ایران رمان

نسخه‌ی کامل: همین لحظه همین الان داری به چی فکر میکنی؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
به برامدگى روى مچ دستم UndecidedUndecided كه نكنه غده باشه دارم ميميرم ؟! xcvbxcvb
به اينكه دلم گرفت glbglb
به اينكه برگرد ... gla
به سيم شارژر تبلتم كه رفت بر فنا dvia
به اينكه كلى كار ناتموم دارم ....
به اينكه اخرش لب و دهنش رو بهم ميدوزم ... هه ... دين و آيين خودمو بهم ياد ميدى ؟! هر وقت خودتو اصلاح كردى بعد بيا منو ارشاد كن !
به اينكه ...
مهم نيست :) اينم ميگذره ؛)
به این که چقد چشمام میسوزه
تقریبا خوابم میاد
سرم درد میکنه
و یه چیز دیگه
به امتحان فردام که هم خییییلی سخته هم هیچی نخوندم!!!
باورکنید... من همچون ادمیم!
به اینکه یادتونه گفته بودم خیلی ها رفتار کپی پیست ارائه میدن ..
اصن با این کارهاشون به خاص بودنم ایمان اوردم..
ادامه بدید ... همینطور از نوع صحبت هام لحن من و تفکراتم تقلید کنید و کاملا کپی کنید بدون ذره ای تغییر.. خوش باشید دیگه ...


به خیلی ها که من متنفرم ازشون..
از خودشون ..
از برخودرشون ..
و اینکه فکر میکنن حالیشونه و رو شــــــــعن فکر استند ..
بلی

-___-
به یه چیز خیلی مهم که نمیگم تو خماریش بمونین
به اعتماد به سقف بعضى ادما Tongueasna اصن يه وضياااا ... xcvbasna
به اينكه دارم از خواب بيهوش ميشم ولى همچنان سر پام و تو انجمنم Tongue
به امتحان ساعت 11 که هیچی نخوندم!!!
تروخدا التماس دعا
به اينكه رفيقم يدونه ست ، واسه نمونه س ؛) [عشقم]
به اينكه امروز اصلا به كارام نرسيدم dvia
به اينكه روزه واقعا تموم حس و حال رو از ادم ميگيره Undecided ادم همه ش كسل و حال نداره asna يعنى لابد اين مدل روزه گرفتنم چقدر مورد قبول خداست fv
به اينكه اخرش نتونستم يه موضوع خوب انتخاب كنم برا نوشتن :|