ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دفتر اشعار شاعران خارجی زبان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
تمامی گناهانت را میآمرزم
نمیتوانم اما ، دو گناه از آن انبوه را ببخشايم
شعری که نجوا میکنی با خود و
بوسهی پرسروصدايت را
هی گناه ! خوش باش ، و هر سال شکوفه کن
نصيحت مادرم را اما از ياد نبر :
عزيزکم ! بوسه ، مال گوش نيست
فرشتهی من ! آواز ، مال چشم نيست
  • سوفیا پارنو
کسي که
دوستش دارم
به من گفته است
که به من محتاج است

به همين خاطر هم
من مواظب خودم هستم
و چشمانم باز است
در راهي که ميروم

و دلهره دارم
از هر قطره باران
که مبادا
با ضربتي نابودم کند

  • برتولت برشت
شراب از کام تو ميريزد
و عشق از چشم رخنه ميکند
هر آنچه بايد باور کنيم همين است
پيش از آنکه پير شويم و جان دهيم
پيکم را بلند ميکنم
به تو مينگرم
و آهي ميکشم

  • ويليام باتلرييتس
همچون رودخانه ها به جستجوی دریا
حتی ژرف تر از آنها
جان من به جستجوی توست

در آن دورها
آنجا که رودها
بر بستر تنهایی خویش میگریند
من نیز ناله میکنم

همچون گلسرخی زیبا
که هستی خود را
بر قدرت شیرین خورشید می گشاید
من نیز تمام قلبم را
برای تو باز میکنم

همچون شبنم صبحدم
که خالص و رها
سوی خورشید میرود
روح من نیز
رو به سوی تو دارد
همچون شبنم که بر چهره ی خورشید ردی نمیگذارد
من نیز در وجود تو بی ردم

رودها راه خود را می شناسند
و قطرات شبنم خورشید را
گل سرخ به دست خورشید خواهد شکفت
اما اندوه من آیا خواهد گذشت ؟
پایان این راه طولانی کجاست ؟
آیا به تو خواهد رسید ؟
این راه طولانی و اندوه
آیا روزی به پایان خواهد رسید ؟

  • کریستینا روزتی
عاشقان خاموشی می گزینند
عشق ، گرانبهاترین سکوت است
مرددترین ، تحمل ناپذیرترین
عاشقان ، جویندگانند
کسانی که دل کندن و رفتن می دانند
کسانی که تغییر می دهند ، فراموش می کنند
قلبشان گواهی می دهد برای ناکامی آفریده شده اند
برای نرسیدن ، برای دربدرشدن
عاشقان ، همچون دیوانگانند
زیراتنهایند ، تنهای تنها
منکوب لحظه ها ، تسلیم لحظه ها
غرق آب های چشم ، محروم از عشق
مرعوبشان می کند عشق
عاشقان ، به زیستن ادامه می دهند روزها
کاردیگر نمی دانند ، نمی توانند
همیشه درراهند
همیشه رهسپار هیچستان
آن ها انتظار می کشند

  • خیمه سابینس
ای کاش میتوانستم نشان دهم
که تا کجا دوستت دارم
همیشه در جستجو هستم
اما نمیتوانم راهی بیابم

به آن ، آنی در تو عاشقم
که تنها خود کاشف آنم
آنی ، فراتر از تویی که دنیا میشناسد
و تحسین میکند

آنی که تنها و تنها از آن من است
آنی ، که هرگز رنگ نمیبازد
و آنی ، که هرگز نمیتوانم عشق از او برگیرم

  • گی دو موپاسان
از آن رو به توعاشقم
که میدانم دوستم داری
تنها به خاطر خودم و
نه هیچ چیز دیگر

  • جان کیتز
در جستجوی دوستانی به میان مردم آمدم
در جستجوی عشق به میان مردم آمدم
برای فهمیدن به میان مردم آمدم

ترا پیدا کردم

برای گریستن به میان مردم آمدم
برای خندیدن به میان مردم آمدم

تو اشک هایم را پاک کردی
شادی هایت را با من قسمت کردی

در جستجوی تو از میان مردم رفتم
در جستجوی خود از میان مردم رفتم
برای همیشه از میان مردم رفتم

تو هم آمدی
  • نیکی جووانی
برخی فراموش می کنند که عشق یعنی
در بر گرفتن و بوسیدن تو
شب بخیر
مهم نیست که جوانی یا پیر

برخی به یاد نمی آورند که
عشق یعنی
گوش سپردن و خندیدن و بی تابی
مهم نیست که چند سال داری

تعداد کمی می فهمند که عشق یعنی
تعهد و مسئولیت
و نه سرگرمی

مگرنه اینکه
عشق یعنی
تو و من

  • نیکی جیووانی
هر روز چيزي زيبا آغاز مي شود

کبوتر نامه رسان ، به پرواز درمي آيد
باز ميگردد
نااميد يا اميدوار
ما همواره باز مي گرديم
اشکهايت را پاک کن
و با همان چشمان غمناک ، لبخند بزن
هر روز چيزي آغاز مي شود
هر روز چيزي زيبا آغاز مي شود

  • ياروسلاو سايفرت