ایران رمان

ضربان قلب من تند می زنه ، می خواد آروم بزنه
نه دیگه نمی تونه
از تو پس کوچه ی دل داد می زنه ، داد و فریاد می زنه
نه کسی نمی دونه

هر روز پاییزه هرهفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
دلخونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه

هنوزم پاي تو گيرم
هنوزم رو تو حساسم
يه كاري با دلم كردي
كه هيچكسو نميشناسم

میخوام دستاتو بگیرم
ببین واسه عشقت میمیرم
تو بیا همسفر من باش
به فکر چشم ترم باش

شده رفیق شب هام
وقتی که خیلی تنهام
میگیرمش روبه رو
بازم میشی آرزو

وقتی که دل تنگه فایدش چیه ازادی
زندگی زندونه این که نداره شادی

یه عمریه که دیوونه ی رپ و راک شدیم ...

میمیرم بی تو اینو میدونم تورو دوست دارم بیشتر از جونم
آخحه این عشق و به تو مدیونم
تا دنیا دنیاست قدر ِ تو میدونم

می خونم اخ که دیگه فرنگیس
عشق تو داغونم کرد
به کی بگم که چشمات تو خونه زندونم کرد
دلم شده دیونه
خدا خودش می دونه
کوچه دلش می گیره سکوتشو میشکونه

هوایی رو که تو نفس میکشی دارم راه میرم بغل میکنم
تو بامن بمون تا ته این سفر من این ماه و ماه عسل میکنم