ایران رمان

نیستی ولی همیشه هم صدایی
لیلای من،دریای من کجایی

یه آسمون آبی سقف اتاق منه
شبای اون پر خورشید مث روزام روشنه

دختر عموجان ناز نکن تو خیلی ماهی
دختر عموجان خوشگلی و عین ماهی
دختر عموجان قهر نکن تو عشق ِ ماهی
دختر عموجان قهر نکن عشوه نیا چقدر بلایی

یه روز سرد پاییز گلدونتو شکستی
مثل عروس گلها او گلخونه نشستی

یکی همیشه هست که عاشق منه

نگام که میکنه پلک نمیزنه

تنهاست خودش ولی تنهام نمیذاره

دریا که چیزی نیست عجب دلی داره

با گریه هام میاد غمام و حل کنه

نزدیک میشه تا منو بغل کنه

از آسمون و شب خیلی پایین تره

درو که واکنم خدا پشت دره

چشمام بستم از کنارش رد شدم

چشماشو بسته تا نبینه رد شدم

هر کاری می کنم ازم نمیگذره

حسی که بین ماست از عشق بیشتره

میثم ابراهیمی

هوام تویی
غم تو نگام
تویی اون کسی که میخوام هوام تویی

یه حلقه طلایی اسمتو روش نوشتم

می خوام بیام دستت کنم بیای تو سرنوشتم

دو تا دل از جواهر می خوام برات بیارم

که بندازم به گردن ت همیشه یادگارم

می گیره دل بهونت میام بسوی خونت

اگه کسی ببینه می گم شدم دیوونت

ازمعین

هستی جونیم

تو با منی هنوز
عطر تو بامنه
دنیا داره به ما
لبخند میزنه

بارونی جونی

همه چی مثل یه قصه شروع شد
دست دلم جلو چشم تو رو شد
حال چشای تو خوب بود از اول
امدی حال منم زیر و رو شد
عاشقتم با یه قلب شکسته
عاشقتم ولی خسته ی خسته
من همون که تو عالم و آدم
دلش و جز تو به هیچکس نبسته
تو رو می خوامت تو رو می خوامت
مثل دیوونه ها دوست دارمت
خیره می مونم به دوتا چشمات
تو رو با این چشما می شناسمت
تو رو می بینم تو رو می خوامت

♥آخه چشای تو جادویی♥

یه جور دیگه عاشقتم من
دل من عاشق عاشقیه


احمدوند

هستی جونیم