ایران رمان

نسخه‌ی کامل: هركى مى خواد بياد داخل محفل ما .
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

واو بدهazsx
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

فروغ فرخزاد
دال بدهxcvl
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است
تازه مى كند غم دل مرا ،صداى اذان
چرا كشته اند نام مولا را در خانه(منظورم كشور عربستان است)
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینه ی عبرت دان
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم

که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی

نه سراغ من گرفتی نه سخن به نامه گفتی

به همان بهـانه ای که،نشنیده ای ندائــی


فریدون مشيري
ى بدهdfgh
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد


د بده[عکس: dfgh.gif]
دل دارم و دلدارنيست
غم دارم و غمخوار نيست
س خ

تو درياي من بودي آغوش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد