ایران رمان

هميشه فردايي نيست

تا زندگي فرصت ديگري براي جبران اين غفلتها به ما دهد

کساني را که دوست داري هميشه کنار خود داشته باش

و بگو چقدر به آنها علاقه و نياز داري

مراقبشان باش

گابريل گارسيا مارکز

چندي پيش حلقه اي از گل سرخ برايت فرستادم
که هرچند بر شکوه و افتخار تو نمي افزود
اما اميد اين بود که به طراوت روي تو
آن گل پيوسته شاداب ماند
اما تو تنها نفسي در آن گل دميدي
و آن را براي من بازپس فرستادي
تا وقتي غنچه هايش باز شود
و رايحه لطيف آن پخش گردد
من به جاي بوي گل
رايحه عشق تو را از آن استشمام کنم

"بنجامين جانسن"

عشق خودش خواهد آمد
بي هياهو
نمي توان از آن فرار کرد
زماني متوجه آمدنش خواهي شد که
بدون آن نفس کشيدن دشوار ميشود

"پاتريک موديانو"

باد ناله کنان در شهر

صدای باران به دنبال خود دارد،

در دریا نیز صدای باد شنیده میشود

یعنی ممکن است کشتی ها غرق شوند؟

سیب ها در باغ

از درخت فرو می افتند.

آه، یعنی ممکن است کشتی ها

در دریای طوفانی غرق شوند، غرق شوند؟

کریستینا راستی

چه مدت ترک شده بودی
که اینچنین وحشت زده ای ..
چه مدت رنج کشیده ای
تا چنین بی رحم شوی ..
وَ چندبار میانِ این و آن
من را مبهوت کرده ای
آه ای عشق ...

مرام المصری

زیبای من

سیاه اگر چشمِ تو باشد

سرم که بر زانوانِ تو باشد

می دانم شب از چشم های تو می آید

پنهانی به دره ها می ریزد

بر کوه ها و دشت ها می گسترد

دریایی تاریک، زمین را در خود می پوشد

سیاه اگر چشمِ تو باشد

روشنای من است ..

لوسیان بلاگا

گاهی خوابت را می بینم

بی صدا

بی تصویر

مثلِ ماهی در آب های تاریک

که لب می زند و

معلوم نیست

حباب ها کلمه اند

یا بوسه هایی از دل تنگی...

"توماس ترانسترومر"