کار آيد من بد نام را؟

ساقيا، جام و قدح را صبح و شام از کف منه
کين چنين خورشيد و ماهي نيست صبح و شام را

فتنه انگيز است دوران، جان مي در گردش آر
تا نبينم فتنه هاي گردش ايام را

از خدا خواهد هلالي در به دم جام نشاط
کو حريفي، تا به ساقي گويد اين پيغام را؟
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,595 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,164 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,643 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
Ar.chly (۰۲-۰۵-۹۴, ۱۲:۳۳ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان