۲۲-۰۶-۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ
دست هایت
باغ آفتابُ اطلسی ست
و بند بند انگشتانت
مزارع گل های سرخ
رگ های آبی ات
جویباران قزل آلا
پر از پرهای چکاوک
که پای تمشک ها جاری ست
از چشمانت
صدای دریا می آید
گونه هایت
ساحل دویدن ها
در فصل گرم عریانی ست
لب هایت
قناری های خوش دستی
که فال بوسه می گیرند
شانه هایت
صخره های مرغان بارانی ست
دکمه های باز سینه ات
عصیان عطرهای صحرائی
و دامنت کشتزاران نانُ برنج
در افق های زردُ نارنجی ست
کفش های تو مرداب نیلوفر
و ساق های عرق کرده ات
پر از رقص کولی ها
در حاشیۀ مهتاب ست
در دلم
خانه ای ساخته ام
از ساقه های نور
در بافه های عشق
و ایوانی
که پر از قفس باران ست
برای زنی
که پا به ماهِ رؤیاها
آرام آرام تاب می خورد
در صندلی جشمانم !
باغ آفتابُ اطلسی ست
و بند بند انگشتانت
مزارع گل های سرخ
رگ های آبی ات
جویباران قزل آلا
پر از پرهای چکاوک
که پای تمشک ها جاری ست
از چشمانت
صدای دریا می آید
گونه هایت
ساحل دویدن ها
در فصل گرم عریانی ست
لب هایت
قناری های خوش دستی
که فال بوسه می گیرند
شانه هایت
صخره های مرغان بارانی ست
دکمه های باز سینه ات
عصیان عطرهای صحرائی
و دامنت کشتزاران نانُ برنج
در افق های زردُ نارنجی ست
کفش های تو مرداب نیلوفر
و ساق های عرق کرده ات
پر از رقص کولی ها
در حاشیۀ مهتاب ست
در دلم
خانه ای ساخته ام
از ساقه های نور
در بافه های عشق
و ایوانی
که پر از قفس باران ست
برای زنی
که پا به ماهِ رؤیاها
آرام آرام تاب می خورد
در صندلی جشمانم !