ایران رمان

نسخه‌ی کامل: هركى مى خواد بياد داخل محفل ما .
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
يه روز يه اقا خرگوشه …اِ ببخشيد اشتباه شد

يكروز به ياد م اورى اى سنگين دل
وه چه دير است،نشسته ،سنگى برمن
س خ
نترسم که با دیگری خو کنی تو با من چه کردی که با او کنی؟

ی بده
فقط براى اتنا گفتم
يار تو مهربان و عاقل باشد
تو برايش سرورى كن خواهر
مى رسد مژده ى بهارى امروز
مى شوى غرق شادى اى دختر
س خ
روزی سر خانه ی قلبم تو بیایی
آن روز بدان آمدنت سود ندارد
س.خ
دل مهربانت مرا، پس نزند هرگز
مى دانى كه مى دانم ،تو همواره مهربانى
س خ
اینم بالاییه ولی با کمی تغییر
یک روز در قلبم تو بیایی
آن روز دگر آمدنت سودی ندارد
س.خ
دختر ك خسته ،به پاى من نشسته
نمى خواهد مرا،دلم بدجور شكسته
س خ
هرروز غمم سر به افلاک میکشد
پس کی این انتظار به پایان می آید
س .خ
دست افشان شو ،برقص
پاى كوبان شو،بخند
چون رسى به هوشيارى
انتظار سر مى رسد
س خ
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شيوه ى راه رفتن اموخت