ایران رمان

نسخه‌ی کامل: مشاعره با شعر های خواننده ها ... !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
هر کی منو میبینه فکر میکنم دیوونم
دیونه تو هستم درد و بلات به جونم
مثه شب

مثه گل توي گلدون

مثه تصوير ماه توي بارون

مثل گريه تلخ ديوونه

ديگه چيزي ازم نميمونه
من محال است به دیدار تو قانع باشم
کی پلنگی شده راضی به تماش از ماه
هر دل میبینی یار داره
دلبرو دلدار داره
مونس و غمخوار داره
جز دل نفرین شده من
نخواستم با من بسازي

نخواستم هيچي بگي

نخواستم درد دلت رو

ديگه با هيچكي بگي

آخه عشق اجباري نيست

تو زندون من نمون
نه بي تو سكوت
نه بي تو سخن
به ياد تو بودن
به ياد تو من
ببين غم تو
رسيده به جان و دويده به تن
ببين غم تو رسيده به جانم
بگو چه كنم!
من از روزاي بي تو دلم خيلي گرفته
تو نيستي جز تو با كي بگم از چي گرفته
تو كه واسه جدايي يه قلب سنگي داشتي
واسه تنهاييم ايكاش يكم دلتنگي داشتي
[عکس: Dscf0039.jpg]
[align=center]


یک شبی مجنون نمازش را شکست................ بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود.............. فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لــــب درگاه او................ پر زلیـــــلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای................... بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای................... وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی............... دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن ................. من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم ................... این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم.................. در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی ..................... من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم ...................... صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد .................. گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت.................. غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی................ دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی................... در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود............... درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم ................ صد چو لیلا کشته در راهت کنم
میدونم گذشتن از من واسه تو کاری نداره
میدونم اگه نباشی تنهاییم ادامه داره
داره از چشات میفته ,گریه هام تو این شب خیس
دیونگیمو میبخشی ,میدونی دست خودم نیس
تو خودت بگو عزیزم,که چی مونده از غرورم
که چی مونده از منی که,خیلی وقته از تو دورم
ميرم و ميميرم

آسوده ميشم از عشق

ميرمو...........ميميرم