ایران رمان

نسخه‌ی کامل: هركى مى خواد بياد داخل محفل ما .
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
نغمه تو اصن سپاس نزنى ها، واسه انگشت سبابه ضرر داره.خخخ



در شبي پر ستاره و آرام دختري در عذاب مي ميرد

دختري در عذاب تنهايي غرق در التهاب مي ميرد


مرضيه اكبرپور

دال بدهxcvl
اخ گفتی صنم
دیگه میخواستم برم پروفایلش جیغ بکشم[عکس: dfgh.gif]


دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود


خليل ذکاوت
دال بدهxcvl
در شبي پر ستاره و آرام دختري در عذاب مي ميرد
دختري در عذاب تنهايي غرق در التهاب مي ميرد
زهره اينو من قبلا گذاشته بودمdfgh


ميگم هوويى بگو نه.asna



دلم ميخواد پوستت را بکنم زهره
ولى حيف که دلم قد گنجشکه زهره

سروده ى خودم همين الان يهويى.خخخ
ه بده کچلxcvl
حالا من از کجا میدونستم؟کچل خودتی سیندی.خخخ


هر کجا شاخه گلي همرنگ خون رويد ز خاک
کشته ي عشقي است مدفون، از مزار ما مپرس
همين3-4 تا پست قبل گذاشته بودم. اگه چشاتو باز کرده بودى ميديدى.
چشم پزشک آشنا دارما.خخخ


ساقی فلک ارچه در شکست من و توست

خصم تن و جان می‌پرست من و توست

تا جام شراب و شیشهٔ می باشد

در دست من و تو، دست دست من و توست



هاتف اصفهانی
ت بدهdfgh
اوه حالا من تمام پستای تو رو باید بخونم؟عجبا


تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
تکرارى بود.خخخ

وقت اجلم ناله نه از رفتن جانست
از یار جدا می شوم این ناله از آن است

معروف تبریزی
ت بدهdfgh
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم