امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر اشعار شاعران خارجی زبان
شکوه ِ دنیا همچون دایره ای بر روی آب است
که هر زمان بر پهنای خود می افزاید
و در منتهای بزرگی هیچ می شود



((ویلیام شکسپیر))
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
شبی که تورا در نور شمعها…….
می پرستیدم.طلایی موهایتبر بالشها و روتختیسفیدی دلانگیزی پراکنده بود.اوه تاریکی زوایا،هوا گرم، وستارههاقاب شده در چراغدانهای کشتیامواج لمبر میخوردند در لنگرگاهقایقها غژغژ میکردند،صدای آواز مردانهای بیرون اسکله میآمدوتو مرا دوست داشتی.در عشق توگلهای بلند درخت گوشوارهآبیهای گاردنیا، لادن های سرخ،درختان بالای تپه، جادههایی که ما طی کردیمو دریایی که تو راپیش از صخرهی هارتلند زاییده بودسهیم بودندتو با اینها مرا دوست داشتیو با مهربانی آدمها،روستائیان، ملوانان و ماهیگیرانو با پیرزنی که ما را اسکان داد و شام خوراند.تو مرا با خودت دوست داشتیکه همهی اینها و بیشتر از اینها بود،که تغییر کرد همان گونه که زمیندر فصل شکوفایی گلهاتغییر میکند

اف. اس. فلینت
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
چیزی نمانده
ماه
میان سکوت فرو میمیرد
آسمان از ستاره تهی میشود
چیزی نمانده
تو از خواب برخیزی
پرده پنجره رنگ ببازد
کوچه پر شود از گام و صدا و سایه
چیزی نمانده
سرم را کف دستم بگذارم
...
چه بنویسم؟
چیزی نمانده از تو جدا شوم و
دلم پوکه فشنگی گردد
شلیک شده
.
...

بروژ آکرهای
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
((ویلیام شکسپیر))

اي روح مسكين من

كه در كمند اين جسم گناه آلود اسير آمده اي

و سپاهيان طغيان گر نفس، تو را در بند كشيده اند!



چرا خويش را از درون مي كاهي و در تنگدستي و حرمان به سر
مي بري

و ديوارهاي برون را به رنگ هاي نشاط انگيز و گرانبها آراسته اي؟



حيف است چنان خراجي هنگفت

بر چنين اجاره اي كوتاه، كه از خانه ي تن كرده اي



آيا اين تن را طعمه ي مار و مور نمي بيني

كه هر چه بر آن بيفزايي، بر ميراث ِ موران خواهد افزود؟



اگر پايانِ قصه ي تن چنين است،

اي روح من،

تو بر زيان تن زيست كن؛

بگذار تا او بكاهد و از اين كاستن بر گنج درونِ تو
بيفزايد.



اين ساعات گذران را

كه بر درياي سرمد كفي بيش نيست، بفروش

و بدين بهاي اندك، اقليم ابد را به مـُلك خويش در
آور،



از درون سير و برخوردار شو،

و بيش از اين ديوار بيرون را به زيب و فر مياراي



و بدين سان مرگ آدمي خوار را خوراک خود ساز؛

كه چون مرگ را در كام فرو بري،

ديگر هراس نيست و بيم فنا نخواهد بود.
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
اگر کسی روزی بر در تو کوبد
و ترا بگوید که از من خبر آورده
مبادا باورش کنی یا گمان بری که او
خود منم
آخر به در کوفتن با نازکاری من
هموار نیست
حتی در اگر آن در ناپیدای
آسمان باشد.
اما تو اگر ناگاهی
بی آنکه بشنوی بر در بکوند
سوی در آیی ، در بُگشایی
و کسی به انتظار ایستاده ببینی
که انگاری بیم به درکوفتنش هست
کمی درنگ کن.
آن هم منم
و هم آن که از من خبر آورده
و هم خیل همرکابان من در فخرکردنم
به آنچه
نومیدی سازد
و آنچه
نومید می سازد
در برای آنی باز کن
که بر در نمی کوبد.

فرناندو پسوآ
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
اي روح مسكين من
كه در كمند اين جسم گناه آلود اسير آمده اي
و سپاهيان طغيان گر نفس، تو را در بند كشيده اند
!

چرا خويش را از درونمي كاهي و در تنگدستي و حرمان به سر مي بري
و ديوارهاي برون را بهرنگ هاي نشاط انگيز و گرانبها آراسته اي؟
حيف است چنان خراجيهنگفت
بر چنين اجاره ايكوتاه، كه از خانه ي تن كرده اي
آيا اين تن را طعمه يمار و مور نمي بيني
كه هر چه بر آنبيفزايي، بر ميراث موران خواهد افزود؟
اگر پايان قصه ي تنچنين است،
اي روح من،
تو بر زيان تن زيستكن؛
بگذار تا او بكاهد واز اين كاستن بر گنج درون تو بيفزايد
.

اين ساعات گذران را
كه بر درياي سرمد كفيبيش نيست، بفروش
و بدين بهاي اندك،اقليم ابد را به مـلك خويش در آور،
از درون سير وبرخوردار شو،
و بيش از اين ديوار بيرون را به زيب و فر مياراي
و بدين سان مرگ آدميخوار را خوراك خود ساز؛
كه چون مرگ را در كامفرو بري،
ديگر هراس نيست و بيم فنا نخواهد بود
.
((ویلیام شکسپیر))
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
چیزی نمانده
ماه
میان سکوت فرو میمیرد
آسمان از ستاره تهی میشود
چیزی نمانده
تو از خواب برخیزی
پردة پنجره رنگ ببازد
کوچه پر شود از گام و صدا و سایه
چیزی نمانده
سرم را کف دستم بگذارم...
چه بنویسم؟
چیزی نمانده از تو جدا شوم و
دلم پوکة فشنگی گردد
بروژ آکرهای
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
ممکن است چند روز دیگر
جیبهایم پر شود از برف
ممکن است چند روز دیگر
نامههای گرسنه برسند و
شرم سیـ ـگاری برایم بگیراند
ممکن است ناگهان چاییام سرد شود
ممکن است زیر سیـ ـگاری در بالکن بگذارم و پر شود از مه
سینه ام از دل
دلم از صدا
صدایم از گریه...
ممکن است...

بروژ آکرهای
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
باید باور کنیم
تنهایی
تلخ ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خستهای
که در خلوت خانه پیر میشوی
و سالهایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است
تازه
تازه پی میبریم
که تنهایی
تلخ ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست
دیر آمدن
دیرآمدن ... .

چالرز بكوفسكي
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:
غریبه ها !
شاید باور نکنید
اما آدم هایی پیدا می شوندکه بی هیچ غمییا اضطرابیزندگی می کنند.خوب می پوشند ،خوب می خورند،خوب می خوابند ،از زندگی خانوادگی لذت می برند.گاهی غمگین می شوندولیخم به ابرو نمی آورندو غالبا حالشان خوب استو موقع مردنآسان می میرندمعمولا در خوابلب چشمه


چالرز بوكوفسكي
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,792 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  مجموعه کامل اشعار کتاب دیوار از فروغ فرخزاد صنم بانو 19 1,243 ۲۴-۰۳-۰، ۰۷:۲۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Heart اشعار سجاد شهیدی minaa 13 2,860 ۰۹-۰۳-۰، ۱۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
35 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۱۰ ق.ظ)، sadaf (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۱۴ ق.ظ)، بانوی جنوب (۱۴-۰۹-۹۴, ۰۷:۵۸ ق.ظ)، v.a.y (۱۷-۰۵-۹۴, ۰۲:۳۹ ب.ظ)، ~ MoOn ~ (۱۷-۰۴-۹۴, ۰۴:۲۶ ب.ظ)، .ShahrzaD. (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۱۱ ب.ظ)، ملکه برفی (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۵:۰۸ ب.ظ)، نويد (۲۷-۰۴-۹۴, ۰۹:۵۵ ب.ظ)، n@st@r@n (۱۸-۰۴-۹۴, ۰۳:۰۷ ب.ظ)، خانوم معلم (۱۷-۰۴-۹۴, ۰۴:۱۱ ب.ظ)، Ar.chly (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۱:۴۶ ق.ظ)، Mahdiye (۰۳-۰۵-۹۴, ۱۰:۲۴ ب.ظ)، farnoosh-79 (۱۸-۰۴-۹۴, ۰۳:۰۳ ب.ظ)، ghazaleh (۲۶-۰۶-۹۴, ۰۹:۰۸ ب.ظ)، ♢Toktam♢ (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۱۰ ب.ظ)، دختر ایران (۱۰-۰۵-۹۴, ۱۱:۲۴ ق.ظ)، آشوب (۲۰-۰۵-۹۴, ۱۲:۲۹ ب.ظ)، zeinab.r.1999 (۲۵-۰۶-۹۴, ۰۴:۰۸ ب.ظ)، hannaneh (۲۲-۰۴-۹۴, ۱۱:۳۹ ب.ظ)، آیداموسوی (۱۸-۰۶-۹۴, ۰۳:۰۳ ب.ظ)، fatemeh . R (۲۰-۰۴-۹۵, ۰۲:۵۴ ب.ظ)، barooni (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۶:۴۱ ب.ظ)، صنم بانو (۲۶-۰۵-۹۶, ۰۴:۰۶ ق.ظ)، شقایق سرخ (۲۸-۰۹-۹۴, ۱۲:۴۹ ق.ظ)، HIDDEN (۰۷-۱۱-۹۵, ۰۷:۲۹ ق.ظ)، d.ali (۰۳-۰۸-۹۶, ۱۱:۳۷ ق.ظ)، Land star (۰۶-۰۵-۹۶, ۰۴:۲۱ ب.ظ)، امید.ج (۰۱-۰۲-۹۶, ۰۱:۵۸ ب.ظ)، taranomi (۰۳-۰۸-۹۶, ۱۱:۱۱ ق.ظ)، "فاطیما79" (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۷:۵۳ ب.ظ)، بهار نارنج (۲۳-۰۶-۹۶, ۰۳:۱۸ ب.ظ)، aaliiyi (۰۶-۰۴-۹۶, ۰۶:۵۱ ب.ظ)، Taraneh76 (۰۹-۰۵-۹۶, ۰۳:۰۲ ق.ظ)، Amira (۲۳-۰۲-۹۷, ۱۱:۲۹ ب.ظ)، ♥Aria♥ (۲۷-۱۱-۹۹, ۱۲:۲۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 5 مهمان