امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معرفی موجودات افسانه ای
#41


43 ـ لویاتان :
لویاتان یا لوتان (انگلیسی: Leviathan ) هیولا یا اژدهای عظیمالجثهای اسطورهای است که از دریا سَرک میکِشد و مثل و مانند ندارد. لویاتان، اسطوره شری است که در گذر زمان دچار دگرگونیهای بسیارشده، این موجود اسطورهای از اسطورههای اوگاریتی وارد عهد عتیق شد و در تفاسیر یهودی تغییر شکل یافت و سپس در کتاب مکاشفه یوحنا ظاهر گشت و پس از آن در سنت دیوشناسی مسیحی یکی از شاهزادههای جهنم گردید. این موجود اسطورهای در آثار مکتوب یا هنری مذهب یهود و مسیحیت بسیار دیده میشود.

در ادبیات مسیحی و غرب لویاتان گاهی با هرگونه هیولا یا موجود عظیم دریایی یکسان انگاشته میشود. این واژه در ادبیات به نهنگ بزرگ اشاره می کند و در عبری جدید، هم حقیقتاً نهنگ معنی میدهد. در ادبیات و منابع متاخر یهودی نیز این موجود به عنوان یک اژدها توصیف می شود که بر مغاک اقیانوس، بر سرچشمه های آب ها، ساکن است. در سنت دیوشناسی مسیحی ٬ لویاتان یکی از هفت شاهزاده جهنم است که با گناه حسادت پیوند دارد.

[عکس: Destruction_of_Leviathan.png]

لویاتان، لوتان (اسطوره ی اورگاریتی) و یا رَهاب (اسطوره ی آسیای میانه) هیولاهایی دریایی به شکل مار یا اژدها هستند که اگرچه به فرهنگ های مختلف تعلق دارند ولی در امتداد هم و به هم مربوط می شوند . این نوع از هیولاها به طور آشکاری در اساطیر خاورمیانه برجسته شدهاند و تقریباً همه جا با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوطند.

اکثر محققان در مطالعه مفهوم لویاتان بر این نظرند که مهم ترین بافتی که این مفهوم در آن شکل گرفته خاور نزدیک باستانی است و در این راستا، بیشترین تاثیر از اسطورههای اوگاریتی است.

لوتان یک مار بزرگ یا اژدهایی هفتسر در اسطورههای اوگاریتی است که یا حیوانِ دست آموز یم (دریای بزرگ کیهانی، اغلب همچون یک رود بزرگ) محسوب میشود و یا یک جنبهای از خودِ یم است. این اژدها بدست بعل کشته میشود.

در اساطیر یهودی و عبری، لویاتان یک مار بزرگِ اصل نخستینی است که بازنمایی کننده کشتار جمعی، سیل، اقیانوسها و زمستان است و در مکانی در دریا زندگی می کند. در مزامیر داوود (مزمور ۷۴) نیز شرحی وجود دارد که نشان میدهد یهوه برای آفرینش و تکوین جهان، در کشاکشِ مبارزهای با آب ها قرار میگیرد و در این نبرد لویاتان اژدهای چند سر را میکوبد.

[عکس: Sans%20titre_202.preview.jpg]


در چندین جای تورات از لویاتان سخن گفته شدهاست. این اسطوره در کتاب ایوب باب ۴۱ نام هیولایی دریایی است که یکی از شخصیتهای اسطورهای هولناک و دهشتناک به شمار میرود.

آيا لوياتان را با قلاب، و زبانش را با ريسماني كه فرو انداخته ميتواني كشيد، آيا در بيني اش مهار تواني كشيد، و چانهاش را سوراخ تواني كرد، آيا تو را نياز بسياري خواهد كرد و مگر سخنان ملايم را بتو خواهد گفت، آيا عهد را با تو بسته او را براي بندگي دائمي خواهي گرفت، آيا با او مثل مرغ بازي تواني كرد و مگر براي كنيزانت او را تواني بست، رفقا از او ضيافت توانند كرد و يا او را در ميان بازرگانان تقسيم توانند نمود، آيا پوست او را با نيزهها و سر او را با مزراقهاي ماهيگيران مملو تواني كرد، دستت را باو بگذار و گير و دار را بخاطردار تا آنكه ديگر جنگ ننمائي٬ اينك اميد گرفتار كردنش محال است و هم از ديدنش آدمي به پشت ميافتد، احدي نيست كه جرات برانگيزانيدن او را داشته باشد پس در برابرم كيست كه به ايستد.
— ایوب ۴۱:۱، عهد عتیق٬ کتاب مقدس

کتاب اشعیا برای اولین بار از عبارات مار عظیمالجثه برای توصیف آن استفاده می کند و این هیولا را به عنوان نمادی از دشمن ناشناخته تاریخی/ سیاسی بنی اسرائیل به کار می برد که در آخرالزمان کشته خواهد شد، به چگونگی مرگ و سرانجام لویاتان به عنوان پایان شر میپردازد:

در آن روز، خداوند با شمشیر عدالت خود او را مجازات خواهد کرد؛ [با] شمشیر خشم آلود، عظیم و قدرت مند خود، لویاتان مار خزنده و هیولای عظیم پیچنده دریا را ذبح خواهد نمود


لویاتان ۶ مرتبه در عهد عتیق ذکر شدهاست.

[عکس: 18756197920635784368.jpg]
تفسیر و تشریح لویاتان، در مکاشفه یوحنا دیده میشود. اگر چه اسم لویاتان در متن مربوطه نمیآید ولی تصویر سازی مشابهی از او و همچنین روایت آخرالزمانی این هیولا در متون یهودی، توسط یوحنا ارائه می گردد:

دراین هنگام جانور عجیبی را در رویا دیدم که از دریا بالا آمد. این جانور هفت سر داشت و ده شاخ. روی هر شاخ او یک تاج بود و روی هر سر او نام کفر آمیزی نوشته شده بود. این جانور شبیه پلنگ بود اما پاها یش شبیه پاها ی خرس و دهانش مانند دهان شیر بود. اژدها تاج و قدرت خود را بدو بخشید و به او اختیار داد امور دنیا را به مدت چهل و دو روز در دست بگیرد
— مکاشفه یوحنا، کتاب مقدس
در دیوشناسی مسیحی٬ لویاتان یکی از هفت شاهزاده جهنم شناخته میشود٬ و برای اشاره به دیو حسادت که یکی از هفت گناه کبیره است٬ استفاده میشود. وقتی گناهکاران وارد جهنم می شوند٬ لویاتان نخستین کسی است که آن ها را مجازات می کند یا به روایتی دیگر آنان را در روز داوری می بلعد.

در فرجام شناسی یهودی و مسیحی لویاتان جایگاه ویژهای دارد. فرجام جهان جز با کشتهشدن لویاتان به عنوان نماد شر، ممکنِ نیست و کشتن لویاتان یکی از نشانههای روز فرجام است.


در باورهای شیطان گرایی، لویاتان در کنار سه جانور دیگر به نامهای شیطان ، لوسیفر و بلیال یکی از ۴ نگهبان جهنم است.
آخرین کتاب از مجموعه چهار جلدی انجیل شیطانی٬ نوشته آنتوان لاوی ٬ لویاتان نام دارد.
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#42


44 ـ شیطان :
براساس تفسیرهای کتب دینی اسلام، ابلیس یکی از جن ها بود که بر اثر پارسایی زیاد به درجه فرشتگان راه یافت و مقرب ترین نزد خدا گشت، اما برای سجده نکردن به آدم او از درگاه الهی رانده شد در این هنگام شیطان از خداوند برای خود مهلت خواست و خداوند نیز به او تا روز معین مهلت داد . در تاریخ طبری در روایاتی از ابن عباس نقل شده: ابلیس از فرشتگان بود و نامش عزرائیل بود و در زمین ساکن بود. فرشتگان ساکن در زمین جن نام داشتند. ابلیس به عبادت همی کوشید و در دانش از همه پیش بود و به همین سبب مغرور شد و در برابر فرمان خدا عصیان نمود.

[عکس: GustaveDoreParadiseLostSatanProfile.jpg]

شیطان پرستی یک حرکت مکتبی ،شبه مکتبی یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و پیش از عالم هستی میپندارند . آن ها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشرک میدانند .


خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#43



45 ـ لوسیفر :
[b]لوسیفر(به انگلیسی: Lucifer) نام قبل از سقوط شیطانی است که بنابر متون ادیان ابراهیمی موجب سقوط آدم شد. ریشه نام لوسیفر از زبان لاتین به معنی آورنده نور است. به همین دلیل است سیاره ی ناهید گاهی نیز لوسیفر خوانده میشود.

[/b]
[عکس: 640px-Blake_Hell_34_Lucifer.jpg]

(تصویر لوسیفر درکتاب جهنم دانته )
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#44


46 ـ ام صبیان :
ام صِبْیان یا امالصِبْیان نام موجودی پندارین است که داستانهای او در یمن و کشورهای عرب خلیج فارس و در بین عربهای خوزستان مخصوصا شادگان رواج دارد.

او را به ریخت مادینهغولی زشت و گاوپا میپندارند که بیشتر به شکل زنی زیبا شبها یا پیش از پگاه بر مردم پدیدار میشود. او مردها را میدزدد. میگویند که کسانی که چهرهٔ راستین او را ببینند یا دیوانه میشوند یا میمیرند.
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#45
47 ـ سیرن :
سیرن یا سایرن ، یا حوری دریایی اساطیر یونان، گاهی به صورت موجودی با بدن یک پرنده و سر یک زن، و در سایر موارد به شکل تنها یک زن تصویر شدهاست.

سیرنها دختران خدای دریا فورکیس بودهاند، هرچند در نسخهٔ دیگری از اساطیر، پدرشان خدای نهر، آکلوس دانسته شده است. آنها آوازی بسیار زیبا و فریبنده داشتند و دریانوردان را با آوای خود گمراه کرده و به کام صخرههای مرگآوری که بر روی آن آواز میخواندند، میکشیدند. اودیسیوس، قهرمان افسانهای یونان، توانست بدون هیچ خطری از جزیره آنان بگذرد، از آنرو که طبق نصیحت سیرسه ساحره، او از همراهانش خواست تا گوشهایشان را با موم پرکرده و او را محکم به دکل کشتی ببندند تا با اغوای آنان کشتی را به بیراهه نکشاند و بی هیچ خطری بتواند آواز آنان را بشنود. طبق افسانهای دیگر، دستهای از پهلوانان موسوم به آرگونوت ها نیز موفق به عبور از گذرگاه سیرنها شدند، چرا که آوازهخوانی به نام اورفئوس که در سفر با کشتی آنان آرگو، همراهیشان میکرد بهقدری آوازهای دلنشین و آسمانی خواند که کسی به حوریان گوش نسپرد. بنا به برخی افسانههای بعدی، سیرنها ناکام از گریختن اودیسیوس و یا پیروزی اورفئوس، خود را به دریا افکنده و نابود شدند.

بر طبق گفتههای اوید (شاعر رومی)، آنان زنان بسیار زیبا و هم باز پرسفون و هنگام ربوده شدن پیش او بودند و به علت اینکه آنها در ربوده شدن او هیچ دخالتی نکردند، دمتر آنها را به پرندههایی با سری شبیه به سر زنان تبدیل کرد.
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#46


48 ـ گورگون ها :
گورگون ها هیولاهایی مونث، با بدنی پوشیده از فلسهایی نفوذ ناپذیر، موهایی از مارهای زنده، دندانهایی تیز و چهرهای چنان زشت بودهاند که هر کس به آنها نگاه میکرد به سنگ تبدیل میشد. جایگاه اینان نیز زمین بود و شمارشان به سه تن میرسید که دو تن از آنها جاودانه بودند سومی که مدوسا نام داشت فانی بود. یونانیان از تصویر سر این هیولا برای آراستن سپرهای خود استفاده میکردند تا دشمنان خود را وحشت زده کرده و خود را از قدرتهای شیطانی محافظت کنند.فورکیس،که پسر دریا و زمین است،پدرشان بود.


مدوسا یا مدوزا به معنی فرمانروا، در اساطیر یونان یکی از گورگون ها، دختر فورسیس و ستو و تنها فناپذیر در بین آنها بود. او میتوانست هر کس را که به چشمانش خیره میشد، تبدیل به سنگ کند.

مدوسا در نهایت توسط پرسئوس قهرمان اساطیری سر بریده شد. پرسئوس چندین بار از سر بریده شده مدوسا در نبردها و کشمکشها به عنوان سلاح استفاده کرد تا این که آن را به الهه آتنا تقدیم کرد و او نیز آن را در وسط ایجس (((وسیله ای محافظتی مثله سپر یا شال که برای افراد روحانی اطلاق میشد ، زئوس دارای ایجسی از جنس پوست بز بود در حالی که آتما دارای سپری که سر مدوسا روی ان بود )))خود روی سپر زئوس قرار داد.

[عکس: 01%2822%29.jpg]

مدوسا در ابتدا دوشیزه ای بسیار زیبا با گیسوانی دلفریب بوده است، به طوری که این زیبایی غره اش کرده بود. پوزئیدون، خدای دریا او را در معبد آتنا اغوا میکند و او با پوزئیدون در معبد آتنا همبستر میشود و به این ترتیب او عبادتگاه آتنا را ملوث کرد، آتنا هم برای تنبیه وی، موهایش را تبدیل به مارهایی کریه و چندش آور کرد تا او به زشت ترین و منفورترین موجود، یعنی یک گورگون تبدیل شود.
در تفاسیر دیگری بیان شده، مدوسا بسیار کنجکاو بود تا خورشید را ببیند و برای این منظور از آتنا درخواست کرد به او اجازه دهد تا به جنوب برود، اما آتنا به او اجازه رفتن نداد و مدوزا که بسیار خشمگین گشته بود با بی احترامی به آتنا گفت او به زیبایی مدوسا حسد می ورزد و این چنین شد که آتنا نیز او را مجازات نمود.

گورگونها در مجموع سه تن بودند، (Euryale و Sthenno)خواهرانش و آخری که مدوسا بود و چون او در ابتدا انسان و موجودی فانی بوده است، پس تنها گورگون فانی هم او میبود.


[عکس: 1388806708789551.jpg]
پرسئوس که تحت حمایت آتنا و به کمک زئوس، هرمس، کرونوس و هادس و با یاری گرفتن از سه خواهر سپیدموی سالخورده، یعنی گرایاها و همین طور به کمک هسپریدس به نبرد با مدوسا رفت. مدوسا در غاری سکنی گزیده بود، پرسئوس برای اینکه از نگاههای او در امان باشد، سپر جلاداده شدهی آتنا را به کار برد؛ با نگاهکردن به سپر همانند آینه، متوجه شد که مدوسا کجاست و به این ترتیب به او حمله کرد و سرش را با هوشمندی ازبدنش جدا نمود. سپس آن را در کوله پشتیای که از هسپریدها گرفته بود، قرار داد. گفته میشود که در این زمان، دو تا از موجودات افسانهای، پگاسوس اسب بالدار جاویدان و کریسائور که هر دو فرزند مدوسا و پوزئیدون بودهاند، از بدن مدوسا خارج شدهاند..پس از بازگشت، پرسئوس سر مدوسا را به آتنا داد و او هم آن را روی سپر زئوس بر سینه ی خود قرار داد. این نشان در مجسمههای آتنا دیده میشود.


[عکس: 1024px-Rubens_Medusa.jpeg]

(در فیلم نبرد تایتان به مدوسا و کشته شدنش اشاره شده )


[عکس: 016.jpg]



خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#47


49 ـ کریسائور :
کریسائور، دومین فرزند مدوسا و پوزئیدون است. درباره این موجود اطلاع زیادی در دست نیست، تنها میدانیم که او به احتمال زیاد یک غول بوده و جنگجویی قدرتمند بهشمارمیآمدهاست و نام وی کمان طلایی معنا میدهد.
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#48


50ـ آخرون :
آخرون، در اسطوره های یونانی ، رودی در جهان زیر زمین است.
آخرون مانند سایر رودها شخصیتی انسانی دارد و پدر اسکالافوس محسوب میشود. این رود از ایپروس جنوبی میگذرد و آبکندهای آن چنان تیره و ژرف است که شاعران یونانی آن را رودی از رودهای دوزخ یا منشعب از سرچشمهای دوزخی شمردهاند.

بنابر برخی روایات آخرون یکی از پسران زمین بود که به سبب کمک به تیتانها در جنگشان با المپیان، محکوم شد که به دنیای زیرزمین برود.

[عکس: 800px-Acheron_river_3.jpg]

وقتی مردگان وارد دنیای زیرین می شدند، ابتدا می بایست با قایقی از سیاه آب یا باتلاق آخرون عبور می کردند که قایقران آن، پیرمرد منحوسی بود به نام خارون که برای عبور هر نفر، یک دینار طلا(اوبولوس) می گرفت.

اگر مرده ای نمی توانست هزینه ی عبورش را بپردازد به صورت روحی سرگردان در می آمد که محکوم بود در کنار آخرون پرسه بزند بدون آنکه هرگز به آرامش برسد، همین سرنوشت در انتظار دفن نشدگان بود. بخاطر همین یونانی ها هنگام دفن جنازه هاشون یک اوبولوس در دهان مرده میگذاشتن تا به خارون بپردازد ... ( توی بعضی از فیلم ها هم میزارن روی چشم مرده )

[عکس: 200px-CarontediMichelagelo.jpg]
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#49


51 ـ هابیت :
هابیت یا Hobbit نام نژادی خیالی در رشته افسانه ی تالکین است. هابیتها مردمانی کوچکاندام بودند که انسانها آنها را هافلینگ (به معنای نیم قد) مینامیدند. هابیت ها از دورف ها کوچک اندام تر بودند و قدرت عجیبی در بی صدا حرکت کردن دارند . اینان خوشگذران و آسانگیر بودند و در خانههایی زندگی میکردند که در زیر زمین کنده بودند و آنها را سوراخ مینامیدند. البته سوراخ های هابیتی بسیار راحت و تمیز ساخته میشدند و به انواع و اقسام وسایل راحتی مجهز بودند. هابیتها عاشق خوردن و بازیهای گوناگون بودند و از هر گونه ماجراجویی دوری میکردند. هابیت ها ریش نداشتند و پاها ی پرموی آن ها حکم کفش چرمی را برای آن ها دارد.

هابیت ها بعد از گذشتن از کوه های مه آلود (که قبلاً طبق اسناد شایر در این کوهستان زندگی میکردند) به سه نژاد تا حدی متفاوت هارفوت ها ، استورها و فالوهایدها تقسیم شدند.

1 ـ هارفوتها به نژادی از هابیت ها اطلاق میشود. این نژاد پوستی تیره داشتند و کوچکتر و کوتاهتر از دیگر هابیتها بودند، با صورتهایی بدون ریش، چکمه نمیپوشیدند، دستها و پاها یشان پاکیزه و چالاک بود، و سرزمینهای مرتفع و دامنههای کوه را برای زندگی ترجیح میدادند.

2 ـ استورها: آنها پهن تر هستند و دستها و پاها یشان بزرگتر است و سرزمین های صاف و کنار رودخانه را برای زندگی ترجیح می دهند.

3 ـ فالوهایدها :انها در صورت و مو روشن تر هستند قد بلند تر و لاغر تر از باقی. آنها درخت ها را دوست دارند و بیشه زار ها را ترجیح می دهند.



[عکس: 162465_416.jpg]
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#50


52 ـ تایفوس :
تایفویوس، اژدهایی با نفس آتشین، صد سر و خستگی ناپذیر بوده است. گایا، در اوج نا امیدی او را به دنیا آورد تا از تایتانها در مقابل المپیان محافظت کند. او تا حد زیادی موفق میشود و تعدادی از خدایان المپ را فراری داده و زئوس را به بند میکشد. هرمس به نجات زئوس میآید و زئوس هم با استفاده از تیرهای صاعقه، تایفویوس را از بین میبرد. گفته میشود که تایفویوس زیر کوه اتنا (Etna) در سیسیل دفن شده است.


[عکس: 011.jpg]
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نقشه کیهانی ناسا که برای موجودات فضایی ارسال شد AsαNα 5 472 ۳۱-۰۵-۹۶، ۰۱:۳۹ ق.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  پیغام برای موجودات فضایی؛ لطفا ما را نخورید! AsαNα 5 422 ۲۹-۰۵-۹۶، ۱۱:۰۵ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  گلچینی از موجودات ماورالطبیعه hadis hpf 42 3,009 ۲۷-۱۲-۹۵، ۱۲:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
6 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
شیرین فرهمندپور (۲۵-۰۶-۹۴, ۰۳:۵۰ ق.ظ)، نیاز (۱۲-۰۴-۹۴, ۰۱:۰۰ ب.ظ)، forough (۰۵-۰۴-۹۴, ۰۵:۰۰ ق.ظ)، سرنای را (۱۳-۰۹-۹۴, ۰۶:۱۰ ب.ظ)، نارسيس (۰۴-۰۴-۹۴, ۱۲:۵۶ ق.ظ)، صنم بانو (۲۷-۱۲-۹۵, ۱۲:۴۸ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان