۲۰-۰۵-۹۴، ۱۲:۴۲ ب.ظ
سی. دِی لوئیز
نویسنده، منتقد و ملکالشعرای ایرلندی و تحصیلکرده ی دانشگاه آکسفورد است. اولین
مجموعه ی اشعارش «از پر تا فولاد» نام داشت و پس از آن مجموعه های دیگری با نامهای
«کوهستان سحرآمیز» و «زمان رقص » را سرود که در آنها تضاد میان سیاستهای مارکسیم و
ایدهآلگرایی رمانتیک را به چالش میکشاند. از مهمترین کارهای او میتوان به ترجمه ی
آثار ویرژیل و اهتمام در گسترش رمان پلیسی در انگلستان اشاره کرد.
شعر آلبوم اولین اثر از اوست که به فارسی ترجمه شده است
آلبوم
تو را میبینم،
کودکی
در بوستانی که مأمنیست برای غنچه ها
و گاهِ بازی.
گوش سپردهای
انگار که جادو شده باشی،
با خیالِ سالهای بعد
و دوران پرشورِ جوانی
آنچه در عکس است محو خواهد شد.
به زودی نشانی نخواهد ماند
از حالتِ ایستادنت حتي
و نیز اثری از صدای من
که از فراسوی فریاد میزند:
«صبر کن، صبر کن تا من هم بیایم».
آلبوم را ورق میزنم
دخترکی را میبینم
ایستاده بر کنار آب
با قامتی همچون زنبق
که در برابر هر آینه میایستد
تا تمنای دلِ خویش با او بازگوید.
اما تنها گذشتِ زمان اثبات خواهد کرد
آنچه را که آینه ها از آن خبر میدهند.
با این همه دلم میخواهد آنجا باشم،
تا به دخترک هشدار دهم:
«آنچه باید آرزو کرد؛ عشق نیست».
در عکس بعدی
ایستاده ای با تاجی از گلها بر سرت
به سانِ تاج سعادتی
در آن هنگام که
تو را به مانند ملکه ای در میان گرفته اند
دوستان و دلباختگانت.
عشق و علاقهی همه شان را
در خوشبختی یا سیهروزی
دوام و سودی نخواهد بود
جز سایه ای پوچ و توخالی...
فریاد میزنم:
«آنچه را از آنِ من است
به آن خیانت پیشگانِ ظاهرفریب مسپارید».
جای آخرین عکس خالیست
شاید عکس درختی باشد
عریان شده در کمند تند بادها
در حالیکه
طلوع لطیفِ شکوفایی که
نویدش را داده بودند،
سرنوشتی جز تباهی
نصیبش نشد.
تماشای این عکسها
گرفته شده در اوج جوانی
مرا میخشکاند، میلرزاند.
درست به مانند کسی که
هیچگاه نتوانست منحرف سازد
منشور چندضلعی سرنوشتش را؛
آری؛
من هم همان درختِ عریانم
که با هر تندبادی میلرزد.
آلبوم را میبندم.
گذشته اما در ذهنم
به مانند تصاویری نقش میبندد.
و به نظر میرسد
هربار که آلبوم را ورق بزنم
اوهام بازنیافتنی جوانی
مرا به سخره خواهند گرفت.
دخترک را میبینم
بسان گل تازه شکفته
زمزمه میکند:
«تمام آنچه به آن عشق میورزی
دوباره اینجا شکوفا خواهند شد»؛
«تمام آنچه از دست دادهای،
دوباره اینجا به تو باز خواهد گشت»
نویسنده، منتقد و ملکالشعرای ایرلندی و تحصیلکرده ی دانشگاه آکسفورد است. اولین
مجموعه ی اشعارش «از پر تا فولاد» نام داشت و پس از آن مجموعه های دیگری با نامهای
«کوهستان سحرآمیز» و «زمان رقص » را سرود که در آنها تضاد میان سیاستهای مارکسیم و
ایدهآلگرایی رمانتیک را به چالش میکشاند. از مهمترین کارهای او میتوان به ترجمه ی
آثار ویرژیل و اهتمام در گسترش رمان پلیسی در انگلستان اشاره کرد.
شعر آلبوم اولین اثر از اوست که به فارسی ترجمه شده است
آلبوم
تو را میبینم،
کودکی
در بوستانی که مأمنیست برای غنچه ها
و گاهِ بازی.
گوش سپردهای
انگار که جادو شده باشی،
با خیالِ سالهای بعد
و دوران پرشورِ جوانی
آنچه در عکس است محو خواهد شد.
به زودی نشانی نخواهد ماند
از حالتِ ایستادنت حتي
و نیز اثری از صدای من
که از فراسوی فریاد میزند:
«صبر کن، صبر کن تا من هم بیایم».
آلبوم را ورق میزنم
دخترکی را میبینم
ایستاده بر کنار آب
با قامتی همچون زنبق
که در برابر هر آینه میایستد
تا تمنای دلِ خویش با او بازگوید.
اما تنها گذشتِ زمان اثبات خواهد کرد
آنچه را که آینه ها از آن خبر میدهند.
با این همه دلم میخواهد آنجا باشم،
تا به دخترک هشدار دهم:
«آنچه باید آرزو کرد؛ عشق نیست».
در عکس بعدی
ایستاده ای با تاجی از گلها بر سرت
به سانِ تاج سعادتی
در آن هنگام که
تو را به مانند ملکه ای در میان گرفته اند
دوستان و دلباختگانت.
عشق و علاقهی همه شان را
در خوشبختی یا سیهروزی
دوام و سودی نخواهد بود
جز سایه ای پوچ و توخالی...
فریاد میزنم:
«آنچه را از آنِ من است
به آن خیانت پیشگانِ ظاهرفریب مسپارید».
جای آخرین عکس خالیست
شاید عکس درختی باشد
عریان شده در کمند تند بادها
در حالیکه
طلوع لطیفِ شکوفایی که
نویدش را داده بودند،
سرنوشتی جز تباهی
نصیبش نشد.
تماشای این عکسها
گرفته شده در اوج جوانی
مرا میخشکاند، میلرزاند.
درست به مانند کسی که
هیچگاه نتوانست منحرف سازد
منشور چندضلعی سرنوشتش را؛
آری؛
من هم همان درختِ عریانم
که با هر تندبادی میلرزد.
آلبوم را میبندم.
گذشته اما در ذهنم
به مانند تصاویری نقش میبندد.
و به نظر میرسد
هربار که آلبوم را ورق بزنم
اوهام بازنیافتنی جوانی
مرا به سخره خواهند گرفت.
دخترک را میبینم
بسان گل تازه شکفته
زمزمه میکند:
«تمام آنچه به آن عشق میورزی
دوباره اینجا شکوفا خواهند شد»؛
«تمام آنچه از دست دادهای،
دوباره اینجا به تو باز خواهد گشت»
و دیگر آسمان را نخواهی دید...