ایران رمان

نسخه‌ی کامل: هركى مى خواد بياد داخل محفل ما .
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
سكوتم از رضايت نيست
دلم اهل شكايت نيست
تو رو دوست دارم
مثل حس قشنگ كودكى
(ترانه از مازيارفلاحى)
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم

ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
درميان گوسفندان چريدن
به مانند گرگ دريدن
س خ
نه چشمى براى گريستن
نه پايى براى رفتن
نه دستى براى اويختن
نمانده،
تو نرو
وتنها مى ماند حسرت
اگر تو روى
س خ
يك روز ديدم امدى
من به تو خنديدم
واى از ان روزى كه بايد بروى
من با تو ميميرم
می خوانمت با حنجری کز درد در آتش فسرد
می خوانمت با خنجری که در دلم گم کرده ای
(امید جمشیدی)
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش
حافظ
شعر را تزريق كنيد تا زنده ام
خستگيم را شعر درمان مى كند
س.خ