۲۴-۰۱-۹۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ
با خاطرات ساحل و دريا
بر شاخه
پرنده اي است بي نام و نسب
نيكا و خوشا!
*
بوي صدف است و
جيك جيك دم صبح
در حال پرنده ام.
*
اي حالت آشفتگي من ـ
ـ دريا!
*
بر ساحل ، هيزم تر افروخته اند
آغشته به بوي دود بر مي گردم.
*
از تخته سياه
شبنم انگيخته ـ نرم
بوي صدف و ستاره در هم شده است.
*
دريا را مي شنوم
از روزنه خفيف آسايشگاه.
*
اندوه فراموشي دريا
ـ اي شب!
*
باران نثار شبنم و مرواريد
ميراث مه شبانه
بر شانه كاج.
*
بر ساحل سرد
درياست كه پير مي شود
موج به موج.
*
باد سر ظهر
مزه شن ميداد.
*
دريا
به پريشاني خود مشغول است.
*
همخواني قورباغه ها در نيزار
يك دو سه بي حوصله سربازان.
*
درياي ملول
كافور و كف و كرم و صدف.
*
چون موج كه مي آيد و
بر مي گردد
سوداي رسيدن است در هر نفسم.
*
غمناكترين ترانه ساحل
خاموشي مرگ مرغ دريايي است.
*
شب
مثل پتوي مرده سربازي
از پنجره
نيم دار و نم دار گذشت.
*
اي آبي مست!
كي بستر خاك را تهي خواهي كرد؟
*
درياي زلال
ـ روزي ماهيها
درياي گرفته
ـ رزق ماهيگيران.
*
آنك
بر ساحل
رد پاي دم جنبانك!
*
دريا همه روز
بر مي شود و
نرم فرو مي شكند.
*
بنگر كه چگونه تازه مي داردمان
بيتابي تابناك پروانه خرد.
*
بوي صدف است و
جيك جيك دم صبح
در حال دميدن است:
يك ساقه ترد
بر شاخه
پرنده اي است بي نام و نسب
نيكا و خوشا!
*
بوي صدف است و
جيك جيك دم صبح
در حال پرنده ام.
*
اي حالت آشفتگي من ـ
ـ دريا!
*
بر ساحل ، هيزم تر افروخته اند
آغشته به بوي دود بر مي گردم.
*
از تخته سياه
شبنم انگيخته ـ نرم
بوي صدف و ستاره در هم شده است.
*
دريا را مي شنوم
از روزنه خفيف آسايشگاه.
*
اندوه فراموشي دريا
ـ اي شب!
*
باران نثار شبنم و مرواريد
ميراث مه شبانه
بر شانه كاج.
*
بر ساحل سرد
درياست كه پير مي شود
موج به موج.
*
باد سر ظهر
مزه شن ميداد.
*
دريا
به پريشاني خود مشغول است.
*
همخواني قورباغه ها در نيزار
يك دو سه بي حوصله سربازان.
*
درياي ملول
كافور و كف و كرم و صدف.
*
چون موج كه مي آيد و
بر مي گردد
سوداي رسيدن است در هر نفسم.
*
غمناكترين ترانه ساحل
خاموشي مرگ مرغ دريايي است.
*
شب
مثل پتوي مرده سربازي
از پنجره
نيم دار و نم دار گذشت.
*
اي آبي مست!
كي بستر خاك را تهي خواهي كرد؟
*
درياي زلال
ـ روزي ماهيها
درياي گرفته
ـ رزق ماهيگيران.
*
آنك
بر ساحل
رد پاي دم جنبانك!
*
دريا همه روز
بر مي شود و
نرم فرو مي شكند.
*
بنگر كه چگونه تازه مي داردمان
بيتابي تابناك پروانه خرد.
*
بوي صدف است و
جيك جيك دم صبح
در حال دميدن است:
يك ساقه ترد
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت