ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
من و استکان نعلبکیها از تاریکی نمیترسیم
این دری هم که به هم کوبیدی
در آشپزخانه بود
نه در خوشبختی
ناخنهایم را سوهان میزنم
یک مدل دیگر
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
من در خانه بودم
پنجره ها و درها باز شدند
از تنگ آب بیرون پریدم
روی زمین
بالا و پائین می آوردم ..
همسایه ها
با صدای قلبی منفجر شده
به سمت اتاق دویدند
کسی میان نامه ها
کسی میان خطوط تلفن
کسی میان ملافه ها نبود ..
چه کسی
زنگ خطر قطار را
کشیده بود ؟
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
نان تازه بگیر
به خانه ام بیا
دریانورد خسته !
میخواهم لباس های خیست را
از تنت در بیاورم
شیر گرم کنم برایت ..
بگویی
شانه هایم
سکان زندگی توست ..
و من
پنجره های این شهر طوفان زده را محکم ببندم ..
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
گل سرخی در زد
می خواست مرا ببوسد
دیر بود ..
و دیر و من و گل سرخ
به هم
می آمدیم ..
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
سیـ ـگار روشنت را
در جنگل خشک و آشفته ی من انداختی
بعد
پرسیدی : " مزاحمتان که نشدم ؟ "
خندیدم ، " نه ! اصلا "
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!
ارسالها: 27,690
موضوعها: 1,657
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۲
اعتبار:
12,489
سپاسها: 35
154 سپاس گرفتهشده در 10 ارسال
لب دریا
باد می آید
همه دستشان به موهایشان
دامن و کلاهشان ..
تو، دستها در جیب
مثل یک ایستاده در باد حرفه ای
با هفت هزار سال قدمت
به امواج خشمگین
نگاه می کنی .
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...!