ایران رمان

نسخه‌ی کامل: مشاعره با شعر های خواننده ها ... !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
امشب چه ديدني شدي

باور نكردني شدي

دستام رو محكم تر بگير حالا كه رفتني شدي
اسمونی
اسمونی
چرا پیشم نمیمونی
تواز اسمونیو من یه فرشته زمینی
یار دبستانی من
بامنو همراه منی
چوب الف بر سر من
بغض منو اه منی
یاربـــ یاربــــ
ابکی علی من قتلو هو قتلونی؟؟؟
یه روز سرد پاییز
گلدونتو شکستی
مثل عروس گلها
تو گلخونه نشستی
یک نفر مانده بود در گودال
صد نفر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود درگودال
با سپر میزدند زینب را...
شلام این جا واقعا شعر مینویسید
(۰۳-۱۰-۹۴، ۰۶:۳۲ ب.ظ)sarina30 نوشته: [ -> ]شلام این جا واقعا شعر مینویسید
سلام شعر نمی نویسیم
باهم مشاعره می کنیم

اه ای خدا چرا تنها میشم
بهم دروغ می گفت که من همه زندگیشم
maraمرسی که گفتی بهم اجی
این دنیا که به وفا نداره

اگرداشت گریه های من الان

میشد سرمشق بقیه تا بدونند که

دل شکستن یه هنر نیستzaps


بلکه تنهای یک نفر فقط گره میزنه به دنیا