ایران رمان

نسخه‌ی کامل: مشاعره با شعر های خواننده ها ... !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
منم یکی از اون یازده تام....
من همونم که یه روز
می خواستم دریا بشم


می خواستم بزرگترین


دریای دنیا بشم
میخوام از اینجا برم یه جای دیگه
که نبینم روی تورو باره دیگه
هنوزم زمستون به یادت بهاره


توقلبم کسی جز تو جایی نداره
همه بهم میگن که اشتباه کردم

همه نمیدونن چقد دعا کردم

خداخدا کردم تا توبیا پیشم
میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
ازشب اول فهمیدم
وقتی همون شب بامنی
پس چن شب بعدهم تفرحا میتونی بری
تو بغل هرادمی
یه دل میگه برم برم
یه دلم میگه نرم نرم
طاقت نداره دلم
بی تو چه کنم
مجنون لیلی بی خبر
درکوچه های دربه در
مست وپریشون وخراب
هر ارزو نقش براب
بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم