ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دلنوشته ها و متن های ادبی کوتاه و بلند بچه های ایران رمان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
خدا جونم یکی به زندگیم پا گذاشته که بهش معنا داده


به زندگی بی انگیزم ، انگیزه بخشیده

خودت میدونی کیو میگم


پس فقط میمونه یه خواهش



مراقبش بــــــــــــــــــــــاش
عشـــق

نــه پــول میخـــواد

نــه خوشگلـــی

نــه ماشیـــن

نــه هیچـــی دیگـــه

فقـــــط دو تــا آدم میخــــواد...

تاکیــــد میکنــــم : آدمــــــــ
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست…
و غمــت سـهم ِ مــن!
آهای غریــــــبه

تویی که در کنارش مینشینـــــی و با چند آیه محرمش میشــــوی

اما مــــــــــــن...

مـــــنی که عمریست در عشـــق و حســـرتش بســـر میــبرم

هنوز به او ...

نامحرمــــم ...
از چI بنویسم؟؟؟!!!
ازقلبی ک مرانخواست؟!
یاقلبی ک اورا خواست؟!
ازدلم ک شکست؟!
یا از نگاه غریبه اش ک با غریبه آشنا شد؟!
شاید هم گناه ب گردن چشمان او باشد!
ک هیچ ندید مرا!یا ندیده گرفت مرا
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری



. . .

اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری


. . .

وَ حآل هــَم کِه گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد


. . .

زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری


. . .



کنی



. . .

وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی گریـــه
یـﮧ موقعی هَست که هی اَز {خودتـــ} میپرسی

اونم دلش برآم {تـَنگ} میشــﮧ یآ نـَــﮧ ؟


! ..

یا همینقد که دوسـِـش دآرَم {دوسَم دآره} یا {نـَــﮧ


} ..

یا اصن بهم {فکر} میکنــﮧ یا نـﮧ ؟؟

یـﮧ دَفعـﮧ گوشیت {زَنگ} میخوره


..

وقتی {عَکسِشو} روی گوشـــیت میبینی


....

بـﮧ جَوآب {هَمــﮧ} سوآلآت میرِسـی


..

انگآر بهتَرین {لَحظــﮧ} دُنیآس

زندگی می کنم



...


حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم


!


چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم می سازد


...


بگذار هرچه از دست میرود برود


...!!!


من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد


حتی زندگی را



un 66��{ ��� اصن بهم {فکر} میکنــﮧ یا نـﮧ ؟؟

یـﮧ دَفعـﮧ گوشیت {زَنگ} میخوره


..

وقتی {عَکسِشو} روی گوشـــیت میبینی


....

بـﮧ جَوآب {هَمــﮧ} سوآلآت میرِسـی


..

انگآر بهتَرین {لَحظــﮧ} دُنیآس
دیــگـر هـوایِ بــرگــردانـدنـت را نــدارم . . .
هــرجــا کــه دلــت مــیـخــواهــد بــُـرو . . . !!!
فــقــط آرزو مــیـکـنـم وقـتـی هــوایِ مـَـن بـه سـرت زد
آنــقـدر آســمــانِ دلــت بــگــیــرد کـه بــا هــزار شــب گــریــه
چــشــمــانــت بــاز هــم آرام نــگــیــرد . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

برای خیانت هزار راه است اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست
.
.
.
دلم
پُر است
پُر پُر پُر آنقدر که گاهي اضافه اش از چشمانم ميچکد....!
.
.
.
زيادي خوبي كردم رفتي نموندي با ما آخر خط رسيده وسم نداري حالا با رقيبم نشستي گفتي همين كه هستي رفتي و بي تفاوت دل منو شكستي
.
.
.
از وقتي رفتي هيچ کسي هم درد و هم رازم نشد هيچ کسي حتي يک دفعه هم غصهء سازم نشد رفتي ولي بدون هنوز عاشقتم تا پاي جون دل بهاريم عاشقه چه تو بهار چه تو خزون
.
.
.
در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...
.
.
.
خـــــدا!!!!
کي کـــــــــات مي دي؟؟؟!!
هزار بار ،يک پلان رو گرفتي...
من بازيگر خوبي نمي شم،بــــاور کن .!
.
.
.
تو سکوت مي کني!
فرياد زمانم را نمي شنوي
يک روز !
من سکوت خواهم کرد
و تو آن روز براي اولين بار
مفهوم "دير شدن " را خواهي فهميد .......
.
.
.
برای بدست آوردنت نمی جنگم !
به تکّدی قلبت هم نمی آیم !دوستت دارم ،فارغ از داشتنت ..
.
.
.
دلم از هزار راه ِ رفته ؛
بی تو باز گشته است ..
ایوب هم اگر بود ،
چشم می بست از انتظار آمدنت ...
.
.
.
مــــن ...
این روزهـــــا
صدای ثانیــــه ثانیـــــه فرامــــوش شدنم را
می شــــنوم....
.
.
.

سخت تر از
تمام نبودنت
دفتریست
جا مانده از خاطرات
که هر برگش
احساسیست
که به دار آویخته شد . . .
.
.
.
خیالت را از این شب های
پُر کابوسم بگیر!!!
که این چشم ها
خاموشی را تا به صبح فریاد میزنند!!!
.
.
.
پیراهنت در باد تکان می خورد
این
تنها پرچمی ست که دوستش دارم
.
.
.
به هر چه نمی‌خواستم رسیدم
جز تو... که می‌خواستمت
.
.
.
یک روز می‌آیی
و در گورستانی دور
در استخوانم می‌دمی
تا شعرهای ناسروده‌ام را بشنوی ...
.
.
.
آمدن كسي را انتظار نمي‌كشم
به خودت نگاه مي‌كنم
اي تاريكي
.
.
.
نپرس چرا هیچ دردی دردم نمیکند،
من خود را از شدت درد به شفا رسانده ام
.
.
.
حـــوا ...؟
تـــو!!! ...
مگــــــر سیب را پوست کنـدی خــــوردی؟
که دنیـــا این گــــونهـ پـوست مــا را مـی کند!!!
.
.
.
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی
.
.
.
وقتي از كسي كينه‌اي به دل مي‌گيري در واقع دشمن را به قلب خود راه داده و براي او جايي تعيين كرده‌اي. سعي كن خانه دلت را تنها از دوستان پركني و هرگز گوشه‌اي از آن را در اختيار دشمنان نگذاري
.
.
.
وقتی از دنیا خستـــــــه می شوم
می نویســـــــــــــم
می نویسم تا فرامـــــــــــوش کنم
.
.
.
خـاطرمـان بـاشــد شـاید سـالها بعـد در گـذر جــاده ها بی تفـاوت از کنـار هم بگــذریم و بگوییــم ایـن غـریبه چــقدر شبیــه خــاطراتم بــود.....
.
.
.
مسافر "مسافر" است از همان اول که به استقبالش میروی به فکر بدرقه کردنش هم باش دل نـــــــبند...
.
.
.
انصـــاف نیـست کــه دنیــا آنقـدر کوچک باشد کــه آدم هــای تکــــــراری را روزی صـد بـار ببینی و آن قدر بزرگ باشد کــه نتـوانی آن کسی را کـه دلت میـخواهــد حتــی یک بـار ببینـی....
.
.
.
میان دفتر شعرم که می وزی نفس واژه هایم از بوی تو می گیرد و سکوتم بند نمی آید....
.
.
.
دلی که می شکند عشقی آغاز می گردد دل شکسته من ادعای تولد عشق بی فرجام ماست و چنین قصه تکراری سزای دل من و تو نیست....
.
.
.
کسی را که دوست داری دوستت ندارد...کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نداری...اما کسی که تو دوستش داری و او هم دوستت دارد به رسم و آئین زندگانی به هم نمی رسند و این رنج است...زندگی یعنی این...
.
.
.
مــن را همین گونه كه هـستـم دوست داشته باش...نمی توانـی؟!...مــن می روم...تــو هم برو مجسمه ساز شو......
.
.
.
میترسم از این که...
روزی...
یک جایی...
من و تو...
خیلی دور از هم،
شب و روز در آغوش یک غریبه،بی قرار هم باشیم
.
.
.
راز چیست ؟
چیزیه که شما به همه میگید که به هیچ کسی نگن !
.
.
.
بعضـی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمربنـدن
همیشه هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان !
.
.
.
در غوغای زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم ، تاوان آن هر چه باشد ، باشد
.
.
.
دوستت دارم؛
این تعارف نیست
زندگی ِ من است!
.
.
.
یکی می پرسد اندوه تو از چیست ؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ می نویستم برای آنکه باید باشد و نیست
.
.
.
چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده
.
.
.
نا شناخته ام...
هر چه از تو دور تر...بقض هایم سنگین تر
این جا احساس غریبی میکنم
شاید نیستم
هیجاناتم خاموشند
احساسم بی تفاوت...
هیچ چیز این جا جذبم نمی کند...نگاهایم بی پاسخ اند...
چرا که من یک ناشناخته هستم!!!
.
.
.
تو این دنیا...تو این عالم
میون این همه ادم...
ببین من دل به کی دادم...
اه اونی که نمی خوادم...!
دلم شیشه...دلش سنگه
واسه سنگه دلم تنگه!!
.
.
.
چند وقتیست هر چه میگردم...
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم
نگاهم اما...
گاهی حرف می زند
گاهی فریاد می کشد...
.
.
.
نرسیده به بعضی از خاطره ها باید بنویسم...
آهسته به یاد اورید خطر ریزش اشک...!!
.
.
.
خدایا...
خدایا...
از تمام دنیات...
فقط یه نفر رو می خوام
زیاده؟؟؟
.
.
.
تنهایی یعنی وقتی با دوستات تو یه جمعی هستی و
اونا میخندن تو تو فکر فرو بری و به اونی که پیشت نیست فکر کنی!!!
.
.
.
بس کن ساعت...دیگر خسته شده ام...
اره منم کم اورده ام...
خودم میدانم که نیست...
انقدر با بودنت نبودنش را به رخم نکش
.
.
.
بیزارم از این خواب ها که هر شب منو به glaاغوش تو میارن
و صبح با اشک از تو جدام میکنن...
.
.
.
تنها دلیل افتادن من از چشمانت
جاذبه ی رقیب بود نه زمین.
.
.
.
من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم ، چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم .
.
.
.
عشق هرگز به رنگ ترديد در نمي آيد . !
.
.
.
یک قلب مهربان،چشمه ای است از شادی که هر چیزی را در اطراف خود با لبخند،تروتازه میکند
.
.
.
چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی گل من ، باغچه نو ، مبارک
.
.
.
به دنبال رفیقی باش که با تو گریه کنه چون کسی که با تو بخند زیاد است.
.
.
.
عشق ، سپيده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق !
.
.
.
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
.
.
.
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند
.
.
.
مادرم می گفت عاشقی یک شب است وپشیمونی هزار شب،اما هزار شب است که پشیمانم چرا یک شب عاشقی نکردم
.
.
.
دختر: من خوشگلم؟
پسر: نه
دختر: دوستم داری؟
پسر: نوچ
دختر: اگه بمیرم گریه میکنی؟
پسر: اصلا
دختره چشماش پر اشک شد و هیچی نگفت ،پسره بغلش کرد و گفت : خوشگل نیستی زیباترینی ،دوستت ندارم چون عاشقتم ،اگه بمیری گریه نمیکنم چون منم میمیرم...
.
.
.
دلم هوای glaاغوشی را کرده است
که نه زن باشد نه مرد
خدا جونم زمین نمیایی؟
.
.
.
دوباره سیب بچین حوا...
من "خسته ام "
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
.
.
.
چـه اشـتـبـاه بـزرگـیسـت.......
تلخ کردن زندگی خود
بـرای کـسـی کـه......... در دوری مـا
شـیـریـن تـریـن لـحـظـات
زنـدگـیـش را سپری مـی کـند.
.
.
.
هربار که کودکانه دست کسی رو گرفتم
گم شده ام !!!
ترس من از گم شدن نیست ..
ترسم از گرفتن دستی ست که بی بهانه رهایم کند !
.
.
.
شاید تنها کسی نبودم
که دوستت داشتم
اما کسی بودم که
"تنها"
تو را دوست داشتم...
.
.
.
نمی دانم گناه توست
یا عیب چشمهای من؟!؟!
اینکه بعد از تو
تمام عالم از چشمم افتاده اند . .
.
.
.
خُدایـــا
راهیـ نِمیبینَم
آیَنده پِنهـــانـ اَستـ
هَمینـ کـــافیست کـــه تو راهـ را میبینی وَ
مَن
تـــــو را!
.
.
.
خاطراتـــ نه ســـر دارنـــد نه ته...
گاهـــی وسط یکـــ فکر...
گاهـــی وسطـــ یـــک خـــیابان...
سردتـــ میکننـــد...
داغتـــ میکـــنند...
رگـــ خوابتـــ را بلدنـــد...
زمینتـــ میزننـــد...
خاطراتـــ تمـــام نمیـــشوند...
تمامـــت میکننـــد
.
.
.
می دانی.....؟!
به رویت نیاوردم.....!
از همان زمانی که جای"تو"به"من"گفتی:"شما"
فهمیدم پای"او"درمیان است....
.
.
.
نوازش م کن...
نترس...
تنهاییم واگیر ندارد...
فقط درد دارد...
درد...
.
.
.
خوش بحالت آدم!
خودت بودي و حوايت،
کسي نبود حوايت را هوايي کند...
.
.
.
گـــــــــاهی بـــــــــــــه قــــدری دلـــــــــــــمــ

برایـــــــت تنـــــــگ میشود کــــــه

حــــــــــاضرم حــــــــتی بادیگــــــری"ببینمت"...
.
.
.
خـــــط عمــرم کــــــف دســـت هـايـم نيســـت ....
بـه فـالگيــر بگــو :
ردِ پـاهـاي ِ
تـــو را ببينـــد
.
.
.
چه میدانی از دل تنگم ؟؟؟
گاهی به خدا التماس میکنم فقط خوابت را ببینم !!!
میفهمی ؟؟؟
فقط خوابت را !!!
.
.
.
دعــای بــاران چــ ــرا؟
دعــای عشــ ــ ـق بخــوان.
این روزهــا دلــ ها تشنــه تــرند تا زمیــن...!!
.
.
.
رفت .....
تا تو تنها نمانی
افسوس!
ندانست ....
تنهاترت کرد
.
.
.
اسمش نه عشق است؛نه علاقه؛ نه حتی عـادت؛حماقت محـــض است !دلتنگِ کـسی باشی؛که دلش با تـو نیست !!!
.
.
.
خــــدای منــ
دستــانت را بـــــــه من بــده
دســتانــت که مالـ منــ باشند
هـیچ کــس مـــرا دست کم نمیگیرد
.
.
.
هـــمــیــشـــﮧ نـــــﮧ
ولــــﮯ گـــاهـــﮯ
مــیــاטּ بـــوבטּ و خـــواســتـטּ
فـ ـاصـلـــﮧ مـــﮯ اُفــتــد
وقـ ـتــهــایـــﮯ هـــســت کــــﮧ
کــســﮯ را بـــا تــمـــاҐ وجــــوב میخواهــــﮯ
ولــــــﮯ نــــبـــــــایــــב کــنـــارش بــــاشـــﮯ...
.
.
.
يادت باشه !!
وقتى واسه كسى همه كس شدى ...
اون كس بعد ازتوخيلى بى كسه
يا براى كسى همه كس نشو
يا اگه شدى
به فكر بى كسى هاش هم باش ...
.
.
.
این حوالے روزگارم نیز همانند دنیایم شده
گرده گرد !
هیچ گوشه اے ندارد براے آرامش . .
.
.
.
عطرها بی رحم ترین عنصر زمین اند . . .
بی آنکه بخواهی میبرنت تا قعر خاطراتی که برای فراموشیشان تا
پای غرور جنگیدی...
.
.
.
حالم گرفته از این شهر
که آدم هایش همچون هوایش
ناپایدارند !
گاه آنقدر پاک که باورت نمی شود
گاه چنان آلوده که نفست می گیرد . . .
.
.
.
دردِ نَمُردن دارد مرا از پاي در مي آورد
مردانگي کن تيغ
به يکباره ريشه هاي زميني ام را بزن.
.
.
.
دلم به وسعت یک آسمان تیره غمگین است
صدایی نیست ، مأوایی نیست ، حتی سایبان روزهای دلتنگی نیز دیگر
جوابگوی دلتنگی هایم نیست
.
.
.
بعضی ها گریه نمی کنند !
اما
از چشم هایشان معلوم است ؛
که اشکی به بزرگی یک سکوت ،
گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . . .
.
.
.
آدم ها عجیب اند . . .
در کودکی به عروسکی که باید با آن بازی کنند،
دل می بندند!
اما وقتی بزرگ می شوند،
با دل آدمی که باید به آن دل ببندند،
بازی می کنند!!!
.
.
.
بهانه هم اگر میگیری
بهانه ی مرا بگیر
من تمامِ خواستن را وجب کرده ام
هیچ کس به اندازه ی کافی‌ عاشق نیست
هیچ کس
هیچ کس به اندازه ی من
عاشقِ تو و بهانه هایت تو نیست ..
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا