ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دلنوشته ها و متن های ادبی کوتاه و بلند بچه های ایران رمان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
به آیینه که نگاه میکنم...
این چهره چه قدر آشنا به نظرم می آید...
انگار سالها، دقیقه ها، لحظه ها، همه جا او را می شناسم...
به یاد میارم روزی را : چشمانی خندان که غرق در شادی، برق می زدند...
گیسوئان سیه ای که در باد موج می زد...
لبانی که مرواریدهای سفیدش را به نمایش می گذاشت...

حال همه شان با من قهر کردند و ...

و من تنها با یک صورتی غمگین و سالخورده، در آیینه هم چنان به خود می نگرم...

می بینی مرا؟؟!!...
چهره ام را با من آشتی بده....

باران
بعد از مـرگـم . . .


قـلــبـم را جــدا از مـن خـــاک کنید


من و دلـــم هیچ گاه


آبـمـان توی یک جـوی نرفت
من خوبم ...

خسته نیستم ...

فقط

گاهی دستم به این زندگی نمی رود !!
همیشه همه ی درد و غم ها جسمی نیست

گفتنی نیست

تقسیم کردنی نیست

فقط باید توی دل نگه داشت

ذره ذره آب شد ُ

مــــــــــــــــــــــــ ـُـــــــــــــــــــــــ ـــــــرد
شکسته ام این روزها

همچو نستعلیق که از نیمه می شکند . . !
ما نسلی هستیم که بهترین و مهمترین حرف هایمان را نگفتیم...تایپ کردیم
توی ایـن چـنـد سال عمـرم یه چـیز خـوب فهمیـدم

گـذر زَمـان هیچ چیز رو حـل نمیکنه . . .

ماســت مالـ ـی میکُـنه !!
اسمش را می گذاریم دوست مجازی !
اما آن سو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم ،
وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبتهایم به عنوان دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هر چند کنار هم نباشیم
هر چند صدای هم را هم نشنیده باشیم
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هر کجا که باشد ...
چــه بیـــرحم می شویــــ تقــدیـــر
آنـــــــگاه کـــه می گویــــــــی :
تقصـــــیر خودتـــــ بـــــــود . .!
آدم های دنیــــای مجــــازی
دل دارنــد !
و چیزی به نام احســــــــــاس !
آدم های دنیای مجازی گاهی مـــــغرورند مثل مـــن !
و گاهی بی ریـــــــا مثل تـــــو !
آدم های اینجا فقط گاهی نــــــــگاه نــــــــــدارند !
این گاهی خوبــــــــــ استــــ
و گاهــی ندیدن چشم های آدم ها یکـــــ عمر اشــــــــتباه را به بار می آورد !
یک عمر اشتـــباه هم می شود تمام شـــــدن یه دوســــــتی ِ دوستـــــــ داشتنی !
آدم های دنیـــــای مجـــــازی
گاهی هیــــچ فرقــــی با آدم های اطرافـــــمان ندارند !
گاهی پشیمــــــــان می شوند
دلــــــــگیر می شوند
غـــــــصه می خورند
تنهــــــا می شوند
سکوتــــــــــ می کنند
و گمان می کنند همه چیز درستــــــــ می شود !
اما همیشه فکر های آدم ها درستـــــ نیستــــــ !
آدم های دنیای مجازی لجــــــــبازند گاهی !
آدم های دنیـــــای مجازی گاهــــی دلتنگـــــــ میشوند و هیچ حرفـــــــی نمی زنند !
چون از خاموشــــــــی ِ رفقایشان می ترســـند !
می ترسنـــد سکوتـــــــ ِ رفیقشان به معنای یکــــــ دنــــــــیا درد باشد !
آدم های دنــــــیای مــــجازی . . .
یکی از این آدم ها مثــــل مـــن
حرفـــــــــ هایش را
دلتنــــــــگی هایش را
دوستــــــــــ داشــــتن هایش را
به زبان نـــــمی آورد
تا مــــــبادا
مبــــــــــادا
رفاقتــــــــــ اجـــــباری شود !
آدم های دنـــیای مـــجازی
گاهی مثل تـــــــــو
فکر میکنند با سکوتـــــــ
با گذشـــــتن
با ندیدن حــــق خودشان
با نخواســــــتنشان
همه چیز حــــــل می شـــــود !
نه . . . رفیــــــق
اینطور نیستــــــ !
آدم های دنیای مجازی
هیچ فرقی با آدم های اطرافـــــمان ندارند !
فقط نگــــــــاه ندارند !
نـــــــگاه ...!