امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار احمد پروین

فرصت نمی شود که ز حیرت فرار کرد
باید که عشق وقف دل بی قرار کرد
باغ خیال نشئۀ عطر است ای عزیز
وقتی که خاطرات تو از من گذار کرد
باید نوشت یک غزل از واژه های تو
آنرا به پیشگاه عزیزت نثار کرد
پاییز می شوم اگر از عشق بگذرم
با عشق می توان همه جا را بهار کرد
دل می گریخت گاه از روزن هوس
باید اگر دلیست در آتش مهار کرد
بشنو مرا وگرنه به دل یاد داده ام
بایست در مناره حسرت هوار کرد
من را ببخش چون که دلم در هوای تو
پنهان گناه توبه ولی آشکار کرد
وقتی بناست زنده بمانم بدون تو
باید نبود و مرد و به مرگ افتخار کرد
کمیاب می شود گل اخلاص عاقبت
باید به حکم عقل کمی احتکار کرد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
فانوس اشک ، طاقچه انتظار ، خانه صبر
امید وصل تو تنها مرا بهانه صبر
در مغازۀ تقدیر می روم همه روز
مگر که قیمت غم کم کنم ز چانه صبر
درخت خشک تبر خورده ام مگر چه شود
که آب اشک دهم او دهد جوانه صبر
فقط رباعی غم ، شعر تب ، قصیدۀ دل
به ساز دل ، نی دلخوان بخوان ترانه صبر
برای طفل دلم این یتیم بد هنگام
به رسم هدیه بخوان شعر کودکانه صبر
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
غم تو کار دلم را خراب خواهد کرد
تمام هستی من را بر آب خواهد کرد
دلت شبیه مسیحا و من در اوج صلیب
گمان نکن که بمیرم ثواب خواهد کرد
به پاست آتش منقل کمی تعارف کن
دلم برای تو خود را کباب خواهد کرد
اجل برای من امروز نقشه ای دارد
اگر تو دیر بیایی شتاب خواهد کرد
اسیر خلسه خویشم و بی نیاز حشیش
خیال چشم تو کار شراب خواهد کرد
مرا اگر تو ببخشی که بی تو می مانم
خودم همیشه خودم را عذاب خواهد کرد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:

غریب غربت خویشم ز حسرت خیز تنهایی
که از تنها بپرهیزم به حکم پیر شیدایی
فریب خویش را خوردم که در خود اینچنین مردم
که از بیگانگان این سان نخوردم تیر رسوایی
دل مردم گریزی هست و عزم نا کجا رفتن
ز هیچ آباد بگذشتن ، گذشتن از من و مایی
کدامین جاده خواهد رفت تا سر حد بی خویشی
که سر بگذارم اندر آن به شور بی سرو پایی
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:

عیار عشق تو چند است دلبرم می گفت
دلم به پای که بند است دلبرم می گفت
دلم نه لایق عشق است پیش موی بتان
کم است یا به کمند است دلبرم می گفت
کجاست فرصت تقصیر در نوازش باغ
بهار رو به گزند است دلبرم می گفت
بها نمی دهد اینجا کسی به ناز غزل
غزل بلوغ چرند است دلبرم می گفت
حدیث حضرت مجنون و شرح حال فراق
هزار تجربه پند است دلبرم می گفت
بحیله ره نتوان برد تا کرانه عرش
عروج کار سپند است دلبرم می گفت
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
عمر کوتاه بسر شد و نیاورد کسی
زخم جان سوز مرا مرهم فریاد رسی
آنکه پنداشته بودم که رفیقم باشد
استخوانم به گلو ، چشم مرا بود خسی
من در این فاجعه زاری که جهانش نامند
شوکران خورده ام از ساغر هر دوست بسی
مهلت رفتن از این منزل فانی به سر آ
بشنوم کاش ز ناقوس اجل من جرسی
مبتلا بوده ام من از اول خلقت به بلا
بر نیامد همه عمرم به حلاوت نفسی
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
عمر مرا ستانده ای خون ز دلم چکانده ای
باز بگو برای من اشک چرا فشانده ای
می زنی ام که خود برو هر چه زنی نمی روم
در سر عشق و عاشقی درس مرا نخوانده ای
گفته ام و نگفته ای آنچه ز عشق می شوی
بر سر عهد اولین مانده ام و نمانده ای
می شکنی شکسته را احمد جان گسسته را
تا به کجا و تا به کی می کشی و کشانده ای
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:

عشق دارد ریشه در اندیشه ام
در کویر عشق بازی ریشه ام
بیشه زاری هست دشت بی دلی
من تمام رونق این بیشه ام
با تو در بازار سرمستان شهر
سر خوش سر مست بازی پیشه ام
من که خود دل سنگ صحرای غمم
گر تو سنگم می زنی من شیشه ام
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
عشق با دیوانگی خو کرده بود
بینوایی سوی من رو کرده بود
عشق با بیچارگی هم خانه بود
بی دلی هم رو بدین سو کرده بود
روز او همچون شب یلدا سیاه
هر که روزی رو بدان کو کرده بود
غیر احمد کز ازل آواره بود
هر که را آواره بود او کرده بود
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:
عاشق شدم که پیر کوچه به من پوزخند زد
می خواست پند دهد که حرف چرند زد
قلبم شکست طعم بد طعنه های او
می گفت می شود دل بشکسته بند زد
می خواست راز عشق مرا بر ملا کند
آنقدر خیره بود سر انجام گند زد
من خسته از نصیحت مردم کلافه ام
بر زخم من کسی نمک زهر پند زد
قیمت گذاشت یار عزیزم دل مرا
در این حراج عشق مرا چوب چند زد
قلبم گریز داشت از او ابتدای کار
زان طرۀ سیاه دلم را کمند زد
گالیله که مُرد
زمین مستطیل نشد!
زمین گرد است هنوز
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,641 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,180 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,700 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان