ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دلنوشته ها و متن های ادبی کوتاه و بلند بچه های ایران رمان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
خوشبختی
تعریف های گونه گون دارد
به تعداد آدم های دنیا...
عمر من یکی
به خوشبختی قد نمی دهد
گل قشنگم !
می دانم در انتظار تو
فرو می شکند
و تو خوب می دانی که من
خوشبختی نمی خواهم،
تو را می خواهم....
جاده‌ها
جایی اگر برای رفتن داشتند،
غربت
با پوشیدن کفش‌هایت
آغاز نمی‌شد...
یه روزایی

صدای بارون، بوی بارون، بوی قهوه، پیاده روی، خوندن کتاب و ... حالتو سرجاش می آرن

یه روزایی هم همینا

آره دقیقا همینا

حالتو ..............



داغون میکنه ...


اره داغون



تنهایی
نامِ دیگر پاییز است،
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هات، بیش‌تر...
[/align][/color]
[/color][/size][/align][/color][/font][/font][/color][/size]
تمام فصل ها
فصل تو اند
که [b]پــائـیــزند....[/b]
[عکس: 24fidwgzjdcexgqpknz0.jpg]


آدمی که بی صدا قهر میکند می خواهد که بماند!
که دوباره بخواهد؛ که دوباره خواسته شود!
وگرنه رفتن را که بلد است...
به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ...

ﺍﺳﻤﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺐ ﺭﻓﯿﻘﺎﻡ ، ﻧﯿﺸﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻦ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ

ﺍﺷﮑﺎﺷﻮﻧﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻦ ﺑﮕﻦ :

ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﯽ !!!!

ﮐﯽ ﻓﮑﺮﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ؟؟ !!!







تنها برخی از آدم ها بـــاران را حس می کنند

بقیه فقط خـــیس می شوند......
از خوشی های روزگار، همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن...به ماندن...
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتن ش...
به بودن...به نبودن...
به عشق، به بی عشقی...
به حرف زدن...به سکوت...
به دل بستن...به دل کندن...
به صندلی خالی...به حضور تازه وارد...
به جای خالی اش حتی...
به خندیدن...به گریستن.
به استرس.به آرامش.
به بیکاری.به کار مدام.
به دلی که دیگر تنگ نمی شود.به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد.
به زندگی ای که میگذرد.خوب یا بد.
قبل از اینکه قدم از قدم برداری، یادت باشد که به همه چیز اين زندگی عادت ميكني