امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار شاعران خارجی زبان
گاهي بايد رفت
و آنچه ماندني ست را جا گذاشت
مثل ياد
مثل خاطره
مثل لبخند
رفتنت ماندني و باارزش مي شود وقتي که بايد بروي ، بروي
و ماندنت پوچ و بي فايده ست وقتي که نبايد بماني ، بماني
آنا گاوالدا
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
Yesterday's frozen and wintry nature becomes
like a paradise with her pleasant breeze,
And trees forget all the cold memories on
the auspicious arrival of spring.
دنیای بی روح و یخ زده ی دیروز با نسیم دلنشینش چونان بهشت می شود و درختان تمام خاطرات سرد زمستانی را به یمن ورود بهار از یاد می برند
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
آنقدر رویِ بام می ایستم
تا به پرچمی بدل شوم
می دانم
فردا خواهد آمد.

از موتوکو میشیورا
ترجمه مانا آقایی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نمي شود
يک فضاي خالي
و حتي در بهترين لحظه ها
و عاليترين زمانها

ميدانيم که هست
بيشتر از هميشه
ميدانيم که هست
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نميشود

و ما
در همان فضا
انتظار ميکشيم
انتظار ميکشيم

چارلز بوکوفسکي
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
من فرزند عشقم.
مرا نجوا کردهاند
بوسیدهاند

مرا زیر پوست یکدیگر
به ناخن خراشیدهاند.
مرا زیر لب گفتهاند
نفس کشیدهاند.

در بستر عاشقان
چیزی هست برتر از خیال.
مرا به گرمی ساختهاند
به نرمی پرداختهاند
چرا که دل با یکدیگر داشتند،
عاشق بودند.


مرا که آوردند
نوازش م کردند
تا نابود نشوم
در خطر اولین شبیخون خویش.

و من در وجود مادر رخنه کردم
و در این راه
میلیونها برادر از دست رفته
زندگی را به من هدیه کردند.
من تنها یادگار آنها هستم
و بازماندهی عشق زینا و الکساندر.

نمیتوانم زنده نباشم
دوست نداشتن حتی در خیال من نیست.

بی آن که نشانی به پیشانی کسی باشد
آدمیان تقسیم میشوند به :
فرزندان عشق
و بی عشقی
فرزندان مستی، تجاوز
و بیاعتنایی.

هیچ گناهکاری وجود ندارد
ای طبیعت آدمی را از نفرین رها کن.

" پدر، کیست خدای لاک پشتها؟ "
" پدر، آتلانتیس کجا سر به نیست شد؟ "
" پدر، عمو بولات الان کجاست؟ "
" پدر تو واقعا مادر را دوست داری؟ "

پسر من، همتای من، مدام سوال میکند.
فرزندم
_ تندیس یادبود عشقم _
اکنون هم قامت من است.
من لحظهی اشتعال دو روح بودم
آن دم که در جسمی با هم روبرو شدند.
میخواهم ذرهای عشق هدیه کنم
به آنان که عشق را نشناختد.

من فرزند عشقم
از این است که حسادت
اطراف من بسیار است.
و اما عشق حتی اگر یکی
و تنها در روسیه باشد
برای تمام بشریت کافی است.

از یوگنی یفتوشکو
ترجمهی نسترن زندی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
شاید سفیر باشی، تو انگلیس، تو فرانسه،
شاید بخوای قمار كنی، شاید بخوای برقص ی،
شاید قهرمانِ بوکس سنگین وزنِ جهان باشی،
شاید همه بشناسنت و یه گردن بندِ مروارید داشته باشی
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...

ممكنه معتادِ راکاندرول باشی و رو استیجا بالا و پایین بپری،
ممکنه تو مواد بِلولی و زنا گرفتارت باشن،
ممکنه تاجر باشی، یا یه دزدِ سطحِ بالا،
ممكنه «دكتر» صدات كنن، یا «رییس»
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...

شاید پلیس ایالتی باشی، یا یه جوونِ تُرک،
شاید مدیرِ یه شبکهی بزرگ تلویزیونی باشی،
شاید دارا، یا ندار باشی، شاید كور باشی، یا لَنگ،
شاید تو یه کشور دیگه، با یه اسمِ دیگه زندگی کنی
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...

ممکنه یه كارگر ساختمونی باشی كه خونه میسازه،
ممکنه تو یه قصر بزرگ زندگی کنی كه سقفِ گنبدی داره،
ممكنه تفنگ تو دستت باشه، یا حتا یه تانک برونی،
ممكنه یه خونه داشته باشی، یا حتا یه بانک
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...


شاید موعظه کنی و یه آدمِ مقدس باشی،
شاید توی شورای شهر باشی و رشوه بگیری،
شاید تو سلمونی به موی مردم برسی،
شاید عشقِ یه نفر باشی، یا وارثِ كسی
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...

ممکنه پیرهنت ابریشمی باشه، یا نخی،
ممكنه ویسکی دوست داشته باشی، ممکنه شیر بنوشی،
ممكنه خاویار بخوری، یا یه تیکه نون،
ممكنه روی زمین بخوابی، یا رو یه تختِ سایزِ بزرگ
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی...

شاید «تری» صدام کنی، شاید صدام کنی «تیمی»،
شاید «بابی» صدام کنی، بلكه صدام کنی «زیمی»،
شاید «آر.جی» بهم بگی، شاید بهم بگی «رِی»،
شاید هر اسمی صدام کنی و هر چی بهم بگی
اما باید به یكی خدمت كنی! آره!
باید به یکی خدمت کنی!
میخواد خدا باشه، یا شیطون
باید اما به یکی خدمت کنی

از باب دیلن
برگردان و بازسرایی از یغما گلرویی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
اگر توانسته باشم در قلب يک انسان
پنجره جديدي را به سوي او باز کرده باشم
زندگاني من پوچ نبوده است

زندگاني تنها چيزي است که اهميت دارد
نه شادماني و نه رنج و نه غم يا شادي

تنفر همانقدر خوب است که عشق
و دشمن همانقدر خوب است که دوست

براي خودت زندگي کن
زندگاني را به آن سان که خود مي خواهي زندگي کن
و از اين رهگذر است که تو
وفادارترين دوست انسان خواهي بود

من هر روز تغيير مي کنم
و در هشتاد سالگي هم ، همچنان تجربه مي آموزم و تغيير مي کنم
کارهايي را که به انجام رسانده ام
ديگر به من ربطي ندارد ، ديگر گذ شته است
من براي زندگي هنوز نقدينه هاي بسياري در اختيار دارم

جبران خليل جبران
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
با در افكندن خود
به دره،
شاید سرانجام
به شناسایی خود
توفیق یابیم!


-مارگوت بیگل
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
وقتی آدم ها شما را ترک می کنند مانعشان نشوید
شما با کسانی که رهایتان می کنند آینده ای ندارید
آینده ی شما آنهایی هستند که در زندگیتان می مانند
و در همه حال همراه و همقدم شما هستند

رومـن گاری
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
هرچه بیشتر
احساس تنهایی کنی
احتمال شروع يك رابطه احمقانه بيشتر مى شود.

- ریچارد براتیگان
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,775 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,242 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,855 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
35 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۱۰ ق.ظ)، sadaf (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۱۴ ق.ظ)، بانوی جنوب (۱۴-۰۹-۹۴, ۰۷:۵۸ ق.ظ)، v.a.y (۱۷-۰۵-۹۴, ۰۲:۳۹ ب.ظ)، ~ MoOn ~ (۱۷-۰۴-۹۴, ۰۴:۲۶ ب.ظ)، .ShahrzaD. (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۱۱ ب.ظ)، ملکه برفی (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۵:۰۸ ب.ظ)، نويد (۲۷-۰۴-۹۴, ۰۹:۵۵ ب.ظ)، n@st@r@n (۱۸-۰۴-۹۴, ۰۳:۰۷ ب.ظ)، خانوم معلم (۱۷-۰۴-۹۴, ۰۴:۱۱ ب.ظ)، Ar.chly (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۴۶ ق.ظ)، Mahdiye (۰۳-۰۵-۹۴, ۱۰:۲۴ ب.ظ)، farnoosh-79 (۱۸-۰۴-۹۴, ۰۳:۰۳ ب.ظ)، ghazaleh (۲۶-۰۶-۹۴, ۰۹:۰۸ ب.ظ)، ♢Toktam♢ (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۱۰ ب.ظ)، دختر ایران (۱۰-۰۵-۹۴, ۱۱:۲۴ ق.ظ)، آشوب (۲۰-۰۵-۹۴, ۱۲:۲۹ ب.ظ)، zeinab.r.1999 (۲۵-۰۶-۹۴, ۰۴:۰۸ ب.ظ)، hannaneh (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۳۹ ب.ظ)، آیداموسوی (۱۸-۰۶-۹۴, ۰۳:۰۳ ب.ظ)، fatemeh . R (۲۰-۰۴-۹۵, ۰۲:۵۴ ب.ظ)، barooni (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۶:۴۱ ب.ظ)، صنم بانو (۲۶-۰۵-۹۶, ۰۴:۰۶ ق.ظ)، شقایق سرخ (۲۸-۰۹-۹۴, ۱۲:۴۹ ق.ظ)، HIDDEN (۰۷-۱۱-۹۵, ۰۷:۲۹ ق.ظ)، d.ali (۰۳-۰۸-۹۶, ۱۱:۳۷ ق.ظ)، Land star (۰۶-۰۵-۹۶, ۰۴:۲۱ ب.ظ)، امید.ج (۰۱-۰۲-۹۶, ۰۱:۵۸ ب.ظ)، taranomi (۰۳-۰۸-۹۶, ۱۱:۱۱ ق.ظ)، "فاطیما79" (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۷:۵۳ ب.ظ)، بهار نارنج (۲۳-۰۶-۹۶, ۰۳:۱۸ ب.ظ)، aaliiyi (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۶:۵۱ ب.ظ)، Taraneh76 (۰۹-۰۵-۹۶, ۰۳:۰۲ ق.ظ)، Amira (۲۳-۰۲-۹۷, ۱۱:۲۹ ب.ظ)، ♥Aria♥ (۲۷-۱۱-۹۹, ۱۲:۲۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 6 مهمان