ایران رمان

نسخه‌ی کامل: مشاعره با شعر های خواننده ها ... !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
وقتی که میرم تو خودم شاید

پاییز سال بعد برگردم

دنیای ما اندازه ی هم نیست

می بوسمت اما نمی مونم

تو دائم از آینده می پرسی

من حال فردامم نمی دونم

تو فکر یه آغوش محکم باش

glaاغوش این دیوونه محکم نیست

صد بار گفتم باز یادت رفت

دنیای ما اندازه ی هم نیست

دنیای ما اندازه ی هم نیست
تو كه نيستى من و اين پنجره با هم قهريم
ما از اين پنجره فردا رو تماشا كرديم
مرگ بر بريدن نفس
مرگ بر قفس
مرگ بر شكوه خار وخس
مرگ بر هوس
من يه دوونه م وقتشه عاقل شم
تو ته خوبى حق بده عاشق شم
من عاشق بى قايق تو دريا ها ميميرم
چشمامو ميبندم بى رويا ها ميميرم
ميميرم وميميرم آسوده ميشم از عشق
ميرم وميميرم
من ، من ، من رويايى دارم روياى ازادى
روياى يك لحظه بى وقفه از شادى
♫♫♫

یکی بود دلش یه رنگ بود ، یکی بود دلش یه سنگ

یکی بود نگاش قشنگ بود ، یکی گریه هاش قشنگ

یکی یکی بود که زیبا بود
....
دلت با من هماهنگه
نگاه تو تو چشمامه
تنت با من ميرقص ه
همون حسى كه ميخوامه
همه لحظه ها غريبن بوي دلتنگي ميدن
تو مي خواي ازم جدا شي اينو چشماي تو ميگن ...
نباشى كل اين دنيا واسم قد يه تابوته
نبودت مثله كبريت و دلم انبار باروته