دفتر اشعار یاسر قنبرلو

[پسر اهورایی]

گوش دادن به چه حرفی به صدای چه کسی
این همه شعر نوشتیم برای چه کسی
آنکه بخشید کسی داشت که جبران بکند
ما ببخشیم عطا را به لقای چه کسی ...

[پسر اهورایی]

عمرم اگركه خوب اگر بد گذشته است
يك رودخانه است كه از سد گذشته است
ديگر به عقل كار ندارم كه مدتي ست
كار من از نبايد و بايد گذشته است
«هشتاد ضربه» حــكم حقيري ست محتسب
دارم بزن ! كه مستي ام از «حــد» گذشته است
عشق تو نيتي ست كه هرگز نكرده اي
عشق من از تشهد و اشهد گذشته است
من دلخوشم كه عاقبتم خير مي شود
عمرم اگركه خوب اگر بد گذشته است

[پسر اهورایی]

با دشمنان چشم چران صلح من بس است
وقتی که چشم های تو بیت المقدس است
***
دو سال می گذرد من هنوز سربازم
وظیفه ی شب و روزم ندیده بانی توست
***
تو مرا زجر میدهی عشقم
مازوخیسمی که دوستش دارم
من به اشغال تو درآمده ام
صهیونیسمی که دوستش دارم !!!

[پسر اهورایی]

زندگي هرچه بوده كم بوده
زندگي هرچه هست بسيار است
ما همین بوده ایم از اول
دست بالاي دست بسيار است

[پسر اهورایی]

«قطعيت» ها هجوم آوردند
در دلم «انقلاب» و آشوبي است
من نمي دانم از چه مي ترسم
پدرم مرد ِ « نــسـبـتا » خوبي است !

[پسر اهورایی]

عشق را قهوه اي تر از هر روز
ته فنجان ادامه مي دادم
نصفه شب ، زير ِ نور مهتابي
داشتم بــــــــه تو نامه مي دادم

[پسر اهورایی]

نيوتن كشف كرده رازت را
در مني كه نچيده افتادم
نرسيدم به دست هاي تـو و
مثل سيبي رسيده ... افتادم

[پسر اهورایی]

آرزوهاي لمس كردني ام
بي حساب و كتاب مي ماند
نسبت من به تو طبيعي نيست
مثــلِ آتش به آب مي ماند

[پسر اهورایی]

در قطاري كه تو در آن هستي
خانه ام روي ريل بود اي كاش
كوركورا نه دوستت دارم
شعرهايت بريل بود اي كاش

[پسر اهورایی]

دوري و هيچ راه حلــّي را
چشم هايم نمي كند اثبات
ديدنت ساده نيست ... حتي با
عينك ِ دور بين ِ‌آستيگ مات !!!