امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار ضیغم نیکجو وکیل آباد
#11
ديروز


تو


سوار بر « قئرآت » رعد

ــ چون برق ــ

بر ظلم مي تاختي
!

امروز


من


سوار بر قئرآت « قلم
»

فردا


هر طور كه باشد


كبوتر نور

خورشيد عشق را

خواهد باريد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
زيباتر از هر آن چه که

خوانده ايم و خوانده ايد


از شهر


كه اين گونه به جنگل آراسته ست


شكوه ها مي توانم خواند


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

ديده در ديده در افكنده


از گيلاس سيه سرخ چشم هايت
جرعه جرعه عشق ،‌ مي توانم نوشيد


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

ريشه در ريشه دوانده


از دست هاي سبز درخت


سايه سار خنك بي دريغش


و از شاخه ها


كه آشيانه ي شكوفه هايند


شقايق ها مي توانم روييد
!

اسير نان اگر نباشم
!
* * *

نافه در نافه بوييده


از كودكان گُل


كه اين سان ،‌ گل نكرده مي ميرند


گل کرده عطر ها خواهم افشاند


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

چشمه در چشمه


از سوسوي سست گوشواره هاي ستاره


كه آويزه ي گوش شبند و اميد دختران انتظار
!

خورشيد ها مي توانم جوشيد


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

سپيدي بر سياهي ريخته


از مردگان كه آينه ي زندگانند


و زندگان ، كه آينه ي مردگانند


پندها مي توانم نوشيد


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

نور در رنگها ريخته


از ظلمت شب كه اين گونه ، ‌گلوي شفق را مي فشار د


از شفق كه اين گونه به خون نشسته ست


از روز كه اين سان در دل شب پوسيده ست


طلوع ها مي توانم كرد


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

در غربت عنكبوت


زير سايه سار آفتاب


با تار گيسوان خورشيد


از سكوت


از رُؤيايي كه تويي


نغمه ها مي توانم ساخت


اسير نان اگر نباشم
!
* * *

سنگ بر شکم بسته


از كودكان گُرسنه


از چشمان تشنه


از گندم هاي سيراب از شراب


از هر آن كس كه دندان دهد

نان دهد


سخن ها مي توانم راند


اسير نان اگر نباشم
!
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#13

سرماي سياه زمستان


هيزم سرخ پاييز را

از پا در آورد
.

چنگيز ستبر برف را ،

دل
:
سنگ يخ
!

نه پري را ياراي پرواز


ونه در دلي ستاره اي
!
 
 

به آنها بگوييد
:‌
ازين پس

بهار را نخواهند زيست

شور را نخواهند خواند

عشق را نخواهند بوييد
!


چرا كه لشكر سرد زمستان


لب از جام انوشه تر كرده ست
!
 

چنگيز سرد زمستان
ريشه در ريشه دوانده


به تاراج

لشكر آراسته ست
.

ازين پس


خواب بهار را هم


نخواهيد بوييد
!

بر لب اگر خنداي مي بينيد

؛


خنده ي خشكيده ي آن سالهاست
!

اين رنگ


اين بوم


دست كم

نقشي بزن

طلوعي

بيافرين
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#14

هرگز


دل ، به اين ابرها مبند
!

چرا كه پشت سر


ــ خواهي نخواهي ــ‌


اژدهاي باد

دهان بگشوده چون برق

مي تازد
… !

بنگر كه در پس حجاب ابر


چشمه اي

جاودانه


در دل عالم جاري ست
!

هر روز


روز خورشيد است


اگر چه پشت ابر باشد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#15
دست هاي ابر


گلوي آسمان را فشرد


رخساره ي آسمان

سياه شد


هق هق بغضي

زمين را گرفت



باران


خش خشِ برگ ها را

محو كرد
!
 

اين جا

وجبي هوا


براي ماندن نيست


كمندِ برق


نگاه پنجره ها را بسته ست


پيچك ها از هم گسسته ست


آسمان سياه


خانه سياه


هوا

طوفاني ست
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#16

بيا اي عشق با من همنشين شو


به چشمان پر اُمّيدم نگين شو


مرا با شور چشمت آشنا كن


دل افسرده ام را يا و سين شو
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#17
دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ


دلم با ناله ها گشته هماهنگ


تو اي خورشيد رخشانم كجايي !؟


دلم چون شيشه و هجران تو سنگ
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#18
زصحراي دو چشمم لاله روييد

غم هجران يكصد ساله روييد


به امّيد وصال چشم مستت


هزاران شوق و صدها ناله روييد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#19
اي طلوع صبح را خورشيدها


وي پناه آه اين نوميدها


اي نگاه مست آهو را تو مست


درد ما را همدم و يارا و دست


لرزه ي بيد پريشانم ببين
!

گريه ي چشم پشيمانم ببين
!

اي شميم جنگل چشمان من


وي نگاه آشنا با جان من


من طلوع صبح را بوييده ام


از لبان مست گل روييده ام


راز آواز نگاهت جسته ام


با تو در گلهاي عالم رسته ام


اي نگاهت سرزمين آفتاب


گونه هايت ياسمين آفتاب


روز من در چشم ماهت خفته است
هستي ام در آن نگاهت خفته است


پيچك عشق نگاهم بوده اي


اشك و درد و هجر و آهم بوده اي



بوي عطر دشت سبز ديده ات


در خجالت مانده شب زديده ات


با نگاهت چون نوازش مي كني


با گل افسرده سازش مي كني
!

اي نفسهاي گُلت جام حيات


جلوه ي نور تمام كائِنات


راز عطرگيسوان در چشم تست


سِر تير ابروان در چشم تست


شبنم گلگونه هايم بوده اي


عطر شب بو ، پونه هايم بوده اي


برگ چشم فصل پاييزم ببين


از غم عشق تو لبريزم ببين


مي درخشد آسمان از ديده ات


بر لب آمد جانمان از ديده ات
!

اي تپش هاي دل پر پر شده


يادگار خاطرات تر شده


اي نگين بوسه ام دستان تو


وي لب افسرده ام مهمان تو
شانه ي آشفتگي هاي دلم


آشناي راه هاي منزلم


برگ سبز ديده ات همرنگ عشق


مي سپارم گوش دل بر چنگ عشق

 
اي تو پايان تماشاي دلم


ديده ات خورشيد شب هاي دلم


در خيالت فال ها بگشوده ام


در فراقت سال ها فرسوده ام


از گلستان نگاهت رسته ام
جان به اشك هجر چشمت شسته ام


اي لبانت گرمي آلاله ها


بشنو از شبناله ها ، غمناله ها


ناله هايم ناله هاي آشناست


آشناي آن نگاه بي رياست


لاله زار چهره ي دردم ببين


غمنواي سهره ي زردم ببين


اي مرا ، آشفته زلفت ؛ چوب دار


بيقرارم بيقرارم بيقرار



از لبت خشخاش ها، خوني شدند


گونه هايم ياس و مجنوني شدند


شمع چشمم مي چكد از دست عشق


كي توان شد هيچ عشق و مست عشق

 
نوشداروي دل تنگم تويي


آب هاي عشق بي رنگم تويي


ني نوايم در حصار زندگي


عاقبت ! شرمندگي ،‌ شرمندگي
!

سيل اشك ديده را دريا تويي
از تمام نورها مانا تويي



اي طلوع صبح را خورشيد ها


وي پناه آه اين نوميد ها


بي تو هيچم هيچ ! عيسايي بکن



روح مردابم تو دريايي بکن
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#20

گلِ يخ وجود من


زشرم مهر ديدگانت آب مي شود


همين نگاه سبز آفتاب


بلور پر شراب ناب مي شود


زشرم آفتاب مهربان قلب بي رياي يار نازنين


من و وجود من


چو هيچ هيچ هيچ مي شود

 

تلألو اُميد من


بگو به مادرم
:
كه او

به چشم آفتابم آرميده است

به چشم پُر

شراب نابم آرميده است

اُميد آفتابي ام در او

نواي زندگي دميده است


مگو كه اين دل از چه گيج گيج مي شود
!

زبان كوتهم


زشرم شكر ديدگانت آب مي شود


دو چشم من


ز ديده ي تو ماهتاب مي شود
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,555 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,149 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,634 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان