ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
ساده بیا دست منو بگیر و
ساده نگیر این همه سادگی رو
ساده نگیر اگه هنوز می تونی
پای همه سادگی هات بمونی
خسته نشو اگه تموم راه ها
پیش تو و سادگی هات بسته شن
طاقت بیار اگه همه آدما
از این که پا به پات بیان خسته شن
آخر خط جاده های خسته
بگو چقدر راه نرفته مونده
پشت دلت وقتی به خون نشسته
چند تا ترانه ست که کسی نخونده
دووم بیار، خسته نشو از سفر
تنهاییتم بذار رو دوشت ببر
ترانه باش اون ورِ آخر خط
به نقطه میرسی بیا سرِ خط
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
از كفر من تا دينِ تو راهي به جز ترديد نيست
دلخوش به فانوسم نكن! اينجا مگر خورشيد نيست
با حس ويراني بيا تا بشكند ديوار من
چيزي نگفتن بهتر از تكرار طوطي وارِ من
بي جستجو ايمان ما از جنس عادت مي شود
حتي عبادت بي عمل وهم سعادت مي شود
با عشق آنسوي خطر جايي براي ترس نيست
در انتهاي موعظه ديگر مجال درس نيست
كافر اگر عاشق شود، بي پرده مؤمن مي شود
چيزي شبيه معجزه با عشق ممكن مي شود!
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
دنبال کی می گردی
عشق تو روبروته
هر چی دلت خواست بگو
چه موقع سکوته؟!
این روزا فرصت کمه
پیش اومد از دست نده
وقتش اگه بگذره
واسه دو تامون بده
چیزی نگفتی اما
یک چیزایی فهمیدم
با یه سوال شروع کن
جوابت رو من میدم
دارم میام پا به پات
این پا و اون پا نکن
تکلیف تو معلومه
امروز و فردا نکن
شانس در هر خونه رو
فقط یه بار می زنه
ببین حالام اومده و
وایساده جار می زنه
در رو اگه واکنی
خودش میاد تو خونه
خوب تا کنی قول میدم
کاری کنم بمونه
دنبال کی می گردی
عشق تو روبروته
هر چی دلت خواست بگو
چه موقع سکوته؟!
این روزا فرصت کمه
پیش اومد از دست نده
وقتش اگه بگذره
واسه دو تامون بده
چیزی نگفتی اما
یک چیزایی فهمیدم
با یه سوال شروع کن
جوابت رو من میدم
دارم میام پا به پات
این پا و اون پا نکن
تکلیف تو معلومه
امروز و فردا نکن
دل تو دلم نیست به خاطر تو
دل تو دلت نیست به خاطر من
از چی می ترسی هواتو دارم
به من نگا کن حرفتو بزن
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست میرود
اول اگرچه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود
گاه یکسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبار معرکه بنشست می رود
اینجا یکی برای خودش حکم می دهد
آن دیگری همیشه به پیوست می رود
وای از غرور تازه به دوران رسیده ای
وقتی میان طایفه ای پست می رود
هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ
بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود
این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست
تیریست بی نشانه که از شست می رود
بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند
اما مسیر جاده به بن بست می رود
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
خ که میشه با هر شب چشم تو
صد تا آسمون رنگ رویا کرد
صد تا آسمون رنگ رویاها رو می شه
با یه اشکت غرق دریا کرد
غرق دریای عشق تو شد
دلی که تشنه مثل کویره
تشنه ی کویر
بوی دریا رو با یاد تو می گیره
اسب باد رو زین کن
حالا که دل من و تو پر تب کوچه
اسب نازنینم تو این شهر شلوغ گم شدم ته کوچه
عاشق تو که باشم
زندگی چه ساده است
تو غروب بیابون
آسمون ته جاده است
قصّه ی سفر
رفتن و رفتن
با پای پیاده است
اسب باد ر و زین کن
حالا که دل من و تو پر تب کوچه
اسب نازنینم تو این شهر شلوغ گم شدم ته کوچه
عاشق تو که باشم
زندگی چه ساده است
تو غروب بیابون
آسمون ته جاده است
قصّه ی سفر
رفتن و رفتن
با پای پیاده است
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
این فقط یه نیمکت از شهرمونه
نیمکتای دیگه خیلی بهتره!
خوبه ما دروغ نمی گیم،اگه نه...
دلمون آبرومونو می بره!
زندگی ساده تر از اونه که ما
بتونیم رو قلبمون پا بذاریم!
با دروغ تا آخر دنیا بریم...
همه ی آدمارو جا بذاریم!
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
جاری شد ساغر شب از رخ مهتاب
می پیچد بوی خزان بر دل بیتاب
شام من بی تو بی سحر مانده
داغ من بی تو بی شرر مانده
دلخسته از شب ، افتاده از پا
کی می رسد باز ، میلاد فردا
خاکستر عشق بر سینه برجاست
ققنوسی از نور در سایه پیداست
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
خسته تر از صدای من گریه ی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من خاطره ات بجای تو
رفتی و آشنای تو بی تو غریب ماند و بس
قلب شکسته اش ملی پاک و نجیب ماند وبس
طعنه به ماجرا بزن اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن دل به ستاره ها بزن
تکیه به شانه ام بده دل به ترانه ام بده
راوی آوارگی ام راه به خانه ام بده
یکسره فتح می شوم با تو اگر خطر کنم
سایه ی عشق میز شوم با تو اگر سفر کنم
شب شکن صد آینه با شب من چه می کنی
این همه نور دالری و صحبت سایه می کنی
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می کنم ولوله ای دوباره کن
با تو چه فرق می کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
مرز در عقل و جنون باریك است
كفر و ایمان چه به هم نزدیك است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم
گیسویت تعزیتی از رویا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنه تر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده
هوشیاریست مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
نو و تنهایی و آن چشم سیاه
از من تازه مسلمان بگذر بگذر
بگذر از سر پیمان بگذر بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده ی شك به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت
ارسالها: 2,839
موضوعها: 686
تاریخ عضویت: شهریور ۱۳۹۲
اعتبار:
7,027
سپاسها: 359
763 سپاس گرفتهشده در 294 ارسال
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه
وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
تا به رويا دل سپردم
تورو تا خاطره بردم
شبا رو دونه به دونه
تو چشاي تو شمردم
نذار اين خار تو باشه
غصه دنبال تو باشه
اگه گاهي نگروني
دل من مال تو باشه
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
اگه بغضو بشه خنديد
ميشه پشت پرده رو ديد
مي شه دست غمو رو کرد
اگه عشقو بشه فهميد
ميشه ترديدو سفر کرد
عمرو با حادثه سر کرد
وقتي با يه عشق ساده
بشه خستگي رو در کرد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بي تپش بمونه
دل لين ترانه خونه
وقتي آسمون قفس شد
باز هواي قصه پس شد
دم آخر سقوطم
يه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشاي تو
شبونه آفتابي مي شه
با سايه ي تو کوچه مون
دوباره مهتابي مي شه
تا وقتی عشق آسمونی دارم
چه نیازی به عشق زمینی دارم
×من نوشت